تحلیل رنگی یا توجیه انفعال محمد فاضلی را که یادتان هست؟! همو که در یک میزگرد فرهنگی در ایام انتخابات، از حرفِ مجری بدش آمد و بعد هم در یک عملیات انتحاری صندلی را ترک و میکروفن را پرت کرد! آن‌هم کجا؟! در یک برنامه‌ی زنده تلویزیونی و جلویِ چشم میلیون‌ها بیننده! و آن‌هم در جایگاهِ یک مشاور برای نامزد انتخاباتی یعنی دکتر پزشکیان! حالا جناب فاضلی دست به قلم برده‌ و در ستایش رنگی دیدن جهان قلم‌فرسایی کرده‌ است. منظورش از رنگی دیدن جهان هم این است که نباید وقایع را سیاه و سفید دید و کلا دیدگاه یا این یا آن را زیر سوال برده است. یک بخشی از حرف‌هایش مربوط به تصمیمات نظام در حوادث اخیر است. مثلا یک جایی می‌گوید: «می‌شود منتقد جدی ماجرای هفت اکتبر و حمله‌ی حماس به اسرائیل بود و درباره این‌که دست‌آورد چنین عملی چیست، هزار نقد و چون و چرا داشت. من از روز اول چنین موضعی داشتم و هنوز هم نمی‌فهمم حاصل آن برای فلسطینیان، لبنان و ایران جز خسارت و زیان چه بوده است. اما هم‌زمان می‌شود منتقد شیوه مواجهه اسرائیل و جهان غرب با پاسخ اسرائیل به هفت اکتبر بود و خشونت و وحشی‌گری را تطهیر نکرد». بله جناب فاضلی! می‌شود با تأکید بر تحلیلِ جهانِ رنگی، چشم بر واقعیت‌ها بست! می‌شود به بهانه‌ی سیاه و سفید ندیدن جهان، دست از اقتدار برداشت و همواره بر موضع انفعال تکیه داد! می‌شود به بهانه‌ی نقد راهبردهای جمهوری اسلامی، تیشه بر ریشه‌ی اصلِ نظام زد و قیافه‌ی عدالت‌خواهی هم گرفت! می‌شود با نسبی دیدن همه‌چیز، از اصول ثابت دفاع کرد! می‌شود هفت اکتبر را زیر سوال ببریم و هم‌زمان مدعی دفاع از حقوق مردم فلسطین بشویم! می‌شود دشمن را بشناسیم؛ اما با او دستِ دوستی هم بدهیم! می‌شود نتیجه‌ی هفت اکتبر یعنی همان بیداری جهانی را ندید و خود را به خواب زد. می‌شود این حرف‌های رئیس دانشگاه بهشتی را درباره‌ی شما که گفته بود: «عضو هیأت علمی برای تبدیل وضعیت باید مقالاتی داشته باشد. در ضمن درخواست ما این است که بدون اطلاع، در خارج از دانشگاه پست نداشته باشند تا در دانشگاه حضور کافی داشته باشند؛ چرا که ما بنا به مصوبات شورای عالی استان تهران باید اساتید را ملزم به حضور در دانشگاه کنیم». شنید و باز به انحراف افکار عمومی پرداخت و عدم صلاحیت حرفه‌ای و اخراج خود از دانشگاه را پای نظام نوشت. چرا که نه! جناب فاضلی! رژیم صهیونیستی با وجودی که ادعا می‌کند توان بالایی دارد اما طبیعتاً بدون حمایت غرب قادر به مبارزه نیست. واقعه‌ی هفتم اکتبر ضعف رژیم صهیونیستی را نشان داد. این اتفاق باعث شد که پروپاگاندای رژیم صهیونیستی شکست بخورد و حمایت بین‌المللی از فلسطین افزایش پیدا کند. علاوه بر این بی‌اعتباری سازمان ملل و نهادهای بین المللی برای همگان آشکار شد. تحلیل رنگی فاضلی روی دیگر سکه‌ی لعنت به جنگ است. پروژه‌ی لعنت به جنگ را پروپاگاندای اسرائیل راه انداخت تا خشونت‌هایش را در پرتو آن کتمان کند. شورای امنیت سالهاست که به‌جای محکوم نمودن اسرائیل، دوطرف را دعوت به خویشتنداری می‌کند. هفت اکتبر، قاعده‌ی جهان را به هم ریخت. قاعده‌ای که مبنایش تماشای ظلم، سکوت در برابر ظالم و همراهی با ستمگر بود. آقای فاضلی بفرمایید در برابر نسل‌کُشی سیستماتیک مردم فلسطین، چه راهکاری دارید؟ راهبرد جمهوری اسلامی چگونه باشد که هم با ظلم مقابله کند و هم آب از آب تکان نخورد؟ این‌که می‌فرمایید می‌شود با اسرائیل مبارزه کرد اما هفت اکتبری را رقم نزد نتیجه‌ای جز تسلیم در برابر ظلم ندارد. آنچه فاضلی معتقد است، نتیجه‌اش ارائه‌ی راهکارِ مسالمت‌آمیز است برای دو طرفی که از حیث ماهیت متفاوت‌اند. اسرائیلی که می‌کُشد و فلسطینی که کُشته می‌شود!. 🖌 زهرا ابراهیمی https://eitaa.com/roznevesht