علی خواجه علی« زابلی»| ۳۰
▪️
نگهداری و گرم نگه داشتن غذا
در اردوگاه تکریت ۱۱ که ما مفقودالاثر بودیم یعنی اسامی ما در صلیب سرخ جهاتی، ثبت شده نبود، هر آسایشگاه باتوجه به امکاناتی که داشت نگهداری میکردند در زمان ماه مبارک چون رسمی بود داخل سطل نگهداری میشد و مشکل خاصی نبود ولی در غیر ماه مبارک که نگهداشتن غذا ممنوع بود هر کدام از دوستان بنوعی نگهداری میکرد مثلا آش رو بیشتر داخل لیوان و برنج را داخل نایلون و به جهت جلوگیری از ریختن آش روی هم، گاهی آن را در نایلون می ریختند و در پشت سنگ زیر شیر دستشویی و یا زیر تشک و یا روی شکم می بستند که به دور از چشم نگهبانان باشد که گاها هم لو میرفت و بعضا نگهبانان تفتیش میکردند. به محض اینکه به قول خودشون توپ شلیک میشد میگفتند: یالا فطور، فطور! یعنی بخورید افطار شد، افطار شد. بچه ها میگفتند هنوز آفتاب کامل غروب نکرده و باید چند دقیقه از غروب آفتاب بگذرد که بعضیهاشون قبول میکردند و بعضی ها شون هم قبول نمی کردند.
آزاده تکریت ۱۱
https://eitaa.com/taakrit11pw65
#علی_خواجه_علی #خاطرات_آزادگان #ازادگان