eitaa logo
تفقه
1.3هزار دنبال‌کننده
561 عکس
78 ویدیو
491 فایل
و ما كانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنفِروا كافَّةً فَلَولَا نَفَرَ مِن كُلِّ فِرْقَةٍ مِّنْهُم طَائِفَةٌ لِّيَتَفَقَّهُوا في الدِّينِ وَ لِيُنذِرُوا قَومَهُم إِذا رَجَعوا إِلَيهِم لَعَلَّهُم يَحذَرُونَ (التوبة/ ۱۲۲) @MehdiGhanbaryan @jargeh @tarikht @halqat
مشاهده در ایتا
دانلود
نقدهای علامه حسن‌زاده‌ آملی حفظه‌الله بر براهین «تناهی ابعاد اجسام» 🔹 مسئله یا عالم طبیعت که از جمله مسائل مطرح شده در و قدیم بوده، یکى از مسائل فلسفى به‌شمار می‌رود که با و استمداد از قضایاى مبرهن شده است. غرض از بیان این مسئله، اثبات عالم جسم و جسمانى و تعیین پایان و منتهی‌الیه جهان ماده و عالم طبیعت بوده است؛ اما نه از این حیث که چون هر جسمی ابعاد سه‌گانه محدودی دارد، پس عالم نیز محدود است چون عالم چیزی نیست جز موجودات آن، بلکه سخن بر افلاک، به‌ویژه محدد الجهات متمرکز شده است. 🔹 پرسش این است که اصولاً و اصطلاحاً فراتر از سطح چست؟ آیا است یا ، یا نه خلأ و نه ملأ؟ اگر خلأ است آیا می‌توان در آن‌جا امتدادی را تصویر نمود؟ اگر چنین است، چه نوع امتدادی است؟ 🔹 طبیعی‌دانان در پاسخ به پرسش‌های بالا، براهینی آورده‌اند که منتج به اثبات مسئله تناهی ابعاد شده است. نوشتار حاضر، پس از بیان براهین ارائه شده در آثار فلسفی ، و ‌ـ‌به نمایندگی از فلسفه‌های ، و به بیان نقدهای علامه حسن‌زاده آملی حفظه‌الله بر این براهین پرداخته است. 🔹 از نظر وی چون براهین مذکور در اثبات تناهی عالم جسمانی و از آن‌جا که آثار و منحصر به عالم نیست ـ‌بلکه ورای عالم جسم، عالم یا عوالم دیگری با مخلوقات و موجودات خاص هر عالم نیز وجود دارد‌ـ ما را به این حقیقت می‌رساند که نه تنها خداوند سبحان که اطوار و او هستند، غیر متناهى‌اند، بلکه کلمات عالم جسمانى و هم‌چنین نیز است. 🌐 http://pms.journals.pnu.ac.ir/article_3428_77ba5b7ec967a2badeca14d7bfc08a12.pdf @tafaqqoh
تشکیک و خارجیت وجود.pdf
407K
وحدت موضوع ما بعد الطبیعه؛ تأملی بر روی‌کرد ابن‌سینا در احراز ما بعد الطبیعة در بیان موضوع مابعدالطبیعه تعابیر متعددی دارد که موجب در تعیین مقصود نهایی او و شکل‌گیری دو فهم و از سرشت مابعدالطبیعه شده است. هم‌بسته با همین مسأله، در آثار و نیز پژوهش‌های ثانوی مکرر اشاره شده است که ابن‌سینا با طرح میان و مابعدالطبیعه، بما هو موجود را به عنوان موضوع این علم و خدا و مفارقات را از مسائل آن دانسته و در نتیجه این ابهام را نموده است. ولی ارسطو در تعیین موضوع مابعدالطبیعه، وجود را نه مشترک معنوی و نه مشترک لفظی، بلکه از سنخ πρὸς ἓν دانسته است و از سوی دیگر وحدت علم را به وحدت موضوع و شرط موضوع قرار گرفتن یک مفهوم را برای علم اشتراک معنوی دانسته است. این مقاله با تمرکز بر در فلسفه اسلامی نشان می‌دهد که چگونه ابن‌سینا و ، با مشترک معنوی دانستن و در عین حال قائل شدن به حقیقتی عینی برای آن، موضوع مابعدالطبیعه را به عنوان حقیقتی در جهان خارج احراز کرده و در نتیجه مابعدالطبیعه را اولاً دانشی درجه اول و ثانیاً ناظر به تمام مراتب وجود دانسته‌اند. @tafaqqoh
