💠 از مرحوم نقل شده فرمودند : من در یکی از خیابان های همدان عبور می کردم، دیدم جنازه ای را بر دوش گرفته و بسوی قبرستان می برند و جمعی او را تشییع می کنند. ولی من می دیدم او را به سمت یک تاریکی مبهم و عمیقی می برند . دیدم آن متوفی با بدن برزخی روی جنازه بود و او را می بردند . دیدم او می خواست فریاد ای خدا مرا نجات بده ، مرا اینجا نبرند، ولی زبانش به سمت خدا جاری نمی شد. آن وقت رو به مردم التماس می کرد 😢: مرا نجات دهید نگذارید مرا ببرند ولی صدایش به گوش کسی نمی رسید ( و پرده برزخی مانع شنیدن مردم بود ). مرحوم انصاری همدانی فرمودند : من صاحب جنازه را می شناختم ستمگری زورگو بود . https://eitaa.com/orfeerfan 🌷کانال عرف عرفان 🌷