4-کلک اثر مالکیت
به نظر شما قانع شدن توسط یک فروشنده راحتتر است یا این که خودمان قانع شویم کدام کالا خوب است؟ با استفاده از روش اثر مالکیت، فروشندهها کاری میکنند تا شما حس کنید صاحب کالا هستید. وقتی این تفکر در ذهن شما شکل بگیرد به جای این که ذهنتان به دنبال دلیلی بگردد که چرا باید آن را بخرید، درباره این موضوع میپرسد که چرا نباید بخریم؟ با اینکار شما بار سنگینی از روی دوش فروشنده برمیدارید و خودتان را قانع به خرید میکنید. معمولا این روش با استفاده از المانهای بصری مثل پوسترهای حال خوبکن انجام میشود. مثلا یک زوج در یک فضای زیبا مثل لب ساحل از آب میوه خود لذت میبرند. بعد فروشگاه امکانی فراهم میکند که محصول را تجربه یا آن را مزه کنید. این باعث میشود خود را در حالی تصور کنید که آن محصول متعلق به خود شماست.
5-کلک طبقهبندی خاص
در این روش فروشندهها محصولات خود را به گونهای در قفسهها میچینند که شما رغبت کنید بیشتر بخرید. احتمالا این روش را زیاد تجربه کردهاید. مثلا اگر در یک ردیف حرکت کنید ابتدا سوسیس و کالباس را میبینید، بعد امکان دارد نان باگت را مشاهده کنید و در انتهای راهرو، چشمتان به انواع سسهای رنگارنگ روشن شود. از طرفی اجناس مخصوص کودکان در طبقههای پایین قرار میگیرند تا کودکان را ترغیب کنند دست به دامان شما شوند و پول بیشتری پرداخت کنید.
6-کلک بازیکردن با زاویه نگاه
معمولا سبدهای خرید به گونهای طراحی شدهاند که بیشتر از نیاز یک خانواده معمولی در طول هفته جا میگیرند. از طرفی بیشتر این چرخها به جای عمق، طول بیشتری دارند تا با توجه به زاویه دید شما بزرگ تر جلوه کنند. طبق تحقیقات، تاثیر بزرگ تر بودن سبد خرید و بزرگ تر دیده شدن آن، این است که شما حدود ۴۰ درصد بیشتر خرید میکنید.
7-کلک طعمه انحرافی
آنها چند انتخاب مختلف روبه روی شما میگذارند. مثلا اگر یک دفتر بخرید، هزار تومان پرداخت میکنید. ولی برای دو دفتر هزار و ۵۰۰ تومان هزینه میکنید. اگر پنج دفتر بخرید مثلا چهار هزار تومان پرداخت می کنید و یک مداد هدیه میگیرید. معمولا در این روشها مشتری به سراغ انتخابی میرود که قیمت بالاتری دارد. حتی اگر مثلا مداد به کار او نیاید اما باز هم تصمیم به خریدن آن می گیرد.