بسم الله الرحمن الرحیم ✔️ ان شاء الله از این به بعد سلسله یادداشت های در منتشر خواهد شد. با توجه به بضاعت مزجات، قلّت حوصله و ضیق وقت نگارنده، هم چنین پُر بودن گوشِ مخاطبین با دانش از بحث های سعی بر اختصار یادداشت ها و استفاده از فکر و دانش است. 📚 گام اول: کتاب هایی که جایشان خالیست! 🖊 درآمد: 🔹 امام خامنه ای حفظه الله: من قبلاً در جمع آقایان راجع به فلسفه‌ی مطالبی گفتم و خب، یکی دو تا کارِ خوب شد. جناب آقای مصباح هم یکی از کتابهائی را که یکی از آقایان نوشتند - آقای عبودیت - که خلاصه‌ی آراء ملاصدرا در مسائل گوناگون فلسفی است، برای من آوردند. اینها خوب است، اما کم است. به یک کتاب نشود؛ از نگاه‌های مختلف نوشته شود. در خود فلسفه‌ی ملاصدرا، در بخشهای مختلف میتواند یک منظومه‌سازی‌هائی بشود. عین همین قضیه، در مورد فلسفه‌ی است؛ عین همین قضیه، در مورد فلسفه‌ی مشّاء است. ما باید منظومه‌سازی کنیم. بالاخره مجموعه‌ی تفکرات و با همدیگر همراه است، غیر قابل انفکاک است. اینها چیست؟ کسی بخواهد اینها را بداند، حتماً لازم نباشد که برود بنشیند مثلاً «شفاء» را بخواند؛ این خیلی لازم نیست. گاهی اوقات خواندن کتابی که در هزار سال پیش نوشته شده است، با ادبیات آن روز، با مشکلاتی که فهم این کلمات دارد، اصلاً خودش محسوب میشود؛ ممکن است افرادی را از فلسفه دور کند؛ در حالی که اگر شما بنشینید مثلاً یک کتابی درباره‌ی آراء فلسفی ابن‌سینا تبیین کنید، از آراء او کنید، این مسلّماً جاذبه‌ی زیادی خواهد داشت. این جزو کارهای لازم است، اما این کار در حوزه انجام نمیگیرد. خب، مرحوم آقای طباطبائی این کار را در «بدایة» و «نهایة» به یک شکلی انجام دادند؛ منتها این کارِ آقای است، این که کار نهائی نیست؛ کار یکی از بزرگانِ این قضیه است؛ و تازه، آراء خود آقای طباطبائی است، آراء ملاصدرا نیست؛ یعنی در کتاب «بدایة» و «نهایة» برای آراء ملاصدرا منظومه‌سازی نشده، بلکه خود ایشان نظراتی دارند، هم دارند، حرفهای هم دارند، چیزهائی هم کردند، اینها را ایشان بیان کردند. فرق میکند که انسان خودش در فلسفه تألیفی بکند، یا اینکه یک فلسفه‌ی معروفی را تبیین و ارائه کند. این دومی جایش است. ✅ دیدار با اعضای مجمع عالی حکمت اسلامی / بهمن 91 @tafaqqoh
تفقه
📖 #معرفی_پایان‌نامه بررسی نظام تربیتی ملاصدرا 🔗 کارشناسی ارشد علوم تربیتی ٫ دانشگاه شهید باهنر کرما
✔️ بررسی نظام تربیتی ملاصدرا با توجه به اهمیتِ وجودِ یک مبنای فلسفی مستحکم در جهت ارائه مبانی، اصول، روش‌ها و اهداف ، این پژوهش، با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی، به بررسی ملاصدرا پرداخته است. در این راستا پس از بررسی ۴ نظریه اساسی ( و ، ، و و قوای آن) که هر یک به نوبه خود مسائل و مشکلات فلسفی بسیاری را پاسخ‌گو بوده‌اند، نتایج زیر به دست آمد: 1⃣ در جستجوی نظامِ تربیتیِ ملاصدرا دارای، وجود الهی و عزتمند، ، تفاوت‌های اکتسابی، وجود انحصاری، حرکت کمالی، نیازمندی، ناطقیت، تاثیر گذاری و تاثیر پذیری، قوه ذاتی تمام کمالات، حرکت وجودی، به کمالات، نفس قابل رشد، بالقوه معقول بودن، تفاوت در نفوس و قوای نفس است. 2⃣ در جستجوی نظامِ تربیتیِ ملاصدرا باید ایجاد کردن زمینه عزّت، برابری، ، تمایز، زمینه‌سازی برای حرکت تعالی جویانه، در علم‌آموزی، ، ، به رساندن