🍁❤️🍁❤️🍂 ❤️🍂 🍂 💫آن شب با خودم گفتم: همه چیز تمام شد. آنقدر بی‌تاب و بی‌قرار بودم که فکر می‌کردم وقتی او را ببینم چه می‌کنم... ⏳دائماً لحظه دیدن امین را با خودم مرور می‌کردم که اگر بعد 15 روز او را ببینم چه می‌کنم؟ حال خودم نبودم. آن لحظات قشنگ‌ترین رؤیای بیداری من بود... 💞امینِ من، برگشته بود... سالم و سلامت... و حالا همه سختی‌ها تمام می‌شد! مطمئناً دیگر قرار نبود لحظه‌ای از امین جدا شوم... بی او عمری گذشت...  😇آن لحظه گفتم: آخیش تمام سختی‌های زندگی‌ام تمام شد... اِن شاءالله دیگر هیچ‌وقت از من دور نشوی. اگر بدانی چه کشیده‌ام. سکوت کرده بود، گویا برنامه رفتن داشت اما نمی‌دانست با این وضعیت من چگونه بگوید.... به روایت همسرمعزز 🍃🌸قسمت بیست و هشتم rajanews @shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🍂 ❤️🍂 🍁❤️🍁❤️🍂