🔹جاذبه خاصی داشت. خیلی جاها که می رفت، همه جذبش می شدند. امکان نداشت ما با او جایی برویم و بخواهیم کاری کنیم، ولی با در بسته مواجه شویم. خیلی موارد پیش آمده بود که می خندیدند می گفتند، شما این جوان را با خودت آورده ای، ما نمی توانیم به رویش نگاه کنیم، نه بیاوریم. اگر برای کسی می خواست معامله ای انجام دهد یا کاری کند، به نحو احسن به نتیجه می رساند. خیلی در کار پیشقدم بود. تا آن جا که از دستش بر می آمد، هر کسی هر کاری می خواست، برایش انجام می داد. تمام قشرهای مردم و گروه های مختلف برای مصطفی سوختند. او کسی را از خودش طرد نمی کرد. جاذبه زیادی داشت. خیلی از بچه های گروه های مختلف را جذب و از استعدادشان استفاده کرد. یکه تازی نمی کرد. اگر می خواست یکی را از عقیده اش منصرف کند، بیشتر با شوخی و خنده و صمیمیت هدایتش می کرد.💚🌱 🔺منبع: کتاب من مادر مصطفی @mostafaahmadiroshan