سلام عرض ادب من آقا هستم با ۳۴ سال سن خیلی دل دل میکنم برای ازدواج و تردید دارم نمیتونم انتخاب کنم دختری رو واسه زندگی کردن باید چکار کنم دیپلم هستم و کارمند شهرداری خیلی بددل و شکاک هستم باید چکارکنم پاسخ ما👇 سرکارخانم مشاورخانواده باسلام جناب خیلی چیزها میتونه روی این تعلل کردن ووسواس شما باشد چندمورد ک میتونم نام ببرم ۱.حتمال پایین بودن اعتمادبه نفس ۲،احتمال سرد مزاجی ۳. خودارضایی که میل جنسی روسرد میکنه ۴.بالارفتن سن که حس وحال انسان برای ازدواج و انتخاب کمتر میشه وشوق نوجوانی رو نداره ، ۵. نداشتن هدف وبرنامه ریزی برای اینده زندگی ، ۶. داشتن وسواس فکری ونداشتن توان تصمیم گیری هستش وگاهی به خاطر اختلال جنسی وناتوانی دراین زمینه..... ک باید بببنید شما کدامیک از موارد را دارا هستید باید خاطر نشان کنم که متاسفانه بعضی مکانهایی که هم اقایون کار میکنن چون خانمها رو میبینن ومحیط کار که مختلط زن ومرد هست ورفتارهایی از خانمها میبینن که این هم میتونه علت بد دل بودن باشه ولی تمام موارد احتمالی هرچه باشند نباید تعمیم داده بشه وهمه رو به یک چشم ببینید بهترین کار این هست که هر چه سریعتر یک مورد خوب پیدا کنید واگر دچار ترس و بدبینی هستید باید روش هایی را تمرین کنید و ورزش هایی انجام دهید که ذهن و تمرکز شما را بیشتر و عمیق تر می کنند. بایدخودشناسی کنید و با سفر به درون خود افکار منفی را با خوش بینی های سازنده جایگزین کنید. شاید جلسه های روان درمانی یا مشاوره، مدیتیشن و هیپنوتیزم بتوانند در این مسیر شما را یاری برسانند. کلاس های درمانی، هیپنوتیزم، یوگا و مدیتیشن بسیاری در سطح شهر وجود دارند. ثبت نام کنید و به زندگی و تفکرات خود عمق بیشتری ببخشید. می‌‌خواهیم از اختلالی سخن بگوییم که متاسفانه در کشور ما شایع است و در بسیاری موارد برای فرد مبتلا آشکار و شناخته شده نیست و حتی به دلیل فرهنگ جامعه ما بسیاری از اطرافیان، ویژگی‌‌های افراد مبتلا به آن را با غیرت مردانه، تعصب، حسادت زنانه و گاه با حمایت و مراقبت و دلسوزی یا حتی دینداری اشتباه می‌‌گیرند و در نتیجه نسبت بدان سکوت می‌‌کنند و به جای درمان فرد بیمار یا دارای اختلال، خود را با استانداردهای بیمار او سازگار می‌‌کنند! این اختلال، همان اختلال شخصیت بدگمان است که البته در اشکال حادتر و بیمار گونه تری هم ظاهر می‌‌شود. نوع حاد و بیمار گونه تر آن، به دلیل شدت و مخرب بودن نشانه‌‌ها زودتر شناسایی می‌‌شود و اغلب، کار بیمار به بستری شدن در بیمارستان می‌‌انجامد تا روال درمان انجام شود. اما در حالت اختلالی آن، ما اغلب با افرادی روبرو هستیم که شک و تردید ناسالم نسبت به محیط و اطرافیان دارند و در واقع گمان می‌‌کنند همه افراد بد، ناسالم و مجرم‌‌اند مگر آن که خلاف آن ثابت شود! در حالی که انسان‌‌های سالم درست برعکس این نظر را دارند یعنی معتقدند کسی بد یا مجرم نیست مگر آن که خلاف آن اثبات شود. نشانه‌‌های رفتاری معمولا افراد بدگمان، نسبت به همه افراد، بی‌‌اعتماد و شکاک هستند و مسوولیت احساس بی‌‌اعتمادی خود را به عهده نمی‌گیرند و آن را به دیگران نسبت می‌‌دهند. این‌‌ها اغلب تحریک پذیر، پرخاشگر و خشمگین‌‌اند و حالت متخاصم دارند. افراد متعصب و جزم اندیش، افرادی که مدارکی دال بر تخلف دیگران از قانون گردآوری می‌‌کنند، کسانی که به همسر خود بدون وجود دلایل و مدارک کافی سوء ظن مرضی دارند و اشخاص بدعنقی که اهل دعوا و مرافعه‌‌اند و… اغلب دچار اختلال شخصیت پارانوئید یا همان اختلال شخصیت بدگمان هستند. این افراد مشغولیت دائم ذهنی و شکی اثبات نشده در مورد وفاداری یا قابل اعتماد بودن دوستان و اطرافیان دارند و از اعتماد کردن به دیگران اکراه داشته و حتی اگر کسی یک بار به آنها توهین کرده، آسیبی رسانده یا بی‌‌احترامی کرده باشد، هرگز او را نمی بخشند. همچنین افراد با اختلال بدگمان، چنانچه با کوچک ترین نکته ای احساس کند به شخصیت یا اعتبارش لطمه وارد شده است (حتی اگر دیگران چنان معنایی را در آن نکته نیابند) شتابان واکنشی خشمگینانه نشان می‌‌دهد یا به ستیز می‌‌پردازد. معمولا تنش عضلانی، ناتوانی از آسوده بودن، نیاز به کاوش محیط برای یافتن سرنخ‌‌ها و… از ویژگی‌‌های این بیماران است. حالت عاطفی آنان اغلب جدی است. برخی از پیش فرض‌‌های آنها در بحث و جدل هایشان ممکن است نادرست باشد اما در بسیاری موارد گفتاری منطقی و حتی گاه بسیار شیوا دارند. همچنین ویژگی بنیادین شخصیت پارانوئید یا بدگمان، میل نافذ و فراگیری برای تفسیر کردارهای دیگران به رفتاری است که گویا به قصد تحقیر یا تهدید بیمار انجام شده است. این تمایل در آغاز بزرگسالی شروع شده و در زمینه‌‌های گوناگونی نمایان می‌‌شود. بنابراین دوستان چنین افرادی نباید در میان جمع با آنان شوخی کنند و بهتر است از ورود به دنیای شخصی ایشان به‌طور جدی خو