شب جمعه
ای دل بیا که با غم ارباب خو کنیم
وز خاک کوی او طلب آبرو کنیم
ای دل بیا که همچو شهیدان کوی او
قدقامت الحسین را همه از خون وضو کنیم
خوش آرزوست اینکه فقط در تمام عمر
ما از حسین در همه جا گفتگو کنیم
باید که در میان هزاران سبو و می
از باده ی حسین فقط در سبو کنیم
یعنی شود که یک شب جمعه به کربلا
آن عطر سیب را که حسینی ست بو کنیم ؟
یعنی شود که در صف محشر به روز حشر
تشنه ، گرسنه ، بر در ارباب رو کنیم
باید برای آنکه به گودال قتلگاه
جان داده است ، دادن جان آرزو کنیم
او کشته ی دوشنبه و مذبوح جمعه است
جان جهان کم است اگر نذر او کنیم
بر آن هزار و نهصد و پنجاه زخم ، ما
از دیده ها روان همه دم آب رو کنیم
راوی بخوان تو ماجرای گلوی بریده را
تا اشک خویش مرهم خون گلو کنیم
باید به یاد آن بدن زیر و رو شده
دلهای خواب و شبزده را زیر و رو کنیم
با نعل تازه بس که تنش جا به جا شده
ماندیم پیکرش به کجا جستجو کنیم.
#ناصر_شهریاری
#امام_حسین_ع