مسار
✍شهیده فاطمه اسدی قسمت دوم 🍃یک دختر به دنیا آورد. در پاکی و دینداری و ایمان فاطمه شکی نبود، او
✍شهیده فاطمه اسدی قسمت سوم ⛓همسرش را دستگیر کردند و به زندان خودشان در روستای «نرگسله» انتقال داد. فاطمه بعد از دستگیری همسرش از اینکه نان‌آور خانه‌اش و پشت و پنهاش را دستگیر کرده بودند و تنها بود، اما هیچ نارحت نبود بلکه خیلی مقاوم‌تر و محکم‌تر شده بود. ☘هر موقعیتی که فراهم بود، با خانم‌های همسایه، در مغازه یا مجلس‌هایی که وارد می‌شد، توضیح می‌داد که این افراد چه‌قدر بد هستند و چهره واقعی‌شان را آشکار می‌کرد. 🧕فاطمه خسته و دلسرد نشد و با اینکه مسیرش تا روستای نرگسله سخت بود، اما هر روز می‌رفت و همسرش را از نزدیک می‌دید و در جریان اتفاقاتی که می‌افتاد قرار می‌داد. ⚡️با اینکه سختی‌ها بسیار داشت، ناراحت بود؛ ولی به آن‌ها نگفت که همسرش را آزاد کنند عقیده‌اش این بود که «این‌ها حقیرتر از آن هستند که من التماس‌شان کنم». 💞فاطمه هنگامی که به ملاقات همسرش می‌رفت؛ از سختی زندگی‌اش نمی‌نالید که مبادا روحش دچار خستگی شود، اما همیشه یه توصیه به او می کرد که.. ادامه دارد... 🆔 @masare_ir