کمالات ذاتی، تعالی دادن ، شناختن کمالات، رسیدن به مرحله عقل بالفعل، یافتن نسبت به مادی نفس، تعالی دادن فضایل نفس و تعالی دادن قوای کمال نفس را در خصوص مد نظر قرار دهد. 3⃣ در جستجوی های نظام تربیتی ملاصدرا مربی باید، ورع و تقوا، ، کردن از خطا، چشم‌پوشی کردن از تفاوت‌های ، توجه کردن به ، توجه کردن به توانایی‌ها، کشف کردن کمالی، عدم چشم‌داشت، شناخت توانایی و ضعف، مواجهه با نتایج کار، فراهم کردن شرایط دهی به ، دل کندن از ، شناخت نقص‌ها و کمبودها، ایجاد کردن زمینه مجهول، آموزش دادن مطلوبات، نفس، کردن قوه‌های نفس، کنار زدن حجاب‌های نفس، را در خصوص تربیت به کار گیرد. 4⃣ در جستجوی نظام تربیتی مربی باید، و دادن، حفظ ، تعالی رتبه وجودی، و همکاری، تربیت کردن ، به خویشتن، هوشیاری داشتن نسبت به تبعات موجودیت خود و دیگران، تعالی رتبه وجودی، صعود کردن به مراتب عالیه وجودی، شعله‌ور ساختن عشق به کمالات، عالَم عقلی شدن، رسیدن به ، تعالی منزلت، علم به را هدف امر تربیت قرار دهد. @tafaqqoh
مقاله تبیین اعتباریت وجود به معنای معقول ثانی فلسفی در نظام فلسفی شیخ اشراق و نفی اصالت ماهیت از ایشان__.pdf
627.8K
📕 تبیین اعتباریت وجود به معنای معقول ثانی فلسفی در نظام فلسفی شیخ اشراق و نفی اصالت ماهیت از ایشان ✍استاد میثم ✍آیت الله احمد 💧چکیده💧 بی‌شک فلسفه اشراق نامی آشنا در اذهان فرهیختگان فلسفه و عرفان است. ولیکن متأسفانه دانشوران فلسفه، به حکمت اشراق آن‌طور که شایسته این علم است نپرداخته‌اند. شاید این بی‌مهری به‌جهت قرائتی است که صدرالمتألهین از حکمت اشراق ارائه نموده است که ایشان را اصالت ماهوی معرفی نموده است. اسناد اصالت ماهیت به شیخ اشراق در منظر صدرالمتألهین از آن‌جهت است که صدرا، اعتباریت وجود شیخ را به معنای معقول ثانی منطقی تصور کرده است. لذا ایشان را اصالت الماهوی دانسته است و حال آنکه با قرائن متعدد در دستگاه فلسفی می‌توان کشف کرد که مراد شیخ اشراق از اعتباریت وجود، معقول ثانی منطقی نیست تا این امر منجر به اصالت ماهوی دانستن ایشان گردد. بلکه مراد ایشان از اعتباریت، معقول ثانی فلسفی است و ایشان همان‌گونه که وجود را اعتباری و معقول ثانی فلسفی می‌داند، ماهیت را نیز اعتباری می‌داند. لذا اسناد اصالت ماهیت به ایشان، خبط عظیمی است که نسبت به فلسفه وی رخ داده است. این مقاله سعی دارد با قرائن داخلیه و خارجیه ثابت کند که مراد از اعتباریت در کلام شیخ اشراق، معقول ثانی فلسفی است. لذا نسبت اصالت ماهیت به ایشان، نسبت ناصحیحی می‌باشد 💥به مناسبت هشتم مردادماه، سالروز بزرگداشت مقام علمی شیخ شهاب الدین سهروردی💥 ✅ به نقل از: کشکول ناب حوزوی🔻 🔴 @kashkolenab
🔖 تحلیل و بررسی نظریه علامه طباطبائی در مورد صفت تکلم خداوند 🌐 https://andishe.maaref.ac.ir/article-1-1854-fa.pdf 🌐 https://andishe.maaref.ac.ir/article-1-1854-fa.html&sw=%D8%AA%DA%A9%D9%84%D9%85 ✔️ : مسأله چگونگی رابطه صفات خداوند با یک‌دیگر و با ذات الهی از مسائل دیرینه در میان متفکران مسلمان بوده است. در این میان صفت از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بوده و دامنه بحث در مورد آن به یا بودن کریم نیز کشیده شده است. نظریه در مورد بودن قرآن را مستلزم و