در آسمان چشم او، دریا شناور بود حال دل زندانی اش، مثل کبوتر بود انشا خوبی داشت مشق زندگی می‌کرد سرمشق او در زندگی خط پیمبر بود در مکتب پرواز، درس عاشقی می‌داد استاد عاشق، مکتبش پروانه پرور بود مثل پدر درد یتیمان را رفو می‌کرد الگوی مردم داریش، همواره حیدر بود بیگانه با میز و مقام و شهرتِ دنیا همچون علی(ع)، دنیا برای او محقر بود معبر گشای فاتحِ ما درشب حمله در راه حق نه یک نفر، برتر ز لشکر بود آتش گلستان می‌شد و او را به خود می‌خواند در ذات او همراه ابراهیم هاجر بود در مسلخ دلدادگی نذرش قبول افتاد رقص میان شعله وقتی، خوان آخر بود 🟩‌ عضو کانال 💠💠💠💠💠💠 در محفل ما شعر سخن می گوید 👇👇👇 @shaeranehayemahkhaky