فاطمه غش کرد با صدای اذانی دق کرد یار جوان من چه جوانی اشهد انّ علی غریب مدینه فاطمه در غربتم شده‌ست هزینه غصه به هم ریخت آشیانه‌ی من را دشمن من زد ستون خانه‌ی من را آه که اهل مدینه جای تسلی داغ نشاندند روی سینه‌ی زهرا فاطمه ام بی گناه بود و زدندش فاطمه ام پا به ماه بود و زدندش در زد و دیوار گریه کرد به حالش سرخی مسمار گریه کرد به حالش لشکری او را در این مصاف زدندش فاطمه ام را چهل غلاف زدندش زخم به دنبال زخم خورد ز دشمن یار من اما دمی جدا نشد از من دست علی را به این طریق ولش کرد بس که غلافش زدند فاطمه غش کرد @raziolhossein