ای خواهرِ درد آشنا، معصومه جانم غمخوارِ من! ای با وفا، معصومه جانم دلتنگم و دارم برایت می نویسم یک نامه با حالِ بکا، معصومه جانم مشتاقِ دیدارم! به دیدارم بیا ای- -عشقِ علي-موسی الرضا معصومه جانم این سرزمین شوقِ معارف دارد و تو با علم هستی آشنا، معصومه جانم محجوبهٔ مستوره...ای جانِ برادر مظلومۂ زینب نما، معصومه جانم اینجا غریبم! نیستی و مونس ِ من شد روضه های کربلا، معصومه جانم داغِ غروب و غارت و بغض و اسارت هرگز نرفت از یادِ ما، معصومه جانم بستند هر دو دستِ عمه جانمان را بیتابم از این ماجرا، معصومه جانم از غصهٔ شام ِ بلا در سینه ام شد هر روز و شب آتش به پا، معصومه جانم شد قاتلم آن ازدحام و سنگ ها و... آن ضربه های بیهوا، معصومه جانم بزم ِ حرامی کشت عمه جانمان را ای وای از تشت طلا، معصومه جانم * این روضه را با یاد تو خواندم عزیزم جاریست اشکم بر عبا، معصومه جانم! @raziolhossein