#سرچشمه 38
#قرآن_شناسی
#تفسیر
#جوادی_آملی
🔅🔅🔅
📋 تفسير به رأي
🔹 پيرامون تفسير به رأي مطالبي مطرح است كه به برخي از آنها اشاره مي شود:
⏪چهارم. در جريان منع تفسير به رأي، گذشته از دليل عقلي و نيز دليل روايي فراوان، مي توان از متن قرآن كريم در اين زمينه استفاده نمود و اجمال صورت هاي ممنوع در تفسير قرآن به رأي عبارت است از:
🔹3. تفسير جاهلانه نسبت به ارادهي جدّي متكلم و اسناد ارادهي احتمالي به وي؛ يعني مطلبي از آيه برداشت شود كه مطابق با برهانِ مناسب با فنّ خود مي باشد؛ ليكن دليل عقلي يا نقلي معتبر قائم است بر اينكه متكلم در خصوص آيهي محل بحث، حتماً آن را اراده نكرده است؛ بلكه محتواي ديگر را اراده نمود كه در اين حال، نه تنها اسناد قطعي مطلب مزبور به متكلم نارواست و از قبيل تفسير به رأيِ مذموم است، بلكه اسناد احتمالي آن به متكلم هم از اين قبيل خواهد بود؛ زيرا با قيام شاهد عقلي يا نقلي معتبر بر عدم ارادهي مطلب مزبور از طرف متكلم و ارادهي مطلب ديگر، نمي توان محتواي ياد شده را جزء معاني احتمالي آيه دانست.
🔹به هر تقدير، همهي اينها از نظر قرآن كريم ممنوع اند و دليل قرآني آن بر منع امور ياد شده، يكي آيهي (...ألم يُؤخذ عليهم ميثاق الكتاب أن لا يقولوا علي اللّه إلاّ الحقّ و درسوا ما فيه و الدار الآخرة خير للذين يتقون أفلا تعقلون)[ سورهي اعراف، آيهي 169.]مي باشد؛ زيرا در اين آيه اسناد مطلب به خداوند در صورتي كه عالمانه نباشد، روا نيست و عالمانه نبودن آن به دو قسم است: يكي آنكه اصل مطلبْ مطابق علم نيست. دوم آنكه گرچه اصل مطلبْ صحيح و علمي مي باشد؛ ليكن اسناد مطلب علمي به خداوند بدون شاهد روا نيست.
🔹زيرا گرچه خداوند هر چه مي فرمايد عالمانه و علمي است، اما در خصوص آيهي محل بحث، آيا فلان مطلب علمي را اراده كرده يا مطلب علمي ديگر را، نيازمند به دليل جداگانه است. اگر دليلي بر حصر مطلب صحيح اقامه شد، فقط همان مطلب محصور به صورت تعيين به خداوند اسناد داده مي شود؛ وگرنه به صورت احتمال به خداوند مستند خواهد بود.
🔹آيهي ديگر بر منع اسناد چيزي به خداوند با عدم علم به استناد، آيهي (... أتقولون علي اللّه ما لا تعلمون)[ سورهي اعراف، آيهي 28 و سورهي يونس، آيهي 68.]مي باشد؛ زيرا چيزي را كه معلوم نيست خداوند گفته باشد، نمي توان به ذات اقدس وي اسناد داد؛ هرچند آن مطلب در جاي خود صحيح باشد؛ ولي اثبات ارادهي جدّي خداوند نسبت به آن مطلب معيّن از آيهي محلّ بحث، نيازمند به دليل است و بدون دليل نمي توان چيزي را به خداوند اسناد داد.
🔹البته اگر آن مطلبْ باطل باشد، نظير شرك و بت پرستي، اسناد صحت آن به خداوندْ افتراء مهم و ظلم افحش است؛ وگرنه يعني اصل مطلب درست باشد، ولي در خصوص آيهي محلّ بحث بدون دليل به خداوند اسناد داده، شود ظلم فاحش خواهد بود. تنها موردي كه مي توان به خداوند اسناد داد، جايي است كه اصل مطلبْ «في نفسه» صحيح باشد و استناد صدور آن به خداوند احراز شده باشد.
👈 ادامه دارد....
🌴🌴🌴
قدر
#وقت ار نشناسد دل و کاری نکند
بس
#خجالت که از این حاصل ایام برد
🔅مدرسه تفسير و علوم قرآنی
@rahighemakhtoom