⭕️در جستجوی میدانهای مبارزه با استکبار!
شهید آوینی گفته بود: «خلاف آنچه بسیاری میپندارند، آخرین مقاتلۀ ما _ به مثابۀ سپاه عدالت _ نه با دموکراسی غرب که با اسلام آمریکایی است، که اسلام آمریکایی از خود آمریکا دیرپاتر است.»
در روز #ملی مبارزه با استکبار #جهانی، بیایید یکبار دیگر به معنای اسلام آمریکایی بیندیشیم.
مگر امام(ره)، «اسلام تشریفاتی»، «اسلام سرمایهداران»، «اسلام پولپرستان»، «اسلام زراندوزانِ حیلهگر»، «اسلام مقدسنمایان بیهنر»، «اسلام قدرتمداران بازیگر» را در یک کلمه «اسلام آمریکایی» معرفی نکرد؟
و مگر استکبار چیزی جز همینهاست؟ آمریکا برای ما مظهر «حیلهگری»، «زراندوزی»، «سلطهطلبی»، «استثمار» و... است.
آمریکا یک مصداق است برای استکبار؛ البته مصداقِ تمام و کمال.
اما آیا مصادیق دیگری برای استکبار سراغ نداریم؟
آیا نمیتوانیم با نشانیهای روشنی که امام(ره) داده، میدانهای مبارزه با استکبار را کامل کنیم؟
مگر میشود با بیاعتنایی به مبارزه با استکبار داخلی، پوزۀ آمریکا را به خاک مالید؟
اصلاً مگر استکبار جهانی، جز با عاملیت استکبار داخلی، سیطرۀ خود را عملی میکند؟
استکبار داخلی، همواره رندانه خود را در پشت مُشتهای ما علیه استکبار خارجی پنهان کرده؛ و ما فراموش کردهایم که استکبار جهانی یک کلّ است با عناصر و اجزایی بههم پیوسته و در خدمت یک هدف واحد. برای همین، مبارزه با بخش دیگری از استکبار را وانهادهایم؛ این غفلت و بیتوجهی به همۀ استکبار، توفیقمان را در میدان مبارزه کم میکند. تا منافعِ استکبار داخلی، به خطر نیفتاده، زبانِ استکبار جهانی دراز خواهد بود و صدایش بلند.
بلایی که به نام خصوصیسازی سر ثروتهای ملی کشور آوردند؛
تاراجی که کردند و فقری که آفریدند؛
اشرافیتی که بنا نهادند؛
املاکی که اشغال کردند؛
وابستگیای که به بیگانه تداوم بخشیدند؛
و دهها جنایت و خیانت دیگر، اگر نتواند ما را به وجود استکبار داخلی و خدمتش به استکبار جهانی معترف کند و به قول شهید آوینی به مقاتله واندارد، باید در صحت باورهای قرآنی و ایمانی و انقلابی خود تردید کنیم.
مبارزه با آمریکا را کامل کنیم.
#روح_الله_رشیدی
http://Eitaa.com/teribon_ir
⭕️جناح راست، چگونه نسخهی نیروهای انقلاب را پبچید؟
#جناح_راست پس از شکست در انتخابات ریاست جمهوری #دوم_خرداد ۷۶، بیتوجه به فروپاشی پایگاه مردمی خود، رفت دنبال راههای میانبُر و دوپینگ سیاسی. از درِ #مقدس_مآبی وارد شد تا خود را با بدنۀ حزبالله نزدیکتر نشان دهد. راستیها، حزبالله را صرفاً سیاهی لشگری متعبد برای تبعیت از تصمیماتِ اخذشده در تاریکخانههای خود میخواستند و نه بیشتر. در این فرایند، جمع قابل توجهی از دغدغهمندان انقلابی، در معرکۀ موهومی که میان جناح راست و جناح چپ ساخته شده بود، متحیر ماند. بسیاری، از ترسِ تکفیر توسط سرانِ جناح راست، لب دوختند و تحلیل و تصمیم را تعطیل کردند. به این ترتیب، فرهنگ سیاسی نیروهای انقلاب، با سرعت و شدت بیشتری به قهقرا رفت.
