📖
#کتاب_شهید
⭕️
بارها از زبان مجید شنیدم «شهید چمران وقتی میخواست بره چذابه، با موتور میرفته محله پاچنار، از آنجا آدمهای مشتی را میبرده جبهه...»
دوست داشت هرجا که تبلیغ میرود، همین مرام را پیاده کند. توی روستا تمام تلاشش این بود که همین آدمها رابکشاند توی صف نماز جماعت. ضدنظام، معتاد، عرقخور و... پای منبرش که مینشستند، مخشان را با یک جمله کوتاه یا با یک بیت شعر میزد و آنها میرفتند توی فکر. جمع شدن این قشر دور مجید دردسر هم داشت. چندنفر توی روستا زاویه پیدا کردند با او. همیشه چهارتا پیرمرد توی هر آبادی، اینجور وقتها میترسند چندتا جوان، دین و مسجدشان را از دستشان دربیاورند. حرفشان این بود که :«روحانی آوردیم نماز بخونه برامون، حالا جوونهارو دور خودش جمع میکنه یا با مردهای توی قهوهخونه همکلام میشه!»
📌روایتی از کتابِ:
"
اردیبهشت اتفاق افتاد "
زندگی نامه شهید مدافع حرم،
حجّتالاسلام مجید سلمانیان
📖 نشر راه یار
#شهید_مجید |
#خاطره
➖➖➖➖
📣 کانال رسمی شهید مجید سلمانیان
@shahid_majid