از ازل بر حسب ظرف توانهای همه ریخت مهر تو خداوند به جانهای همه جلوه ای کرد خدا نام نهادند "علی" تا که انگشت بماند به دهانهای همه همه ی نسل من ای دوست علی ع دوست شدند می درخشد قمرت بین زمانهای همه حرف جود و کرمت صحبت دیرینه شهر نقل انگشتری ات ورد زبانهای همه باور ما همه این است که تو حق هستی بی خیال همه ی حدس و گمانهای همه تو عبایت بتکاندی و در خیبر کند شد تکانت به خدا فوق تکانهای همه تا تو در طایفه ات اکبر واصغر داری چه نیازیست به این خرد و کلانهای همه گل پسرهای تو آقای جوانان بهشت به فدای پسران تو جوان های همه پسرت در رجزش گفت انا بن الحیدرع به فنا رفت دگر نام و نشانهای همه از فلانی و فلانی و فلانی بری ام تو فقط رهبر مایی نه فلانهای همه @raziolhossein