برخی نشانهها و پدیدههای ضدانقلابیِ رواجیافته توسط جناح راستیها برای فروپاشاندن فرهنگ سیاسی نیروهای انقلاب را مرور میکنیم:
1. #نتیجه_گرایی محض و اصالتِ فتح کرسیهای قدرت بدون پایبندی به الزامات #جمهوریت.
2. تمنای پیروزیِ بیدردسر و بیمردم، از طریق #چشم_بندی_های_سیاسی، رسانهای و... .
3. پیدایش، پرورش و تثبیت #پدرخوانده_ها و پدرخواندگی به نام #عقلانیت_سیاسی.
4. عادیسازیِ قاعدهی #دفع_افسد_به_فاسد با اصرار بر گزارۀ بهاصطلاح نتیجهگرایانۀ «صالحِ مقبول، بهتر از اصلحِ نامقبول»!
5. فرعیسازی اصل #مشارکت_حداکثری با این توجیه که «هر چه مشارکتکننده کمتر باشد، آرای تعبدی بیشتر میشود و این آرا، متعلق به ماست. پس ما با همین رایِ اندک پیروز میشویم»!
6. ممنوعیتِ #آرمان_خواهی و بازی با شعارهای پوچ و فانتزی؛ با این تصورِ خام که «مردم، از شعارهای اصلی انقلاب خسته شدهاند و طرح این آرمانها، ضدِ رای است.»
7. تعطیلی رویکردهای بنیادینی مانند #عدالتخواهی و مبارزه با #تبعیض، از ترس فروریختنِ سبد رای در میان اَشراف و فرادستان.
8. قُبحزدایی از ائتلاف، همدستی و همپیالگی با #زرسالاران و #نوکیسگان، با این توجیه که «فعالیت انتخاباتی، پول میخواهد.»
9. تکرارِ طوطیوار و سادهلوحانۀ تعبیر مبهمِ #جمعیت_خاکستری و تلاش برای بدست آوردن دلِ این جمعیت، با شعارها و کنشهای نمایشی.
10. خط بطلان بر #شفافیت و #صداقت در بیان باورها، با محاسبۀ ضدنتیجه بودنِ صداقت و شفافیت.
▪️نکته: اگرچه راستیها با این اصول ضدانقلابی، بخش اعظم سرمایۀ نیروهای انقلاب را دود کردند، اما حتی به نتیجه هم نرسیدند؛ هم دنیا و هم آخرتشان را با دور شدن از اصول اساسی اسلام و انقلاب باختند.
#روح_الله_رشیدی
http://Eitaa.com/teribon_ir
🔺مهمترین نشانهی واپسماندگیِ فرهنگی، اجتماعی و سیاسیِ اصولگراها [از راست سنتیاش بگیرید تا نواصولگراهایش] این است که همچنان فکر میکنند مشکلشان و مشکل مردم باهاشان، «فقدان وحدت» است!
مرادشان از وحدت، توافق پدرخواندههایشان بر سرِ سهامِ قدرت است.
با این توهّم، هر روز بیشتر از دیروز، حالشان از جمهوریت و جمهور بههم میخورَد و زبان مردم را گم میکنند.
✍ #روح_الله_رشیدی
#وحدت
#جمهوریت
#اصولگرایی
#نواصولگرایی
http://Eitaa.com/teribon_ir
🔺مخالفان شفافیت را درک کنیم!
نمایندهی مجلس در شهرهای کوچک، حُکمِ یک حاکمِ مطلق را دارد. در حوزهی انتخابیهاش، از آبدارچی مدرسه تا رئیس ادارهاش، باید وفاداریاش را به نماینده اثبات و اذعان کند. کیست که با این سنتِ دیرین آشنا نباشد. اصلاً یکی از جاذبههای نمایندگی در شهرهای کوچک، همین اقتداریست که حاصل میشود.
برخلاف مظلومنمایی برخی نمایندگانِ مخالفِ شفافیت، این مدیران اجرایی هستند که در چنبرهی مطالبات نمایندهها گرفتارند و نه بر عکس!
حتی در شهر بزرگی مانند تبریز، کافیست لشکرِ سفارششدهها و اعضای ستادهای نمایندگان مجلس را در ادارات، سازمانها، صنایع، شرکتها و... بشماریم؛ وحشتناک است!
