🌒 امروز ۲۹ سال ۶۱ هجری قمری است. کاروان اسرای کربلا امروز به حوالی شهر رسیدند. یزید دستور داد تا خاندان رسول‌الله پشت دروازه‌های شهر بمانند تا شهر آذین‌بندی شود. 🕌 (ع) و زنان و دختران اهل‌بیت قرار است ۳ روز معطل شوند تا شامیان بتوانند خوب مهمان‌نوازی کنند. شام در شادی و خرمی غرق است؛ همه به هم تبریک می‌گویند و بساط آواز و طرب و شراب‌خواری شامیان به راه است. 🐪🐪 پس از آنكه سپاه كفرآئين كوفه و شام از عسقلان خارج شدند به سرعت تمام بطرف شام روانه گشته و همه جا قطع منازل و طى طريق مى‏ كردند تا به چهار فرسخى شام رسيده در آنجا اقامت كردند و از اينكه به مقصد نزديك شده‏ اند بسى شادمان و مسرور بودند 📜 از آنجا نامه‏ اى به يزيد ملعون نوشته و در آن اظهار نمودند كه از كوفه آمده و سرها را با خيل اسيران آورده و اينك منتظر فرمان بوده كه چه روز اسراء را با سرها وارد شهر كنيم. 🏇 قاصد خود را به شهر رساند و همه جا آمد تا به نزد يزيد پليد رسيد، زمانى بود كه آن طاغى با اعيان از بنى اميه مشغول صحبت بود، قاصد از در در آمد و سلام كرد و گفت: چشمت روشن و سرت سلامت، سر دشمنت وارد شد. 📜 پس نامه را به حضار در مجلس نشان داد و گفت: ملاحظه كنيد پسر مرجانه قسى القلب بدون اطلاع و اذن من چه‏ ها كرده، حضار نامه را خواندند و گفتند: كار خوبى نكرده البته قبل از اين نامه ابن زياد يك نامه ديگرى براى يزيد فرستاده بود و او را از كارهاى خود مطلع ساخته بود و يزيد آن را از انظار ديگران مخفى داشته و ابراز نمى‏ نمود و اساسا به حكم آن پليد ابن زياد مخذول اسراء و سرها را به شام فرستاد. 👈🏻 پس از آنكه خبر رسيدن اهل بيت به چهار فرسخى شام به سمع يزيد رسيد امر كرد لشگريان كوفه و شام در همان منزل توقف كنند و اسراء و سرها را مراقبت نمايند تا خبر ثانوى از او به ايشان برسد. 👑 سپس امر كرد برايش تاجى جواهرنشان ساخته و تختى مرصع به سنگ‏هاى قيمتى بسازند و سر كرده‏ها و كد خدايان و بزرگان هر صنف و حرفه‏اى را فرا خواند و به آنها دستور داد كه شهر را در كمال زيبائى زينت كرده و آئين ببندند و تمام اهل شهر را مؤظف و مكلف نمود كه لباس‏هاى زينتى پوشيده و خود را بيارايند. و مردم در كوچه‏ ها و محله‏ ها و خيابان‏ها بطور دسته جمعى رفت و آمد كرده و به هم تبريك و تهنيت بگويند. 🎀 بارى پس از آنكه شهر زينت شد و مراسم آئين‏بندى به اتمام رسيد و تاج و تخت آن پليد آماده گشت روزى را براى ورود اهل بيت و ذرارى بتول اطهر سلام الله عليها تعيين كرد و دستور اكيد داد كه در آن روز خلايق به استقبال رفته و طبل و ساز و شيپور بنوازند و امر كرد كه جارچيان در سطح شهر جار بزنند جماعتى از اهل حجاز عَلَم مخالفت با ما را برافراشتند و به قصد براندازى ما به طرف عراق حركت كردند ولى عامل و والى كوفه عبيدالله بن زياد آنها را كشته و سرهاى ايشان را با زنان و اطفالشان امروز وارد اين شهر مى‏كنند هر كس دوست ما است امروز شادى و خوشحالى بنمايد. 🗡 چون كمتر كسى بود كه از واقع مطلع بوده و علم به شهادت حضرت و اسيرى اهل بيت پيغمبر (صلى الله عليه و آله) داشته باشد بلكه اساسا احدى چنين احتمالى را هم نمى‏داد كه امام (عليه السلام) و اصحاب و فرزندان آن حضرت به چنين بلائى مبتلا شده باشند فقط لشگرى كه از كوفه به شام مى‏آمد و خواص يزيد پليد از واقعه مطلع بودند لاجرم اهل شام جملگى اين طورى پنداشتند كه شخص خارجى و اجنبى از دين بدست عمال تبه كار يزيد ملعون كشته شده از اينرو با شعف دل و سرور كامل خود را براى استقبال و اظهار برائت از اسراء آماده نموده بودند. 🪘لذا از هر گوشه و كنار شهر آواز طبل و نقاره و ساز و دهل بگوش مى‏رسيد بر فراز بام‏ها علم‏ها و بيرق‏هاى رنگارنگ افراشته بودند و بر هر گذرى بساط شراب پهن كرده و انواع و اقسام نغمه‏هاى مغنيان بلند بود دسته دسته، گروه، گروه و فوج، فوج از زن و مرد دست بچه‏ها و كودكان را گرفته و به تماشا آمده بودند خلاصه كلام آنكه داخل شهر و بيرون دروازه شهر شام از جمعيت مردم همچون روز محشر بود صحرا و بيابان از زن و مرد و بچه موج مى‏زد صداى همهمه مردان و زنان و اطفال با صداى دبدبه طبل‏ها و طنطنه كوس‏ها گوش فلك را كر مى‏كرد 👥👤 همه چشم‏ها بطرف كوفه دوخته و منتظر رسيدن كاروان اسراء بودند و ساعت بلكه ثانيه شمارى مى‏كردند كه چه وقت آنها را خواهند ديد و شوق و اشتياق وافر و بى اندازه‏اى داشتند كه سرهاى بريده و بر نيزه زده شده كسانى را كه خارجى به آنها معرفى كرده بودند ببينند. 📕 مقتل الحسين (ع) از مدينه تا مدينه، آيت الله سيد محمد جواد ذهنى تهرانى (ره) 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq