#کارگروه_هادی
💞داستان
#ازدواج یک
#دانشمند:
زمانی اومد خواستگاری که ...
"سربازی نرفته ام، کار هم ندارم، درسم هم تمام نشده.
بعد از بسم الله، اینها اولین کلمات خواستگاری بود که آقا مصطفی گفت. بعدش لبخند زد و زیرلب گفت: "توکل به خدا ..."
خانواده ام قبول نکردند و به مصطفی گفتند: سربازیت را که رفتی و کار پیدا کردی، بیا حرف بزنیم. دوسال طول کشید.آن قدر رفت و آمد و با پدر و مادرم صحبت کرد تا راضی شان کرد.
مهریه را خانواده ها گذاشتند؛ پانصد سکه،ولی قرار بین من و مصطفی چهارده سکه بود. بعد از ازدواج هم، همه ی سکه ها را داد.
مراسم عقد و عروسی را خانه خودمان گرفتیم؛ خیلی ساده.
اون موقع مصطفی۲۲ سالش بود.
🦋حداقل
#۱نفر رو به کانال سبک زندگی مدرن_کودک یار دعوت کنید🌱
#ازدواج_آسان
*
#سبک_زندگی*
*
#کودک_یار*
💕
💕💕
💕💕💕
💕💕💕💕
@sabkezendegi_modern