🇮🇷🔅بَُّْسَُّْمَُّْ اَُّْلَُّْلَُّْهَُّْ اَُّْلَُّْرَُّْحَُّْمَُّْنَُّْ اَُّْلَُّْرَُّْحَُّْیَُّْمَُّْ🔅🇮🇷 °💚° ∞بْسْمْ رْبْ اْلْشْهْدْاْ وْ اْلْصْدْیْقْیْنْ∞ °°°°°°°°°°شروع رمان↯خیال تو خلاصه داستان: غزال دختری که دنبال کار می گرده! تنها برادر غزال اونو قمار کرده و غزال برای فرار از دست برادرش دنبال کار می گرده و یه کار پیدا می کنه توی یه روستا توی یه عمارت اربابی! شایان ارباب عمارت که پسری جون خوشگذرون و خیانت دیده است غزال رو قبول می کنه تا مراقب تک پسرش باشه پسری که نتیجه طلاق شایان با همسر اولشه و از همه دنیا براش عزیز تره!عزال دختر مذهبی که باعث می شه شایان زندگی ش تغیر کنه و همسر اول شایان برای انتقام از غزال می خواد اونو...☀️ ! ─┅🍃🌸🍃•┅┅🍃🌸🍃•┅─