دیدگاه متفاوت امام خمینی و آقای منتظری پیرامون مسئله بازگشت ایرانیان خارج از کشور
درنگی در مواضع اخیر مسئولان نظام
#اختصاصی_روزنه
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
ولع عجیب برخی اعضای کابینه دولت سیزدهم و بعضی دیگر از مسئولان ارشد کشور نسبت به بازگشت ایرانیان خارج از کشور به ایران _خصوصا بدون ارائه برنامه مشخص و پیوستهای فرهنگی و اجتماعی_ جای تعجب و تأمل دارد.
چالشهای دستگاه محاسباتی برخی مسئولان کشور باعث شده است که با استدلال به استفاده از ظرفیتهای ایرانیان خارج از کشور – که در جای خود درست و مهم است – بسیاری از آسیبهای مسئله بازگشت ایرانیان نادیده گرفته شود.
آسیبهایی که قبل از اجرای آن خبرساز شدند و روشن شد که در پوشش استفاده از دانش و سرمایه ایرانیان خارج از کشور، توسط برخی بدخواهان لایهای ضدفرهنگی نیز برای این ماجرا دیده شده است.
مع الاسف صحبت از بازگشت بازیگران و خوانندگان طاغوتی است که روزگاری چاپلوس شاه مخلوع بودند و در فساد و فحشای روزگار سیاه پهلوی نقش مهمی بازی کردند!
از اینها گذشته باید به
پیشینه این پیشنهاد پرمخاطره توجه شود که شاید برای اولین بار بطور رسمی توسط آقای منتظری مطرح شد!
مواضع دیکته شده از سوی لیبرالها موجب شد که آقای منتظری در سخنرانی جنجالی خود در 22 بهمن 1367 بازگشت ایرانیان خارج از کشور را اینچنین به زبان آورد:
«
ما در جنگ خیلی اشتباه کردیم و خیلی جاها لجبازی کردیم و شعارهائی دادیم که میدانستیم نمیتوانیم آن را انجام دهیم. شعارهای دادیم که که دنیا را از خودمان ترساندیم و فکر کردند که در ایران ما مردم را میکشیم. در خارج از کشور ما افرادی داریم که نه ضد انقلابیند و نه مخالف هستند وروحشان برای ایران پر میزند و اهل ایران هم هستند اما میترسند به ایران بیایند.
... موضوعی که چهار پنج سال است من مطرح میکنم و خدمت امام هم گفتهام و در مورد آن نامه هم زیاد داشتهایم اینست که افرادی که در خارج هستند و وحشت زدهاند و نیرهای خوبی هستند. البته نه همه آنها اما حداکثر از این سه چهار میلیون نفر ایرانی، سیصد هزار نفر ضد انقلابیند. اما اکثر نیروهای خوبی هستند و بعضی سرمایه هم دارند و میتوانند به کشور بیایند و کمک کنند.
... افرادی که مایلند بیایند و به سفارتخانهها مراجعه کنند وقتی آنها بررسی کردند و متوجه شدند واقعا میخواهند به ایران بیایند و زندگی کنند یک تعهد هم بگیرند و از فرودگاه به خانه برود ... اگر بگوییم کسی با شما کاری ندارد اما بعدا آنها را آزاد نگذاریم مسلما نمیآیند ... ما در آمریکا چهار هزار پزشک داریم ... شاید سه هزار نفرشان علاقه دارند که به اینجا بیایند ... اگر به کشور بیایند موجب امن و آرامش و دلگرمی همه است و انشاالله یک تحولی بعد از ده سال پیدا شود.»
(روزنامه کیهان، 23 بهمن 1367، ص2)
امام خمینی در پاسخ به مواضع جنجالی آقای منتظری متن تاریخی «
منشور روحانیت» را صادر کردند و در بخشی از این متن، چارچوبها و خطوط قرمز پیشنهاد مرموز آقای منتظری را مشخص کردند. ایشان در این اعلامیه میآورند:
«
ما چرا خودمان و ملت و مسئولین کشورمان را دست کم بگیریم و همه عقل و تدبیر امور را در تفکر دیگران خلاصه کنیم؟
... انقلاب به هیچ گروهی بدهکاری ندارد و ما هنوز هم چوب اعتمادهای فراوان خود را به گروهها و لیبرالها میخوریم، آغوش کشور و انقلاب همیشه برای پذیرفتن همه کسانی که قصد خدمت و آهنگ مراجعت داشته و دارند گشوده است ولی نه به قیمت طلبکاری آنان از همه اصول، که چرا مرگ بر امریکا گفتید! چرا جنگ کردید! چرا نسبت به منافقین و ضد انقلابیون حکم خدا را جاری میکنید؟ چرا شعار نه شرقی و نه غربی دادهاید؟ چرا لانه جاسوسی را اشغال کردهایم و صدها چرای دیگر. و نکته مهم در این رابطه اینکه نباید تحت تاثیر ترحمهای بیجا و بیمورد نسبت به دشمنان خدا و مخالفین و متخلفین نظام، به گونهای تبلیغ کنیم که احکام خدا و حدود الهی زیر سئوال بروند.»(صحیفه امام، ج21، صص273-293)
ساده لوحی در عرصه فرهنگ و سیاست چیزی نیست که عوارض آن به آسانی قابل جبران باشد بلکه گاهی برخی بیفکریهای فرهنگی و یا ناکارآمدی دستگاههای متولی فرهنگ آنچنان مخاطرهآمیز شده که کشور را در معرض ولنگاری فرهنگی قرار داده و رهبری حکیم انقلاب برای مقابل با این پدیده شوم، دستور آتش به اختیار دادهاند؛ فرمانی که همچنان پابرجاست!
از مسئولان دولت انتظار این بود که پیشنهادهای منسوخ و سادهاندیشانه آقای منتظری را روی میز اولویتهای خود قرار ندهند و طوری القا نشود که نظام و ملت قهرمان دست التماس به سوی ایرانیان خارج از کشور دراز کردهاند؛ کسانی که بسیاریشان از سر بیوفایی سرزمین مادری خود را رها کردند! آیا رواست بدون ضابطه مشخص، مسئله بازگشت ایرانیان بعنوان یک شعار در لسان برخی مسئولان ارشد مشور مطرح شود؟!
@rozaneebefarda