شـھیـــــــدانــــــہ
✨﷽✨ #داستان_واقعی #رمان_عاشقانه‌ای_برای_تو 💖═══════💖═══════💖 #قسمت_هفدهم 《فرار بزرگ》 📌حدود دو م
✨﷽✨ 💖═══════💖═══════💖 《بی پناه》 📌اون شب خیلی گریه کردم ... توی همون حالت خوابم برد ... توی خواب یه خانم رو دیدم که با محبت دلداریم می‌داد ... دستم رو گرفت .. سرم رو چرخوندم دیدم برگشتم توی مکتب نرجس ... .😳 با محبت صورتم رو نوازش کرد و گفت: مگه ما مهمان نواز خوبی نبودیم که از پیشمون رفتی⁉️ ... . صبح اول وقت، به روحانی مسجد گفتم می‌خوام برم ایران ... با تعجب گفت: مگه اونجا کسی رو می‌شناسی؟ ... گفتم: آره مکتب نرجس ... باورم نمی‌شد ... تا اسم بردم اونجا رو شناخت ... اصلا فکر نمی‌کردم اینقدر مشهور باشه ... .👌❤️ ساکم که بسته بود ... با مکتب هم تماس گرفتن ☎️... بچه‌های مسجد با پول روی هم گذاشتن ... پول بلیط و سفرم جور شد ... . کمتر از هفته، سوار هواپیما✈️ داشتم میومدم ایران ... اوج خوشحالیم زمانی بود که دیدم از مکتب، چند تا خانم اومدن استقبال من ... نمی‌تونستم جلوی اشکهام رو بگیرم 😭... از اون جا به بعد ایران، خونه و کشور من شد ... ✍ ... ⇩↯⇩ 💖═══════💖═══════💖 👇👇 ➣ @zahrahp ╭━═━⊰❀❀⊱━═━╮ 🆔➣ @shahidane1 ╰━═━⊰❀❀⊱━═━╯