با نگاه دقیق به مفهوم فرهنگ عمومی و سبک زندگی و همچنین با توجه به مصادیق هردو، درمییابیم که فرهنگ عمومی و سبک زندگی در حقیقت یک هویت دارند. یعنی هر دو یک چیز هستند. آن چیزی که محور پیشرفت و نیل به اهداف یک ملّت است، فرهنگ عمومی و سبک زندگی است. فرهنگ عمومی یعنی فرهنگِ غالب بر زندگی مردم در عرصههای مختلف فردی و اجتماعی، سبک زندگی هم به همین معناست. مهمترین عوامل در شکلگیری فرهنگ عمومی یک ملت، منظومهی معرفتی(جهانبینی) و منظومه ارزشی(ایدئولوژی) و برنامهریزیها و تصمیمگیریها و رفتارهای کلانی است که در ساحت حاکمیت انجام میشود.
یعنی بعد از مبانی و ارزشها، این دولتها هستند که بیشترین تاثیر را در فرهنگسازیها دارند.
به جهت اهمیت
#فرهنگ_عمومی در قدرت و قوت کشورها، این مقوله همیشه باید یکی از بزرگترین دغدغههای حاکمان و دولتمردان باشد و البته اهل نفوذ و تسخیر، همواره از نفوذ فرهنگی برای تسخیر ملتها بهره بردهاند.
رهبر انقلاب اسلامی:
در مورد اهمیت فرهنگ... به طور خلاصه اینجور میتوان گفت که فرهنگ یک ملت و یک کشور، در حقیقت شاکلهی معنوی این ملت است. یعنی اگر ما در یک کشور، وضع اقتصادی، نظام اقتصادی و نظام سیاسی را شاکلهی جسمی برای یک ملت بدانیم، روح این مجموعه عبارت است از فرهنگ. در حقیقت فرهنگ است که هویت و شاکلهی معنوی یک ملت را معین میکند. طبعاً این فرهنگ، شاخصهای مصداقی دارد. شاخصهای مصداقیاش عقاید است، اخلاق است، آداب است، رفتارهای اجتماعی است، رفتارهای فردی است، خلقیات و خصال ملی است؛ اینها شاخصهای آن هویت معنوی است. از روی این شاخصها میتوان کشف کرد و شناخت که این ملت هویتش چیست، شاکلهی معنویاش چیست، شخصیت این ملت کدام است. حتّی اگر چنانچه فرض کنیم در زمینهی شکل سیاسی یا شکل اقتصادی دچار مشکلاتی باشد، اما فرهنگ غنی و عمیقی داشته باشد، این ملت، بالقوه ملت مقتدری است. این که ما به مواریث فرهنگی اهمیت میدهیم، به خاطر همین است. مواریث فرهنگی، آن ذخیرهها و گنجینههائی هستند که در یک جامعهای حفظ میشوند. یک وقت ممکن است ساختمانی خراب شود، فرو بریزد، یا سست شود؛ اما آن گنج، آنجا محفوظ است. وقتی این گنج در آنجا بود، به برکت این گنج میتوان آن ساختمان را بازسازی کرد. یعنی برای یک ملت، ویرانی و خرابی ظاهری، دلیل ویرانی و نابودی حقیقی و نهائی نیست. آنچه که دلیل ویرانی نهائی است، ویرانی فرهنگی است. اگر چنانچه یک کشوری از لحاظ فرهنگ - یعنی از لحاظ علم، از لحاظ عقیده، از لحاظ اخلاق، از لحاظ رفتارها، از لحاظ خصال و خلقیات مدنی - وضع نابسامانی داشته باشد، وضع منحطی داشته باشد، این ملت ورشکسته است؛ ولو حالا ظاهراً هم یک شمایل و شاکلهی مقبولی داشته باشد؛ لیکن باطن خراب شده است، ویران شده است و با یک حادثه از بین میرود و دیگر قابل بازسازی نیست؛ برخلاف آن وقتی که این ذخیره را داشته باشد. اهمیت فرهنگ این است.
۱۳۹۰/۰۳/۲۳
بیانات در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی
#اقا