بعد از این پست دوستان نکاتی گفتند که بد نیست تذکر دهم:
۱. اینکه در شهری مثل شیراز حضور روحانیون حتی در نقشهای سنتی آنها مثل منبر و هیأت هم کمرنگ است لزوما تقصیر مردم و مسئولان نیست،خود روحانیت هم باید در صحنه باشد و کم کاری دارد.
۲. برخی روحانیون بسیار فعال را دیدم که دیگر سرد شده بودند و قصد برگشت به قم و هجرت از شیراز را داشتند، درد و دلهایشان هم به حق بود، مثلا مساجد انتظار دارند یک طلبه دو یا سه وعده برایشان نماز بخواند و در مناسبتها برنامه سخنرانی داشته باشد و خلاصه دائما برای مسجد وقت بگذارد، بعد اینها به این فکر نمیکنند که این طلبه خرج اجاره و هزینههای زندگی را از کجا تامین کند؟! معمولا مساجد خانه سرایدار دارند اما خانه امام جماعت ندارند، خیلی از مساجد تقریبا هیچ پولی به امام جماعت نمیدهند ولی یک مداح معروف را دعوت میکنند چندین میلیون، ۵۰ و بیشتر به او میدهند! طلبهای میگفت: من در همین دو سه ماه بیش از چهل جا منبر رفتهام اما چهار جا هم هدیهای به من ندادهاند، از این ناراحت نبود که پول نگرفته، میگفت: اینها برای شام و دیگر هزینههای مجالس هزینههای زیاد میکنند اما فقط برای روحانی ارزشی قائل نیستند و حسابی برایش باز نمیکنند!
خلاصه مقصر روحانیت هم هست اما همین روحانیون هم که در صحنه نیستند تلخیهایی دیدهاند که باید حرف دلشان را شنید و به آنها هم حق داد.
@sharhe_hal