💢
#هر_شب_یک_حکایت
روزی مرد تاجری که بسیار ثروتمند بود، به دادگاه شکایت برد که یکی از خدمتکارانش مقدار زیادی طلا از او دزدیده است. قاضی که مردی بسیار دانا و عادل بود، دستور داد که همه خدمتکاران نزد او حاضر شوند.
قاضی به آنها گفت: "من چوبهایی به شما میدهم که قدرت سحرآمیزی دارند. هر کسی که دزدی کرده باشد، چوب او تا فردا صبح به اندازه یک وجب بلندتر خواهد شد."
خدمتکاران چوبها را گرفتند و شب هنگام، یکی از آنها که ترسیده بود، تصمیم گرفت که برای فریب دادن قاضی، چوب خود را یک وجب کوتاهتر کند تا صبح معلوم نشود که چوبش بلند شده است.
صبح روز بعد، همه خدمتکاران نزد قاضی آمدند. قاضی با دقت چوبها را بررسی کرد و متوجه شد که چوب یکی از آنها کوتاهتر از بقیه است. با لبخند گفت: "دزد واقعی خودش را لو داد!"
خدمتکار متهم شد و در نهایت اعتراف کرد که طلاها را دزدیده است.
💠نتیجه: دروغ و خیانت همیشه آشکار میشود، حتی اگر کسی تلاش کند آن را پنهان کند.
✍خبرگزاری(مردمی)شهرستان شهداد
📸اخبار مربوط به شهداد
https://eitaa.com/shahdade_man🇮🇷