سیدهادی خسروشاهی، حامی همیشگی [صفحه 3از4] ▪️شهید نواب صفوی سابقه این داستان را در بازجویی «طائفی» بازپرس شعبه 27 بیان می‌كند و با خط خود در بخش 14 پاسخ‌ها چنین می‌نویسد: «14 ـ در حكومت‌های جابر سابق سفری به ساری كردم، سه شب منبر رفتم؛ مردم را به سوی حق و خدا دعوت كردم، پرونده‌ای غیاباً برایم ساختند، حكم غیر قابل اجرا نیست تا وقتی كه مراحل بعدی قانونی را طی كند برایم ساختند. آن حكومت‌های جابر در این باب بسیار نانجیبی كردند و اما حكم را اجرا نكردند و موفق به اجرای آن نشدند و در آن هم قید «قابل اجرا نیست» را گذاشتند، اما این حكومت فعلی كه عنوانش از آن جهت نام یافت و مردمی را به دنبال خود انداخت كه خود را مبارزه با حكومت‌های ین سلف معرفی كرده بود، حكم غیر قابل اجرای جابرین سلف را در حقم اجرا و تمام سخنان خود را كه مبنی بر آزادی‌خواهی است تكذیب كرد و بعد از سه ماه كه در زندان بودم، خواستند همان حكم را به رؤیتم برسانند كه امضا نكردم و در آن نوشته بود صریحاً قابل اجرا نیست و تا مراحل بعدی از اجرای آن خودداری شود. عجبا آقایان متظاهر به جنگ با پیشینیان سلف حكم غیر قابل اجرای آنها را اجرا كردند و حائری شاه باغ، دادستان كل وقت آن سید بزرگواری كه زیر بار مظالم دستوری حكومت وقت نرفت و بالصراحه نوشت حكم مذكور نافذ نیست و بازداشت نواب صفوی مجوز قانونی ندارد، با تمام سوابق خدمت قضایی‌اش به خدمتش خاتمه دادند.» : در مورد اظهار پشیمانی مرحوم نواب صفوی از مخالفت با حكومت آقای دكتر مصدق یا اظهار ندامت آقای محمد مهدی عبدخدایی از اقدام خود، اگر توضیح بیشتری ارائه كنید ممنون خواهیم بود. : چگونگی امر در مورد شهید نواب صفوی را قبلاً توضیح داده‌ام و خلاصه آن این بود كه شهید نواب صفوی برای مبارزه با رژیم كودتایی در جلسه نهضت مقاومت ملی در منزل آیت‌الله زنجانی، برای همكاری اظهار آمادگی كرد و این به مفهوم پشیمانی از مخالفت با حكومت دیكتاتوری و به ظاهر قانونی آقای مصدق نبود. البته این مطلب در روزنامه شرق از قول برادر ارجمند، آقای محمدمهدی جعفری نقل شده است و اتفاقاً اخیراً در اسفند ماه سال 1394 در جلسه یادبود درگذشت مرحوم سیدمحمدصادق طباطبایی در سالن مركز فرهنگی شهر كتاب تهران، در دیدار كوتاهی با ایشان این موضوع را پرسیدم كه پاسخ دادند: مطلب ذكرشده صحیح نیست و كلمه پشیمانی را در مصاحبه به كار نبرده‌ام و اگر در روزنامه چنین آمده، بی‌تردید، به‌طور اشتباهی از سوی خبرنگار نقل شده است. اما در مورد به اصطلاح «ندامت» آقای محمدمهدی عبدخدایی از شلیك به دكتر فاطمی و اینكه می‌گوید؛ ‌ای كاش به این كار اقدام نمی‌كرد! این ادعا نیز صحت ندارد، بلكه آنچه آقای عبدخدایی چندی پیش در مصاحبه‌ای مطرح ساخت این بود كه: از اینكه با اقدام خود موجب ناراحتی خانواده دكتر فاطمی شده‌ام، ناراحت بودم و چندی قبل كه همسر وی از امریكا به تهران آمد، به دیدارش رفتم و از اینكه موجب ناراحتی او و فرزندانش شده‌ام، عذرخواهی كردم و نامبرده هم با گشاده‌رویی، ادب و احترام از من استقبال كرد. خود آقای عبدخدایی به من گفت: امروز روحیه‌ام و پس از 70 سال كار، تلاش و كوشش آمادگی كشتن یك موش را هم ندارد، ولی اگر به همان سن و سال و روحیه سال 1332 برگردم و ظلم و ستمی را كه به رهبرم شهید نواب صفوی و دیگر برادران فدائیان اسلام در زندان آقایان ملی‌گرا روا رفت را شاهد باشم، بی‌تردید همان كاری را انجام می‌دهم كه قبلاً به آن اقدام كرده بودم! برای اینكه این مطلب ـ كه جنبه تاریخی دارد ـ مستندتر باشد، بی‌مناسبت نیست كه خلاصه‌ای از مصاحبه وی را با روزنامه شرق نقل كنیم: آقای عبدخدایی نخست درباره موضعگیری‌های دكتر فاطمی اشاراتی دارد و می‌گوید:«رابط شاه با دكتر مصدق، دكتر فاطمی بود. عكس فاطمی را كه شعبان بی‌مخ محافظ وی است، دارم. دكتر شایگان بعد از انقلاب گفت: مصدق معتقد بود باید با شاه كنار بیاید و ائتلاف كند و به همین دلیل دست ثریا را هم می‌بوسد. نشان همایونی شاه برای دكتر فاطمی هم موجود است. در مصاحبه آقای شاه‌حسینی آمده كه افراط‌كاری دكتر فاطمی به علت آن است كه فكر می‌كند دیگر شاه رفته است و علیه شاه تند می‌شود. البته قبل از آن فاطمی برای خوشایند شاه، در سال 1330 می‌نویسد: جلسه آینده فدائیان در لندن تشكیل می‌شود! البته همان فدائیانی كه صفیر گلوله آنها اینها را به مجلس برده و نفت را ملی كرده است. دكتر فاطمی 26 مرداد سال 1332 با دكتر فاطمی 20 مرداد سال 1330 دو دكتر فاطمی متفاوت است.» @rozaneebefarda