روزنوشتهای رسول محمدزاده
عاقبت لیدر اعتراضات دانشجویی دیروز، آینه‌‌عبرت معترضین دانشجویی امروز 📍 #حمزه_غالبی رئیس ستاد جوانا
بعضی وقت ها خودم از بعضی عکس العمل هایم خنده ام می گیرد. مثلا الان که این ویدئو را دیدم، ناخودآگاه آن قدر بغض کردم که بالاخره... من کلاً آدم سنگدلی هستم. توی دوران مدرسه تقریباً یک بار هم گریه نکرده ام. (داستان «اهلبیت ع» را از این موضوع جدا کنید) ولی گاهی با دیدن بعضی چیزها یا بعضی اتفاقات، حالم عوض می شود. درباره این کلیپ، خودم هم نمی دانم یک دفعه چم شد؟! یا مثلاً نمی دانم چه مرگم شده که از ۸۸ به این طرف، نتونستم مثل آدم یه راهپیمایی شرکت کنم و شعار بدم. از اول تا آخرش بغض دارم و گاهی هم... و زود با چفیه یا کلاه یا دستمال کاغذی پاک می کنم (!) آخه راهپیمایی که مجلس روضه نیست. آدم سالم عاقل (اونم مثلا مرد) مث آدم می ره راهپیمایی و مث آدم شعار می ده و مث آدم برمی گرده. قاعدتا باید از یک طرف سرشار از بغض و نفرت از دشمن باشه و از یک طرف مفرح و شاد از حضور در یک جمع مومنانه... والا بخدا این دیگه نوبره شاید بعدا درباره این احساس بیشتر برایتان صحبت کردم. @rasooll_ir