📌
#سید_حسن_نصرالله
پدر
متن ریم را اصلاح میکنم و گریه امانم نمیدهد.
ریم اهل بیروت بود. دو سال پیش، برای مصاحبه توی دانشگاه دیدمش.
از هرچه میپرسیدم، ربطش میداد به سیدحسن. از پدرش پرسیدم، گفت: «سیدحسن نصرالله، پدر همهی ماست.»
از کودکیاش پرسیدم، جواب داد: «از کودکی صدای او توی گوشم بود. فقط از یک چیز میترسیدم. اینکه سیدحسن نصرالله را از دست بدهیم.»
وقتی از جنگ سیوسه روزه میگفت، سکوت کرد و خواست اینجایش را حتما بنویسم. «ساعت ۸ صبح بود. سیدحسن نصرالله توی تلویزیون گفت حالا به دریا نگاه کنید. و همانموقع کشتی آمریکایی در دریای جنوب منفجر شد.»
وقتی از مهاجرتش به ایران میگفت، برایش مهمترین قسمت این بود: «توی چمدانم یک قاب عکس داشتم. همان روز اول وصلش کردم به دیوار اتاقم توی خوابگاه. عکس سیدحسن بود کنار حاجقاسم و رهبر ایران»
متن ریم را اصلاح میکنم و گریه امانم نمیدهد.
یکجایی آخر مصاحبه گفته: «ما شیعیان لبنان یک جملهی معروف داریم. میگوییم جانمان فدای سیدحسن نصرالله، جان سیدحسن نصرالله فدای سیدناالقائد، رهبر ایران.»
نرگس لقمانیان
شنبه | ۷ مهر ۱۴۰۳ |
#اصفهان
رستا، روایتسرای تاریخ شفاهی اصفهان
@rasta_isfahan
ــــــــــــــــــــــــــــــ
🇮🇷 #راوینا | روایت مردم ایران
@ravina_ir
✉️ با ما همراه باشید و به دیگران معرفی کنید:
📎
بلـه |
ایتــا