🌷   ‍✿﷽✿ 🕊 🔴 🌟 خاطرات شهید مدافع حرم قسمت 3⃣5⃣ برخی از دوستان هادی نمی‌فهميدند! يعنی نمی‌توانستند تصور كنند كه يك طلبه كه قرار است لباس روحانی بپوشد چرا اين كارها را انجام می‌دهد؟! برخی فكر می‌كردند كه لباس روحانيت يعنی آهسته قدم برداشتن و ذكر گفتن و دعا كردن و... برای همين به او ايراد می‌گرفتند. حتی برخی‌ها به اينکه او با دوچرخه به حوزه می‌آيد ايراد می‌گرفتند! اما آن‌ها كه با روحيات هادی آشنا بودند می‌فهميدند كه او اسلام واقعی را شناخته. هادی اعتقاد داشت كه لباس روحانيت يعنی لباس خدمت به اسلام و مسلمين به هر نحو ممكن. با اينكه فقط دو سال از حضور هادی در نجف می‌گذشت اما دوستان زيادی پيدا كرده بود. برخی جوانان طلبه، كه كاری جز مطالعه و درس و بحث نداشتند، با تعجب به كارهای هادی نگاه می‌كردند. او در هر كاری كه وارد می‌شد به بهترين نحو عمل می‌كرد. کم‌کم‌ خیلی‌ها فهميدند كه هادی در كنار درس مشغول لوله‌كشی آب براي خانه‌های مردم محروم شده. هادی با اين كار كه بيشتر مخفيانه انجام می‌شد خدمت بزرگی با خانواده‌های طلّاب می‌کرد. اخلاص و تقوا و ايمان هادی اثر خود را گذاشته بود. او هر جا می‌رفت می‌خواست گمنام باشد. هيچ گاه از خودش حرفی نمی‌زد. هرگز نديديم كه به خاطر پول كاری را انجام دهد. اما خدا محبت او را به دل همه انداخته بود. بعد از شهادت، همه از اخلاص او می‌گفتند. چندين نفر را می‌شناختم که در تشييع هادی شرکت کردند و می‌گفتند: « ما مديون اين جوان هستيم » و بعد به لوله‌کشی آب منزل‌شان اشاره می‌کردند. هادی غير از حوزه هر جای ديگر هم كه وارد می‌شد بهترين نظرات را ارائه می‌كرد. در مسائل امنيتی به خاطر تجربه‌ی بسيج و فتنه‌ی ۱۳۸۸ بسيار مسلّط بود. از طرفی ديدگاه‌های فرهنگی او به جهت تجربه‌ی فعاليت در مسجد بسيار موؤثر بود. شايد به همين خاطر بود كه مسئولان حشدالشعبی به اين طلبه‌ی ايرانی بسيار علاقه پيدا كردند. رفت و آمد هادی با نيروهای مردمی زياد شده بود. او به كار هنری و ساخت فيلم علاقه داشت و اين روند را بين نيروهای حشدالشعبی گسترش داد. ⬅️ ادامه دارد.... ⛔️ ارسال فقط با ذکر لینک کانال مجاز و شرعی است. 🌸🌸🌸🌸🕊🕊🕊🕊🌸🌸🌸🌸 @shahedaneosve شاهدان اسوه، زندگینامه شهدای دفاع مقدس و مدافعان حرم