این سهمخواهیها آنقدر رسمیت داشته که حتی گاهی تقسیمبندی نانوشتهای برای حریم اختصاصی هر نماینده ابداع شده؛ مثلاً آموزش و پرورش استان، برای نمایندهی الف است، صنعت برای ب، دانشگاهها برای ج و...!
اگر شفافیت را یک تحول در مناسبات قدرت بدانیم و نه یک تغییر جزئی در آییننامهی داخلی مجلس، آنوقت باید معلوم شود که چرا نماینده به محض ورود به مجلس، شروع میکند به شخم زدن همهی مناصب و موقعیتها!
با این وصف، مخالفت مجلس با طرح شفافیت را باید درک کرد!
#روح_الله_رشیدی
http://Eitaa.com/teribon_ir
⭕️محافظهکاران، جمهوریت و مردمی که فریب میخورند!
رفتار سیاسی مردم، حتی آنگاه که - به زعم ما- به بیکیفیتترین دولت هم رای میدهند، دارای #منطق است. ترس از پیامدها و مسئولیتهای #فهم این منطق، محافظهکاران را وادار به ناسزا به مردم میکند.
آنها به وضوح میگویند: «وقتی یکی جریانی میتواند با #پروپاگاندا و #تبلیغات_سیاسی نادرست... رای بیاورد و افکار عمومی را همراه کند معلوم است که این جامعه آماده پیشرفت نیست.
عدم تبیین اصولی مسائل توسط نخبگان جامعه و مراجع فکری و نیز ضعف نظام تعلیم و تربیت، این فرصت را به شومنها و کاسبکاران سیاسی میدهد تا با #عوامفریبی بر رقیبان متفوق شوند.
کم نیستند افرادی که با ادبیات دو آتشۀ انقلابی سعی دارند سطح دیگری از پازل #تحمیق را در جامعه تکمیل کنند و از این راه به مقاصد سیاسی خود برسند.» (#خبرگزاری_فارس ۲۷بهمن ۱۳۹۹)
پیشفرض اصلی محافظهکاران این است که مردم (جمهور) به قدری سطحی، بیتحلیل، بیسواد، فریبخور، دمدمی مزاج و... هستند که همه (از شومنها گرفته تا انقلابیها!) میتوانند آنها را تحمیق کنند و فریب دهند!
بپابراین، دمیدن در بوق جمهوریت، به #مصلحت نیست!
این حکم، البته یک تبصرهی مهم دارد و آن هم اینکه، هرگاه نتیجهی کنشِ جمهوریت، بهنفع قبیلهی ما باشد، قابل تحمل میشود، وگرنه نباید بر طبل جمهوریت کوبید، چرا که ممکن است رقیب برنده شود!
براستی چرا محافظهکاران نمیتوانند به اصالت و ضرورت جمهوریت حداکثری ایمان بیاورند؟
آنها اگر این موضعِ خجالتبار را کنار بگذارند و به اصالتِ جمهوریت تن دردهند، باید مسئولیت سنگینِ اقناع و جلب رضایتِ جمهور را بپذیرند؛ این کار، الزامات دیگری را میطلبد و چون یقین دارند که چنین عرضهای ندارند و نمیتوانند بر شهوتِ بقای دائمی در قدرت، غلبه کنند، برخوردِ دزدانه با جمهوریت را برمیگزینند.
اساساً رویکردِ #فهماندن_مردم زاییدهی پیشفرضِ فریبخور بودن مردم است!
#روح_الله_رشیدی
http://Eitaa.com/teribon_ir
🔺چرا نقد اصولگراها، اولویت دارد؟
#روح_الله_رشیدی
http://Eitaa.com/teribon_ir
⭕ کاخنشینی یا خویِ کاخنشینی؟ امام خمینی چه می گوید؟
🔹جریانی قدیمی در کشور هست که برای تئوریزه کردن #اشرافیت و #کاخنشینی، سر از پا نمیشناسد. از ابتدای انقلاب هم بودهاند اینها. با تئوری مانور تجمل اوج گرفتند و خوی خود را بر جمهوری اسلامی تحمیل کردند.
یکی از مهمترین تکیهگاههای نظریِ این جریان، دوگانهی کاخنشینی و خوی کاخنشینی است. مقصودِ غایی اینها از برجستهسازی این دوگانه، #تطهیر_کاخنشینی بوده است.
🔸دنبال اشاعهی چنین نتایجی در جامعه بودهاند:
- نباید به ظواهر حساس بود.
