3⃣7⃣1⃣1⃣
#خاطرات_شهدا 🌷
🔰آخرین دیدار حضوری ما روز
#دوازدهم_تیرماه سال پیش بود، آن روز
#رضا را برای آخرین بار دیدم و شب🌙 هم منزل برادرش با هم بودیم. حتما خودش می دانست که
#آخرین دیداره ، چون خیلی از کارهای ما را سروسامان داد.
🔰مثلاً برای دستگاه تست قند خون من باتری🔋 مناسب خرید، دوچرخه🚲 محمد مهدی را درست کرد، به همه خواهرها و برادرش
#سرزد ، به دیدن دایی اش رفت ، حتی سراغ دوستان نوجوانی اش را هم گرفته بود و با چندتا از آنها دیدار داشت .
🔰انگار میخواست
#بیدغدغه برود و حتما در دلش❤️ با همه وداع کرد . البته سه روز قبل از
#شهادتش تماس گرفت 📞و با من و پدرش صحبت کرد، همهاش میگفت: من حالم خوبه.
🔰خیلی با بغض با او صحبت کردم😢، به من گفت: مادر هروقت دسترسی به تلفن☎️ داشته باشم باز زنگ میزنم.
#باخنده برای اینکه شرایط سخت آنجا را برایم تجسم کند گفت:
#مادر من 11روز است که به تلفن دسترسی نداشتم🚫.
🔰در حالی که میدانستم
#ایران نیست✘ اما همیشه حضورش را کنارم👥 حس میکردم. دیدار بعد ما شد روز
#دوازدهم_مرداد ماه که پیکر رضا ⚰را برایم آوردند.
🔰از اینکه خدا من را هم لایق دانست تا در صف
#مادران_شهید باشم، شکرگزارش هستم. راضیام به رضای خدا😊.
#شهادت_مبارک_رضاباشد ، خودش خواست ، خدا هم بهش داد.👌
#شهید_رضا_کارگر🌷
#شهید_مدافع_حرم
#سالروز_شهادت
شر معارف شهدا در ایتا
@zakhmiyan_eshgh