ای که درچشم ملائک نوری شجر طوری ونور هوری دل شیدازدگان را شوری بس که در جود وکرم مشهوری جود مسکین در خانه ی تو ست خاکبوس در کاشانه ی توست ما نه در عشق صفیران توایم که گرفتار واسیران توایم خاکبوسان وحقیران توایم مستمندان وفقیران توایم برگدایان درت احسان کن همه را بر کرمت  مهمان کن کوی تو قبله ی دل هاست جواد حرمت عرش معلاست جواد بس که گلزار تو زیباست جواد وصل آن آرزوی ماست جواد ای که مهرت به سرشت همه است کاظمین تو بهشت همه است ای که برعرش برین قائمه ای ای که امید دل ما همه ای تو صفای سحرو زمزمه ای توجگر سوخته ی فاطمه ای دیده ات گر که زطفلی تر بود دل تو خونجگر مادر بود زهر زد تا که شرر بر دل تو بسته شد سوی جنان محمل تو پرشد از هلهله ها منزل تو خنده می کرد چرا قاتل تو تو که گفتی جگرم می سوزد زشرر بال وپرم می سوزد چشم هستی همه گریان تو بود حال خورشید پریشان تو بود گوئیا شام غریبان تو بود جسم تو کعبه ی مرغان تو بود صبح تا شام طوافت کردند به روی بام طوافت کردند دوست دارم زغمت گریه کنم همه شب برالمت گریه کنم زفراق حرمت گریه کنم برتو وعمر کمت گریه کنم گرچنین خسته دل و پر دردم یاد عمر کم زهرا کردم ای شفای دل بیمار همه شاهد چشم گهربار  همه چلچراغی به شب تار همه همه جا مونس وغمخوار همه به «وفایی»تو کرامت داری لطف در روز قیامت داری @raziolhossein