#روایت_حبیب 🎤
#افلاکیان_خاکی
🌺 فرماندهای از جنس خاک، به قیمت افلاک...
توی صف غذا دیدمش. رفتم جلو و بعد از سلام و احوالپرسی گفتم: شما چرا ایستادی توی صفِ غذا آقای برونسی؟ مگه شما فرماندهی تیپ... نذاشت حرفم تموم بشه. لبخند از لبهاش رفت و گفت: مگه فرمانده گردان با بسیجیهای دیگه فرق داره که باید بدونِ صف غذا بگیره؟ بسیجیها خیلی مانع توی صف ایستادنش شده بودند ، اما حریفش نمیشدند...
📝خاطرهای از زندگی سردار شهید
#عبدالحسین_برونسی
📚منبع: کتاب خاکهای نرم کوشک
یاد عزیزش با صلوات
کجا رفتند مردان بی ادعا
کجایند مردان خوب خدا
کاش ما هم بشویم رهرو راه شهدا