رفتی میان غصه مرا جا گذاشتی ما را در اوج غم تک و تنهاگذاشتی برداشتی تو بار خودت را ز بستر و آن را به روی شانه بابا گذاشتی یادم نمی رود بخدا لحظه ای که تو با یا علی به آتش در پا گذاشتی مادر لباس محسن خود را نبرده ای آن را به زیر بالش خود جا گذاشتی این یادگاری ات جگرم را کباب کرد دربین شانه موی خودت را گذاشتی گفتم که چار ساله کجا مادری کجا این کار را برای اماگذاشتی آن بوسه ای که سهم گلوی حسین بود آخربرای زینب کبری گذاشتی @raziolhossein