2️⃣0️⃣ 🔘 بر شهر چه فرهنگی مستولی است...؟ 💠 آجر، گل، خشت و چوب تنها، مصالحی هستند که در دستان زیردست بنا شکل می‌گیرند. امَا در حقیقت، آنکه، شکل ویژه بنا را در مافی‌الضمیر و صفحه ذهن خویش طراحی نموده است، معماری است که با نوع دریافت خود از هستی و فرهنگش می‌زید و بنا را منطبق با آن بر‌می‌کشد. 💠 تفاوتی نمی‌کند. معمار، شهرساز و یا طراح لباس هریک به سهم خود در وقت و ابزار توانایی و خلاقیت آنچه را که در دل می‌پرورد عرضه می‌دارد. 💠 از همین‌روست که در وقت فراگیر شدن یک فرهنگ و مستولی بودن اخلاقی ویژه بر یک قوم، همه اجزاء مدنیت یک‌نوا سر می‌دهند. معماری آنچه را که شهرها می‌گویند تکرار می‌کند و هر دو باهم با پوشش همنوا می‌شوند و الخ... 💠 نگاهی به تمدن معاصر بیفکنید، آیا از شهرهای مدرن، آپارتمان‌های لوکس، جامه‌های رنگی، مرکب‌های رهوار و دیگر ابزارو اشیایی که مورد استفاده انسان امروز است، صدا و آهنگی یکدست نمی‌شنوید؟! 💠 و آیا در همان حال بناهایی مانده از اعصار گذشته و یا سنتی به یادگار مانده از حوزه فرهنگی پیشین، به سازی نمی‌ماند که در پرده‌ای دیگر می‌نوازد و در وضع امروز تعارض به وجود می‌آورد؟ 💠 را همه درک می‌کنند. و این تعارض پیش از آن‌که مربوط به صورت بنا باشد به وجه فرهنگی بر می‌گردد و این تعارض بنیادین فرهنگی است که در عرصه تاریخ بحران می‌آفریند. 💠 درهرحال باید گفت: تمدن صورت مادی حیات انسان است. و فرهنگ روحی که در کالبد تمدن دمیده می‌شود تا حرکت و جنبش آن را سبب شود. 📚 « » 📖 برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد این کتاب به نشانی زیر مراجعه فرمایید: 🌐 shop.mouood.com/tafakor_farhang/ @mouood_org @mouood_org