با گریه های ماتم تو بس که خو کرده ام ازآب روی دیده کسب آبرو کرده ام یک بار تا مهمان من باشی تمام عمر صحن و سرای دیده ام را شستشو کردم پاره گریبانی که از دوری تو دارم با تار و پود گریه و آهم رفو کردم گفتم همه حاجات خود را ابتدا اما درانتها تنها حرم را آرزو کردم مویم پریشان شد اگر تقصیر دلتنگی است بس درد و دل با خویش هر شب موبه مو کردم دیوانه ام  گفتند  این مردم ز بس آقا با عکس های کربلایت گفتکو کردم هر زائری آمد گرفتم بین آغوشم از سینه اش شش گوشه ات را خوب بو کردم @raziolhossein