- 1378 * چهارشنبه – 4 فروردین 1378 – 6 ذی الحجه 1419 – 24 مارس 1999 • صبح همراه پدربزرگ و عمو محمد رفتیم منزل جناب حاج آقای لطفی که رفته بودند تهران. رفتم مسجد کرامت جهت نماز ظهر و عصر و از یک نمایشگاه کتاب هم بازدید نمودم. عصر همراه پدربزرگ و مادربزرگم به حرم رفتم. نماز مغرب و عشا را در مسجد خواندیم و بعد از بازگشت، تا حدود ۱۲ شب مطالعه ی روانشناسی داشتم. در حرم آقا سیدنقی کظیمی را دیدم. * پنجشنبه - 5 فروردین 1378 – 7 ذی الحجه 1419 – 25 مارس 1999 • صبح قدری استراحت کردم و ظهر هم جایی نرفتم و به مطالعه ی کتاب های روانشناسی پرداختم تا هنگام نماز؛ بعد از نماز نیز ادامه دادم تا قبل از ناهار. پس از ناهار نیز قدری مطالعه ی آزاد داشتم. بعد از ظهر رفتیم به سمت مسجد بناها برای اقامه نماز مغرب و عشاء. علیرضا امیرپناهی شاگرد قدیمی و علیرضا مهدوی را نیز دیدم. عینک سازی، عینک مامان جون را درست کردم. دعای کمیل را در مسجد خواندیم و بعد مشرف شدم حرم مطهر حضرت رضا علیه السلام. • امروز با حاج محسن آقای زرین که در مکه هستند تلفنی صحبت کردیم. طاهره و ریحانه (دخترهای محسن آقا) شب آمدند خانه ای که ما در آن جا مستقر بودیم. محسن آقا به باباجون و مامان جون می گفتند که امروز از طرف شما طواف کرده ام. * جمعه - 6 فروردین 1378 – 8 ذی الحجه 1419 – 26 مارس 1999 • صبح بعد از نماز رفتم حرم و در حرم دعای ندبه را خواندم؛ بعد آمدم خانه و کمی استراحت و مطالعه. • آقای سیدعبدالله کظیمی آمدند منزل حاج محمد آقا گل زردی برای دیدار پدر و خانواده. همگی نماز را در مسجد بنّاها خواندیم و بعد از مسجد رفتیم درس آقای فلسفی در مسجد موسی بن جعفر علیه السلام. • پس از آن با ماشین آقا سید عبدالله کظیمی تا در منزل آمدیم. • چند سالی است عمو محمد (گل زردی) خانه ای را در مشهد مقدس خریده اند و مقیم شده اند؛ ما هم که مشرف می شویم در طبقه ی دوم خانه ی ایشان که برای زوار آماده کرده اند ساکن می شویم. https://t.me/Kheradmand_S_M