من همیشه با مرزبندی غیرمنطقی میان آدمها مخالف بودهام. از همان بچهگی شاید.
از دوران مدرسه حتی که بچه درسخوانها با هم بودند و ضعیفترها را به جمعشان راه نمیدادند.
یا حتی از آن زمانی که مادربزرگم نوهی پسری را بیشتر از نوههای دختری دوست داشت.
مرزبندیها، ثمرهای جز دوقطبی شدن ندارند. حالا چه میان خانواده باشد و چه کف جامعه.
هیچ چیز به اندازهی یکی شدن و اتحاد، آدمیزاد را به مقصود نمیرساند. ما آدمها آنقدر وجه اشتراک داریم که نخواهیم بابت تفاوتهایمان دچار دوری از هم شویم.
یکی از شخصیتهای بزرگی که اثر اتحاد را به خوبی درک کرد امام موسی صدر بود. او شرایط لبنان را رصد کرد و متوجه شد که گیر اصلی کجاست.
وجود دستهها و گروههای مختلف با عقاید متفاوت و دائما درگیر باهم، مشکل اصلی لبنان بود. همان شعار همیشگی دشمن که میگوید تفرقه بینداز و حکومت کن! اوجش را در لبنانِ پیش از امامموسیصدر میبینیم. گروههای سیاسی چپ و راست با گرایشهای متفاوت دینی و مذهبی و سیاسی فضای مناسبی را برای استعمار مهیا کرده بود.
کار امام موسی صدر این بود که میان این گروهها وحدت ایجاد کرد. او شیعیان و مسیحیان و اهل سنت را در کنار یکدیگر قرار داد و رهایی از یوغ ستمگر را هدف نهایی معرفی کرد.
واین تفکر صدری از امام موسی صدر برای همیشه میان حزبالله لبنان ماند و هنوز که هنوز است قبایل و اقوام و گروهها پشت یکدیگر را خالی نمیکنند و به یک هدف واحد میاندیشند.
وحدت باعث میشود تا جامعه به سمت دوقطبی شدن پیش نرود.
اینکه بعضیها جامعهی امروز ایران را به خطر سقوط در درهی دوقطبیشدن نزدیک میدانند حرف گزافی نیست.
قبول کنید که ما مرزبندی کردیم.
مثل معلممان که گفت زرنگها نیمکت جلو باشند و تنبلها نیمکت آخر.
مثل مادربزرگم که گفت نوهی پسری عزیزتر است.
مثل جامعه که گروهی را انقلابی و گروهی را غیرانقلابی خواند.
مثل انتخاب در مرجعتقلید که میگفتیم یکی احکام را آسان میگیرد و دیگری سخت.
مثل مسجدی یا بازاری،
پایینشهر یا بالاشهر،
چادری یا مانتویی،
آستینکوتاه یا یقهبسته
تمام اینها و هزاران مثال دیگر خبر از لایههای پنهان خطر دوقطبیشدن میدهد و اکنون وظیفهی ماست که با رمز اتحاد که همواره رهبرمان بر آن تاکید دارند، جامعهی خویش را از این خطر دورسازیم.
🖋زهرا ابراهیمی
#لبیک_یا_خامنه_ای
#ایران
#دوقطبی
https://eitaa.com/roznevesht