محور اهل کِسا --------- یا فاطمه ای صنوبر عشق بر اهل کِسا تو محور عشق ای نور رخت شرافت نور در آل عبا عبارت نور ای باعث افتخار احمد ای در همه جا قرار احمد در عرش یگانه بوده ای تو بانوی دو خانه بوده ای تو یک ، خانه ی عرشی پیمبر دو ، خانه ی غرقِ نور حیدر هم دختر مصطفی تویی تو هم همسر مرتضی تویی تو بر خاتم انبیا نگینی در بین زنان تو بهترینی وقتی ز تو می بَرد خدا نام قلب دو جهان بگیرد آرام در وصف تو ای عزیز احمد هُمْ فاطِمَةُ ، بیان ایزد ای روشنی سپیده  زهرا آئينه ی  بَعْلُها ، بَنیِها در نور نشسته گوهر تو زیرا که علی ست شوهر تو آباءِ تو آبروی دین اند دستان خدا در آستین اند در بحرِ تو اهل نور غرق اند اَبناءِ تو بهترینِ خلق اند تو گوهر زیِب و زِیْن داری یعنی حسن و حسین داری ای ماه رخت فروغ هر شب پرورده ی دامن تو زینب بانوی سرای رحمتی تو چون گوهر گنج خلقتی تو من در عجبم ز کار مردم دریای دو دیده در تلاطم در غربت فاطمه شناسی حیرت زده ام ز ناسپاسی آنان که ز حق همه گسستند افسوس که حرمتت شکستند ای دیده جفا ز قوم نجران ای دشمن تو یهود دوران ای برده مکان به سمت لاهوت دیدی تو ستم ز جبت و طاغوت از داغ تو قدسیان خمیدند پهلوی تو را شکسته دیدند ای وای چه کرد ظلم و تزویر با غنچه و گل غلاف شمشیر بر مادر خود به چشم خونبار فریادگرند آل اطهار آن ضرب غلافِ تیغ اعدا شد باعث قتل مادرِ ما ** ✍محمود تاری «یاسر»