#مقاله وحدت موضوع ما بعد الطبیعه؛ تأملی بر رویکرد ابنسینا در احراز
#وحدت_موضوع ما بعد الطبیعة
#چکیده
#ارسطو در بیان موضوع مابعدالطبیعه تعابیر متعددی دارد که موجب
#ابهام در تعیین مقصود نهایی او و شکلگیری دو فهم
#الٰهیاتی و
#هستیشناختی از سرشت مابعدالطبیعه شده است.
همبسته با همین مسأله، در آثار
#کلاسیک و نیز پژوهشهای ثانوی مکرر اشاره شده است که ابنسینا با طرح
#تفکیک میان
#موضوع و
#مسائل مابعدالطبیعه،
#موجود بما هو موجود را به عنوان موضوع این علم و خدا و مفارقات را از مسائل آن دانسته و در نتیجه این ابهام را
#مرتفع نموده است. ولی ارسطو در تعیین موضوع مابعدالطبیعه، وجود را نه مشترک معنوی و نه مشترک لفظی، بلکه از سنخ πρὸς ἓν دانسته است و از سوی دیگر وحدت علم را به وحدت موضوع و شرط موضوع قرار گرفتن یک مفهوم را برای علم اشتراک معنوی دانسته است.
این مقاله با تمرکز بر
#مفهوم_تشکیک در فلسفه اسلامی نشان میدهد که چگونه ابنسینا و
#ملاصدرا، با مشترک معنوی دانستن
#مفهوم_وجود و در عین حال قائل شدن به حقیقتی عینی برای آن، موضوع مابعدالطبیعه را به عنوان حقیقتی
#نفسالامری در جهان خارج احراز کرده و در نتیجه مابعدالطبیعه را اولاً دانشی درجه اول و ثانیاً ناظر به تمام مراتب وجود دانستهاند.
@tafaqqoh