- آنها که تظاهر به سادهزیستی میکنند خطرناکترند.
- نمیشود به صرفِ کاخنشینی، کسی را سرزنش کرد؛ مهم این است که ببینیم آیا او خوی کاخنشینی دارد یا نه!
- آدم میتواند کاخنشین باشد اما مبتلا به خوی کاخنشینی نباشد!
و از این حرفها.
🔹نمیشود گفت که همهی این حرفها نادرست است. اما نمیشود هم نگفت که همهی این حرفها در نهایت به نفع کاخنشینی تمام میشود.
با پیش کشیدن اهمیت «خویِ کاخنشینی» در مقابل «خودِ کاخنشینی» میخواهند کاخنشینیشان را توجیه کنند و معترضان و منتقدانِ کمتعداد را با برچسب «ظاهربینی» در تنگنا قرار دهند.
🔸 #امام_خمینی_(ره) هم از همان روزهای نخست پیروزی انقلاب، با تأویلهایی که به نفع کاخنشینی میشد، مواجههی شدید و دقیق داشتند. ایشان، حکیمانه قائل به این بودند که خودِ کاخنشینی، خویِ کاخنشینی را هم بدنبال میآورد. یعنی نمیشود کسی کاخنشین باشد و اخلاقِ کاخنشینی (#تکبر، #زیادهخواهی، #عدالتستیزی، #تبعیضطلبی و...) نداشته باشد. معلوم است که خوی کاخنشینی مهمتر از خود کاخنشینی است اما این خوی از کجا میآید؟ از خود کاخنشینی. بسیاری از مسئولان جمهوری اسلامی با همین مغلطهها، مبتلا به خوی کاخنشینی و #اخلاق_سلطانی شدند. گفتند ما #زهدفروش نیستیم. در کاخ زندگی میکنیم اما از اصول انقلاب عدول نمیکنیم! اما حالا تا خرخره در منجلاب اشرافیت غوطهورند و معترضان را تهدید میکنند و انگِ #کمونیسم میزنند:
💬«ما باید کوشش کنیم که #اخلاق_کاخنشینی را از این ملت بزداییم. اگر بخواهید ملت شما جاوید بماند و اسلام را به آن طوری که خدای تبارک و تعالی میخواهد، در جامعهی ما تحقق پیدا کند، مردم را از آن خوی کاخنشینی به پایین بکشید، خود کاخنشینی این خوی را میآورد، ممکن است که در بین آنها هم کسی پیدا بشود لکن نادر است. توجه کنید که این ملتی که الآن کوخنشینانش مشغول فعالیت هستند و مشغول به زحمت هستند در جبههها و پشت جبههها، این کوخنشینان را زحمت بکشید که به همین حال خوی کوخنشینی و خوی اینکه توجه به کاخها نداشته باشند نگه دارید تا بتوانید ادامه بدهید زندگی صحیح اسلامی را. آن خوی کاخنشینی مضر است، خودش مضر نیست، خُویَش مضر است، لیکن خود او، این خوی را دنبال دارد.»
(اول فروردین ۱۳۶۲)
#روح_الله_رشیدی
http://Eitaa.com/teribon_ir
🔰 اندر احوالات میرزا نویسان...
🔸 منتظر داستان سرایی های آقایان چپ و راست باشید...
#روح_الله_رشیدی
@teribon_ir
⭕️جمهوری اسلامیِ انقلاب اسلامی
🔹یکی از اشتغالاتِ ذهنی و فکریِ نیروهای انقلاب، تلاش برای برشماریِ تمایز و تفاوت و حتی تقابل دو معنای #انقلاب_اسلامی و #جمهوری_اسلامی است. از سرِ آرمانخواهی، میگویند انقلاب اسلامی چیزیست و جمهوری اسلامی چیز دیگری. برای جمهوری اسلامی مرتبتی پایینتر از انقلاب اسلامی قائلاند. این نگاه، بیش از آنکه برآمده از تکریم و تعظیمِ انقلاب اسلامی باشد، ناشی از عدم شناخت جمهوری اسلامی است. ظرفیت و حقیقت جمهوری اسلامی در این نگاه، گُم است. فکر میکنند جمهوری اسلامی، چارچوبی ناقص، موقتی و اضطراری است.