متعدد شدن موجودات قدیم و نظریه در مورد بودن آن را مستلزم و حادث بودن دانست. ولی [رحمه الله] با دانستن کلام و سخن، اشکالاتی به نظریات حادث و قدیم بودن قرآن وارد نمود و با استفاده از همین اصل، اعتباری بودن و با نظر به احادیث و روایات شیعی به نقادی نظریه بودن خداوند پرداخت. پژوهش حاضر در روی آوردی توصیفی تحلیلی به تبیین نظریه علامه طباطبائی در مورد فعلی بودن صفت کلام پرداخته و بر آن است که احادیث شیعی بر مدعای فعلی بودن صفت کلام دلالت . @tafaqqoh
🔖 پژوهشی در اندیشه‌های عالمان دینی در تبیین آیه ﴿لایُسئَلُ عَمّا یَفعَلُ وَ هُم یُسئَلُونَ﴾ 🌐 https://jcst.atu.ac.ir/article_10583.html 🌐 https://jcst.atu.ac.ir/article_10583_145f912e63635b387f2c1a965b5aa831.pdf ✔️ آیۀ شریفۀ ﴿لایُسئَلُ عَمّا یَفعَلُ وَ هُم یُسئَلُونَ﴾ (انبیا /۲۳) از جمله آیات قرآن است که محل بحث و نظر عالمان دینی قرار گرفته­ است. مهم­‌ترین سؤال در مواجهه با این آیه شریفه سؤال از چرایی و دلیلِ مورد سؤال واقع نشدن خدای تعالی است. ملاحظۀ آراء عمده در تبیین این آیه شریفه، حکایت از مبانی گوناگون ، و در پاسخ از پرسش مذکور دارد. برخی متکلمین، نفی پرسش از خداوند را به نفی وجوب و یا ترک فعل بر خدای متعال ارجاع داده­‌اند و برخی دیگر ضمن قول به وجوب برخی از افعال بر خدای متعال، ابتناء فعل الهی بر حُسن و را دلیل نفی پرسش از خدای متعال دانسته­‌اند. برخی حکما نیز نفی پرسش از خداوند را به در فعل مطلق الهی و غایتِ اخیر در مخلوقات ارجاع داده­‌اند. نیز با تکیه بر علم و سرّ وحجت الهی به تبیین شریفه لایسئل عما یفعل پرداخته­‌اند. این مقاله در صدد است تا با تکیه بر یک شخصیت فکری از صاحبان آراء فوق (به ترتیب: ، ، و ) به بررسی و نقد آراء پرداخته و سپس در نگاهی مجدد به آیه شریفه به تبیین آن در دو جایگاه متفاوت یعنی در ربط با آیات قبل و بعد، و نیز در ربط با سایر آیات مرتبط بپردازد. @tafaqqoh
🔖 تبیین ساختار جنود عقل و جهل بر پایه سه مؤلفه فکر، حال و عمل؛ با تأکید بر شرح اصول کافی ملاصدرا ✔️ حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) در حدیث شریف ، لازمه‌ی هدایت بشری را شناخت لشکریان عقل و جهل معرفی می‌کنند. در کتاب خود به شرح این حدیث اهتمام ویژه نموده است. این نوشتار با روش تحلیلی در پی آن است تا با واکاوی شرح ، دسته‌بندی نوینی را از لشکریان و حول سه محور ، و ، که اضلاع اصلی انسان هستند ارائه دهد و روابط و نِسَب میان این سه مؤلفه را در منظومه جعفری کشف کند. در بررسی لشکریان هفتاد و پنج‌گانه عقل و جهل، از منظر مؤلفه‌های یاد شده و مبادی و نتایج آن‌ها می‌توان و اخلاقی را در شش حیطه: مبادی و اصول، افکار، افکار و احوال، افکار و اعمال، افکار و احوال و اعمال و هم‌چنین حیطه ثمرات و آثار این قوا، دسته‌بندی نمود. با این تبیین به این نتیجه نایل می‌شویم که برای نیل به حقیقی انسان باید الگویی از خصوصیات اخلاقی تنظیم گردد که به تمامی ابعاد وجودی بشر نظاره داشته و با لحاظ اضلاع سه‌گانه وجود او، بتواند گام‌های انسان را ترسیم نماید تا به زمام‌داری قوه ، در شخصیت انسان و اخلاقی مجال ظهور و بروز بیابند و به میزان ، دنیوی و اخروی حاصل ‌شود. 🌐 متن کامل مقاله @tafaqqoh