گاهی دلت میخواد تنها بری زیارت ...
بسم الله الرحمن الرحیم
اصلا تنهایی به ماها نیمده ها
هر جا میریم باید یکی از شهدا دنبال خودمون بکشیم
بابا این چه وضعیه شاید دلمون بخواد اصلا تنها باشیم
ولی خداییش زیارت بدون رفقا نمیچسبه
من با داش مصطفی رفاقتی نداشتم اما یک رفیق داشتم که بین من و مصطفی رفاقت خوبی ایجاد کرد ...
اقا مرتضی عطایی عاشق مصطفی بود که همه به اسم سید ابراهیم میشناسینش
چنان ذوب در مصطفی میشد در تعریف خاطرات که عشق میکردی بشینی و برات از مصطفی بگه ...
یک وقت فکر نکنین مثلا میخواستیم سر گرمش کنیم دوربین یادش بره میگفتیم از مصطفی بگو ها خخخخ
نه بابا
ولی رنگ و بوی مصطفی رو گرفته بود
تو هر دیداری اسمی از مصطفی نبود مرتضی بهش خوش نمیگذشت ...
الانم نقل مجلس ماها شده اقا مصطفی ولی خداییش بدون اسم مرتضی انگار مجلسی نداریم ...
.
دلتنگی:
کاش بازم روزی ٬ نه ساعتی ٬ نه والله من به لحظه ش هم قانعم که برسه تا تو از مصطفی برام بگی مرتضی جان ...
.
حرف دل :
زمانهایی که میخندیدی جهان خندان بود و دشمن گریان ...
بخند نور دیده ی من
مرتضی جان .قهقهه بزن از ته دل
.
اللهم اغفرلی الذنوب التی تحبس الدعایی
آمین یا رب العالمین
#جاماندم
#دلتنگم_و_با_هیچکسم_میل_سخن_نیست
#شهدای_مدافع_حرم
#فاطمیون
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#شهید_مرتضی_عطایی
اقا مرتضی بعد تو حرمت هیچ رفاقت و دوستی ای رو نگه نداشتن ...
هیچی نمیخوام
فقط دلتنگتم
همین
مشق عشق٬دمشق
ارسال مطالب شرعا و عرفا با لینک جایز هست
حرفهاي دل یک جامانده از شهدا...
شهدايي كه روزي رفقايي بودن كنارم
و الان روياهاي ديدار در سر ميپرورانم
كه شايد باز لايق شوم
دفتر مشق ما
سرمشقش ٬ عشقه
دم و بازدم ما
سرمنشأش ٬ عشقه
محل عاشقیمون
دمشقه...
https://eitaa.com/mashghe_eshgh_dameshgh