#خاطرات_شهید
●ﺁﺧﺮﻳﻦ ﺑﺎﺭﻱ محمداسلامی نسب ديدم, از چهرهاش پيدا بود كه حرفهاي زيادي دارد.
بعد از نماز در گوشهاي نشستم و او شروع به صحبت كرد: «حاج حميد! به زودي عملياتي در پيش داريم. ميدانم كه ديگر بر نميگردم.
گفتم: «محمد جان! خاك خونين جبهه و بچههاي بسيج به تو عادت كردهاند. انشاء الله به سلامت بر ميگردي.» اين جمله را در حالي گفتم كه خود نيز ميدانستم اين كبوتر هم پريدني است.
● ادامه داد: «حاج آقا من هيچ وقت دلم نميخواست خانهاي داشته باشم، اما به خاطر خانواده، مجبور شدم ساختماني بسازم. حال شما دعا كن تا من وارد اين خانه نشوم.» از اين حر ف دلم گرفت اما هيچ نگفتم چند روز بعد استاد كار منزل «محمد» نزد من آمد و گفت: « به آقاي اسلامي نسب بگوئيد ساختمانشان آماده است.
○هنوز بنا، پيچ كوچه را طي نكرده بود كه زنگ منزل دوباره به صدا در آمد و پيكي سفر جاودانه محمد را خبر داد.
آن روز دعايي را كه درخواست نكرده بودم، مستجاب ميديدم و محمد را بر بال ملائك ..
#سردار_ﺷﻬﻴﺪ_ﻣﺤﻤﺪ_اﺳﻼﻣﻲ_ﻧﺴﺐ
#عملیات_کربلای_چهار .
🔲 @s_digar
🔸 پادشاهی قصد نوشیدن آب از جويباری را داشت ، شاهينش به جام زد و آب بر روی زمين ريخت . پادشاه عصبانی شد و با شمشير به شاهين زد
🔺 پس از مرگِ شاهين ، پادشاه در مسير آب ، ماری بسيار سمی دید که مُرده و آب را مسموم کرده بود . وی از كشتن شاهين بسيار متاثر گشت
🔻 مجسمه ای طلایی از شاهين ساخت
🔰 بر یکی از بالهايش نوشت : یک دوست هميشه دوست شما است حتی اگر كارهايش شما را برنجاند
🌱 روی بال ديگرش نوشت : هر عملی كه از روی خشم باشد محكوم به شكست است ...
🦅 و شاهینی که دیگر زنده نشد !
🔲 @s_digar
8.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚨 چه کسی جلوی پخش سرود انقلابی در صدا و سیما راگرفت؟؟
⭕️ این سرود ارزشمند با نوای دلنشین و نوستالوژی جناب گلریز درست بعد از اعلام شکست داعش و نامه حاج قاسم به آقا از چند شبکه سیما پخش شد اما از فردای آن روز، دیگر این سرود بنا به هر دلیلی از صدا و سیما پخش نشد و الان کمتر کسی این اثر رو دیده، شنیده یا یادشه و هنوز معلوم نشد کدوم نفوذی جلوی پخش این سرود انقلابی در صدا و سیما رو گرفت!
⭕️ تقدیم به روح بلند همه شهدای مدافع حرم و امنیت بویژه سردار دل ها حاج قاسم عزیز
🆔 @s_digar
📝 خاطرات شهدا | #سیره_شهدا
گفت: آقای امينی جايگاه من توی سپاه چيه؟ سئوال عجيب و غريبی بود ولی میدانستم بدون حكمت نيست، گفتم: شما فرمانده نيروی هوايی سپاه هستين سردار، به صندلیاش اشاره كرد، گفت: آقای امينی، شما ممكنه هيچ وقت به اين موقعيتی كه من الآن دارم، نرسید ولی مـن كه رسيدم، به شما ميگم كه اينجا خبری نيست.
آن وقتها محل خدمت من، لشكر هشـت نجفاشرف بود، با نيروهای سرباز زياد سر و كار داشتم.
سردار گفت: اگر توی پادگانت، دو تا سـرباز رو نمـازخون و قرآن.خون كردی، اين برات میمونه، از اين پستها و درجهها چيزی در نمـیآد.
🔻خاطرات #شهید_احمد_کاظمی
🆔 @s_digar