رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🌸🍃 #داستان_ایل_آی به قلم پاک #یاس همراه بابا و مامان به خونه حاج خانوم رفتیم با امیر تماس
🍃🍃🍃🌸🍃 به قلم پاک به هر راهی که به ذهنمون میرسید متوسل شدیم و دریغ از یک خبر کوچیک زندگیم مختل شده بود دل و دماغ هیچی نداشتم آیدین روزای اول خیلی بیقراری میکرد آیناز و حاج و خانوم هم دل دماغ بچه داری نداشتن برای همینم از مامان خواهش کردم بره خونه حاج خانوم و آیدین رو بیاره خودش ازش نگهداری کنه بگذریم از اینکه ترس داشتم سوبرداشت بشه ولی باید این لطف در حق هممون میکردم با مامان خونه حاج خانوم رفتیم دلم از دیدنش تا حد مرگ شرمسار بود آیدین لاغر شده بود و آینازم هر روز کارش به بیمارستان میکشید هم حامله بودنش و هم این شوک بزرگ اون بسیار کم طاقت کرده بود امروز دو هفته بود که هیچ خبری از عزیز گم شده ام نداشتم حاج خانوم هم بنده خدا هم با پای شکسته و یاس و ناامیدی از پیدا شدن ایلای سعی میکرد روحیه اش را قوی کند مامان تو این دو هفته ازشون دلجویی میکرد آخرش با کلی من من میخواس پیشنهاد بده آیدین رو ببره خودش نگهداره ولی اونم مثل من میترسید بیشتر از این ناراحت بشه قبلش با امیر صحبت کرده بودم تا اماده باشه دیدم مامان خودش نمیتونه مطرح کنه خودم گفتم ___مامان شما خودتونید نیاز به کمک دارین آیناز خانومم که وضعیتشون .... من شرمندم من امانت دار خوبی نبودم ___این حرف نزن محمد تو هم مثل بچه ی خودمی من دعا میکنم شب وروز بچه ی من سالم باشه بلایی سرش نیومده باشه مامان گفت ولی حاج خانوم بچه ها اذیتتون میکنم بنده خدا آیناز خانومم که بارداره خدارو خوش نمیاد زحمت نوه های منو هم اون بکشه اگه اجازه بدین بچه ها بیان خونه ما من خودم ازشون نگهداری میکنم آیناز با گریه گفت _خواهر من زندس هنوز نمرده که دارین بچه هاشم از ما میگیرین همه هین کشیدن از همین میترسیدم از اینکه فکر کنن ما از پیدا شدن ایلای ناامید شدیم و میخواییم بچه هارو ازشون بگیریم امیر دستشو دور شونه آیناز که های های گریه میکرد حلقه کرد و گفت ____آروم باش آیناز این چه حرفیه زود رفتم نزدیک آیناز نشستم و گفتم ____نه آیناز خواهش میکنم اینجوری نگو و بعد رو به حاج خانوم گفتم __مامان بخدا به خاطر خودتون گفتم آیدین اذیتتون میکنه یکی باید باشه مدام بغلش کنه نق و نوقاشو تحمل کنه بغض راه حرف زدنمو گرفت به زور تونستم بگم __مگه من راضیم بچه ها اینجور آواره این خونه اون خونه بشن.... 🍀کپی برداری از داستان ایل آی پیگرد قانونی و الهی دارد❌ 🍃🍃🌸 آیدی من و لینک کانالمون👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c @Fatemee113 🍃🌸
6.9هزار مشاهده