🔹اگر به این دسته برنخورَد باید گفت که چنین #دوآلیسمِ نادرستی، تنها به دردِ #عملگریزی و #بطالت و #تنبلی میخورَد! کسانی که نمیخواهند به تکلیف خود اینجا-حالا عمل کنند، دستبهدامانِ چنین دوگانهسازیهای نارسایی میشوند.
🔹جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی، هستیِ واحدی دارند.
جمهوری اسلامی در طول انقلاب اسلامیست. بنابراین، هر کس هر گلی به سر جمهوری اسلامی زد، به سر انقلاب اسلامی زده است و برعکس. و هر کس به هر اندازه که به جمهوری اسلامی خیانت ورزید به انقلاب اسلامی خیانت ورزیده و برعکس. بیراه نیست که امام خمینی(ره) با چنان استحکامی، بر جمهوری اسلامی پای فشرد.
✍🏻 #روح_الله_رشیدی
✅به تریبون مستضعفین بپیوندید:
@teribon_ir
⭕️راستها چگونه چپ کردند؟
🔹بازخوانی ماجرای یک سقوط
#جناح_راست پس از شکست در انتخابات ریاست جمهوری دوم خرداد ۷۶، بیتوجه به فروپاشی پایگاه مردمی خود، دنبال راههای میانبُر و دوپینگ سیاسی رفت. از درِ #مقدس_مآبی وارد شد تا خود را با بدنۀ حزبالله نزدیکتر نشان دهد. راستی ها، حزبالله را صرفاً سیاهی لشگری متعبد برای تبعیت از تصمیماتِ اخذشده در تاریکخانههای خود میخواستند و نه بیشتر. در این فرایند، جمع قابل توجهی از دغدغهمندان انقلابی، در معرکۀ موهومی که میان جناح راست و جناح چپ ساخته شده بود، متحیر ماند. بسیاری، از ترسِ تکفیر توسط سرانِ جناح راست، لب دوختند و تحلیل و تصمیم را تعطیل کردند. به این ترتیب، فرهنگ سیاسی نیروهای انقلاب، با سرعت و شدت بیشتری به قهقرا رفت.
در ادامه، برخی نشانهها و پدیدههای ضدانقلابیِ رواجیافته توسط جناح راستیها برای فروپاشاندن فرهنگ سیاسی انقلاب را مرور میکنیم:
1. #نتیجه_گرایی محض و اصالتِ فتح کرسیهای قدرت بدون پایبندی به الزامات #جمهوریت.
2. تمنای پیروزیِ بیدردسر و بیمردم، از طریق #چشم_بندی_های_سیاسی، رسانهای و... .
3. پیدایش، پرورش و تثبیت #پدرخوانده_ها و پدرخواندگی به نام #عقلانیت_سیاسی.
4. عادیسازیِ قاعدهی #دفع_افسد_به_فاسد با اصرار بر گزارۀ بهاصطلاح نتیجهگرایانۀ «صالحِ مقبول، بهتر از اصلحِ نامقبول»!
5. فرعیسازی اصل #مشارکت_حداکثری با این توجیه که «هر چه مشارکتکننده کمتر باشد، آرای تعبدی بیشتر میشود و این آرا، متعلق به ماست. پس ما با همین رایِ اندک پیروز میشویم»!
6. ممنوعیتِ #آرمان_خواهی و بازی با شعارهای پوچ و فانتزی؛ با این تصورِ خام که «مردم، از شعارهای اصلی انقلاب خسته شدهاند و طرح این آرمانها، ضدِ رای است.»
7. تعطیلی رویکردهای بنیادینی مانند #عدالتخواهی و مبارزه با #تبعیض، از ترس فروریختنِ سبد رای در میان اَشراف و فرادستان.
8. قُبحزدایی از ائتلاف، همدستی و همپیالگی با #زرسالاران و #نوکیسگان، با این توجیه که «فعالیت انتخاباتی، پول میخواهد.»
9. تکرارِ طوطیوار و سادهلوحانۀ تعبیر مبهمِ #جمعیت_خاکستری و تلاش برای بدست آوردن دلِ این جمعیت، با شعارها و کنشهای نمایشی.
10. خط بطلان بر #شفافیت و #صداقت در بیان باورها، با محاسبۀ ضدنتیجه بودنِ صداقت و شفافیت.
