برشی از کتاب (127) 🔅🔅🔅 📌 رسالت زنان در تضمين اَمْنيّت و وظيفه آنان در تعديل بحران هاي احتمالي مملكت (4) ✅ اصل سوم. گوهر ناب و كالاي گرانبهاي هويّتِ انساني، بيش از هرچيز در معرض تهاجم غارتگران بين المللي و شبيخون رهزنان جهاني است، و زن از جهتي بيش از مرد، در تنگناي محاصره آدم ربايان چندچهره است؛ چه اينكه از جهتي مرد بيش از زن آفت پذير بوده و كژراهه مي رود، چون وظايف ديني به مقدار خطر توزيع مي شود، رسالت زن به منظور مهار بحران و تضمين امنيّت خود و ديگران خطير بوده و اهتمام ويژه مي طلبد، تاكارشناسانه زمينه بهداشت و پيشگيري آسيب سياسي و اجتماعي فراهم گردد و نوبت به درمان بيماري اخلاقي و فرهنگي نرسد، به طوري كه هماره دَفع بحران قبل از رفع آن حاصل شود و چنين حال محمودي را اِعْداد مي نامند كه قرآن حكيم مبتكر آن است و دراين باره فرموده است: (واَعِدّوا لَهُم ما استطعتم من قوّةٍ ومِنْ رِباطِ الْخَيْلِ تُرْهِبونَ به عدوّاللّهِ وعَدُوّكم وآخرين مِنْ دُونِهم لاتَعْلَمونَهُمُ الله يَعْلَمهم وما تُنْقِوا مِنْ شي ءٍ في سبيل الله يُوَفَّ اِلَيْكم واَنْتُم لاتُظْلَمون).[ سوره انفال، آيه 60.] ▪ رهنمود آيه مزبورْ معارف وافري است كه به برخي از آن ها اشاره مي شود: ⬅ 1. دعوت امّت اسلامي به آمادگي كامل؛ لازم چنين اعداد و استعدادي بيداري قبلي و هشياري پيشين است، زيرا ملّتِ به خوابِ سياسي فرو رفته و نيز جامعه غفلت زده، نه از توطئه گري بحران آفرينان آگاهند، و نه از رمز رهايي از آن باخبرند. تنها مردم بيدار و هشيارند كه هم مي فهمند و هم صلاحيت بحران زدايي را دارند. ⬅ 2. مقصود از قوّت تنها توان نظامي نيست؛ چه اينكه از حضرت امام جعفر صادق(عليه‌السلام) سؤال شد، منظور از «قوّت» در آيه (خذوا ما آتيناكم بقوّةٍ) [سوره بقره، آيه 63.]، خصوص نيروي بدن ها است يا اعمّ از آن و نيروي دل ها است. آن حضرت(عليه‌السلام) در پاسخ فرمود: «فيهما جميعاً» [بحارالأنوار، ج67، ص178.]؛ يعني هم توان نظامي و نيروي مادي لازم است و هم توان فرهنگي و نيروي معنوي، چون دشمنِ ستم پيشه گاهي با انديشه و زماني با تيشه به ريشه دين حمله مي كند. البته مراد از توان معنوي صرف دانش و آگاهي نيست، بلكه گذشته از خردورزي و جزم علمي، ايمان مداري و عزم عملي كه در قلمرو عقل عملي است، لازم خواهد بود. ⬅ 3. دشمنِ مهاجم گاهي مستقيماً با اهانت به مكتبِ خدا و افيون دانستن قرآن و افسون پنداشتن عترت و افسانه خواندن معارف ديني و اعلام زوال تاريخ مصرف اسلام به حريم اعتقاد و حَرَم وحي حمله مي كند و زماني مستقيماً با اغراضِ مشئومِ استعمار، استثمار، استعباد، استبداد و بالاخره استحمار مي تازد، و در هر حال بحران پديد مي آورد و با شعار مشخص از هوا و زمين و دريا فتنه را آغاز مي نمايد و مدار عداوت خود را بي پرده بازگو مي كند، ولي گاهي دشمني خويش را مستور نموده، مرموزانه و مزدورانه و مُزَوّرانه، هم به مكتب الهي مي تازد و هم به مردم اسلام مدار حمله مي نمايد، به طوري كه نه معارف اعتقادي از گزند او در امان است و نه منافع ملّي و مصالح مردمي از آسيب وي مصون و به نحو عادي قابل شناسايي هم نيست و فقط خداوند از نهاد و نهانشان آگاه، البته طولي نمي كشد كه اسرار مكتوم و مكنونِ سياست مشئوم آنها مشهود خواهد شد؛ چه اين كه در قرآن كريم چنين آمده است: (اَمْ حَسِبَ الّذينَ في قُلَوبهم مرضٌ ان لن يخرج الله اَضْغانهم).[ سوره محمد، آيه 29.] 🔅🔅🔅 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وسَهِّلْ مَخْرَجَهُمْ @rahighemakhtoom