⭕️محافظه‌کاران، جمهوریت و مردمی که فریب می‌خورند! رفتار سیاسی مردم، حتی آنگاه که - به زعم ما- به بی‌کیفیت‌ترین دولت هم رای می‌دهند، دارای است. ترس از پیامدها و مسئولیت‌های این منطق، محافظه‌کاران را وادار به ناسزا به مردم می‌‌کند. آنها به وضوح می‌گویند: «وقتی یکی جریانی می‌تواند با و نادرست... رای بیاورد و افکار عمومی را همراه کند معلوم است که این جامعه آماده پیشرفت نیست. عدم تبیین اصولی مسائل توسط نخبگان جامعه و مراجع فکری و نیز ضعف نظام تعلیم و تربیت، این فرصت را به شومن‌ها و کاسبکاران سیاسی می‌دهد تا با بر رقیبان متفوق شوند. کم نیستند افرادی که با ادبیات دو آتشۀ انقلابی سعی دارند سطح دیگری از پازل را در جامعه تکمیل کنند و از این راه به مقاصد سیاسی خود برسند.» ( ۲۷بهمن ۱۳۹۹) پیش‌فرض اصلی محافظه‌کاران این است که مردم (جمهور) به قدری سطحی، بی‌تحلیل، بی‌سواد، فریب‌خور، دم‌دمی مزاج و... هستند که همه (از شومن‌ها گرفته تا انقلابی‌ها!) می‌توانند آنها را تحمیق کنند و فریب دهند! بپابراین، دمیدن در بوق جمهوریت، به نیست! این حکم، البته یک تبصره‌ی مهم دارد و آن هم اینکه، هرگاه نتیجه‌ی کنشِ جمهوریت، به‌نفع قبیله‌ی ما باشد، قابل تحمل می‌شود، وگرنه نباید بر طبل جمهوریت کوبید، چرا که ممکن است رقیب برنده شود! براستی چرا محافظه‌کاران نمی‌توانند به اصالت و ضرورت جمهوریت حداکثری ایمان بیاورند؟ آنها اگر این موضعِ خجالت‌بار را کنار بگذارند و به اصالتِ جمهوریت تن دردهند، باید مسئولیت سنگینِ اقناع و جلب رضایتِ جمهور را بپذیرند؛ این کار، الزامات دیگری را می‌طلبد و چون یقین دارند که چنین عرضه‌ای ندارند و نمی‌توانند بر شهوتِ بقای دائمی در قدرت، غلبه کنند، برخوردِ دزدانه با جمهوریت را برمی‌گزینند. اساساً رویکردِ زاییده‌ی پیش‌فرضِ فریب‌خور بودن مردم است! http://Eitaa.com/teribon_ir