▪️نکته: راستیها با این اصول ضدانقلابی، بخش اعظم سرمایۀ نیروهای انقلاب را دود کردند و هم دنیا و هم آخرتشان را با دور شدن از اصول اساسی اسلام و انقلاب باختند.
اگر نیروهای انقلاب، یکیدو دوره، با این رویه های غلط مبازره می کردند امروز مجبور نبودند برای طرح ابتداییترین آرمانهای انقلاب، هزاربار قسم جلاله بخورند و یک روز در میان، شهادتین بگویند.
✍ #روح_الله_رشیدی
✅ @teribon_ir
⭕️ آوینی را به موزه نفرستیم
🔹 آوینی، با آن منظومهی فکری مستحکم و عمیقش، میتواند سهم بزرگی در سامان دادن به وضعیت متشتت و بهمریختهی فکری و فرهنگی نیروهای انقلاب داشته باشد.
🔸 با این همه، گویا شهید بودنش، او را نیز همانند شهدای دیگر، بیشتر از آنکه رهاتر کند، محدودتر کرده! آنچنانکه ما برای درمان دردهای فکری و فرهنگی و هنری زمانهی خود، به هر دری میزنیم الا در آوینی.
🔹 از همهجا نسخه طلب میکنیم جز از آوینی. چرا؟ چون او برای ما فقط یک «شهید» است. یک #شهید_نازنین. کارکرد یک شهید نازنین، اشک درآوردن است از مریدانش فقط.
🔸 نام آوینی بر سر زبانهاست. عکسش هم ماشاالله همه جا منتشر است. اما پرسش این است که این آوینی نازنین، به چه درد امروز ما میخورد؟ این پرسش، در مورد شهدای دیگر هم مطرح است.
🔹 بزرگترین ظلم به شهید این است که او را در قبر زمانهی خودش دفن کنیم ووقتی هم که به زیارتش میرویم، همهاش چشممان را بدوزیم به تاریخ شهادتش. که یعنی تو مقدس و محترمی، اما در دیروز ماندهای!
🔸 آوینی، آن روز که شهید شد اینقدر مشهور نبود. حالا مشهور است اما محبوس
هم هست گویا. چرا که هیچ گرهی از امروز ما باز نمیکند. یعنی اجازه نمیدهیم که باز کند. همین که ما از او خوشمان میآید و صدای دلبرش را زینت مجالسمان میکنیم کافیست؟
🔹 آوینی، اگر هم شهید نمیشد باید مورد توجه قرار میگرفت. ما به او نیاز داریم. او را نباید با شهادتش به موزه بفرستیم. بیتعارف و مجامله به او محتاجیم.
🔸 در آن عرصاتی که او کوشیده، به حاصل کوشش و دانش و فهمش محتاجیم. به جای مجیز گفتن از او، به فکر و اندیشهی منسجمش مراجعه کنیم. بویژه آنها که اهل عملاند بیشتر به او نیاز دارند.
#روح_الله_رشیدی
@teribon_ir
🔺علی(ع) در وصف نیاید؟!
در شب ضربتِ علی(ع)، بنا بود واعظ برای مخاطبان از مولا بگوید. نیمساعت فرصت داشت که حرف بزند. آغازِ سخنش این بود که «چه بگویم از این بزرگمرد؟» میانهی کلامش اینکه «مگر میشود او را وصف کرد؟» و انتهایش نیز اینکه «زبانم از بیان فضائلش قاصر است»!
هزاران مخاطبِ او، آماده بودند تا ببینند علی(ع) چه میگوید و چه راهی پیش پایشان میگذارد. اما چیزی جز اینکه «او در وصف نیاید» نشنیدند.
این نحو توصیفِ انتزاعی، مطلوب کسانیست که علی(ع) و امثالش را از میدانِ واقعیِ حیات مردم دور کردهاند و او را تنها برای شفاعتشان در بهشت میخواهند.
علی(ع) قطعاً قابل وصف است. سیرهی عملی او، کیفیترین نسخهی حیات ماست. چرا فکر میکنیم بزرگیِ او در این است که بگوییم او بقدری بزرگ است که نمیشود به او دست یافت؟
او دست یافتنیست. یعنی باید به او دست یابیم.
#روح_الله_رشیدی
@teribon_ir