#محور_عرفان 1⃣ از 2⃣
۶۰۰ سال پیش، با یک اتفاق، در حرکت تربیتی فرهنگ شیعه اختلالی پدیدار شد.
↔️ با ورود #عرفان به حوزههای علمیه شیعه توسط سید حیدر آملی، یک #دوقطبی و اختلاف بین علما ایجاد شد که حوزههای علمیه را به دو قطب موافق و مخالف عرفان تقسیم کرد. این دوقطبی، هنوز هم با اسمهای مختلفی مثل «توحیدی-ولایی»، «عرفانی-توسلی» و «اخلاقی-هیئتی» ادامه دارد.
⛔️ از همان روزهای اول، فقها عمدتا مخالف ورود این مهمان ناخوانده به حوزههای علمیه بودند.
🕐 در ابتدا علمای بزرگی مثل #محقق_اردبیلی، با نقد #گرایشات_سیاسی این جریان (مثل ابراز ارادت و ترویج و توجیه کلمات حلاج)، به نقد این عمل سید آملی پرداختند.
🕑 عدهای از منتقدین عرفان بیشتر به نقد #نظرات_علمی عرفان نظری مثل #وحدت_وجود پرداختند و اونها رو بر خلاف عقاید و کلام شیعه دونستند.
🕒 با ترویج #تصوف در اوایل قاجار، مرحوم #آقا_محمدعلی_کرمانشاهی (آلآقا؛ پسر استاد کل؛ وحید بهبهانی) بیشتر به نقد رفتار و #سیره_عملی دراویش به خاطر بی توجهی به احکام تمرکز کرد و معصوم علیشاه رو به همین اتهام محکوم به اعدام کرد.
👈 اتهام بیتوجهی به احکام، همواره یکی از مهمترین موانع ترویج عرفان در حوزههای علمیه بوده است. به همین خاطر، مرحوم #ملاحسینقلی_همدانی با ترویج عرفان در بین طلاب فقه خوانده و ملتزم به احکام، عرفان را از یکی از مهمترین و سنگینترین اتهامات تبرئه کرد. حالا جمعیت قابل توجهی از عرفای شیعه، نه تنها ملتزم به احکام، بلکه فقیه و مجتهد بودند.
با این حال، جریان غالب فقها، هنوز هم مکتب تربیتی-عرفانی جدید #نجف رو به همون اشکالات #گرایشی و #نظری مبتلا میدونستند و دوباره با محوریت دادن به اشکالات گرایشی، مثل ترویج #ابن_عربی و #مولوی، به مخالفت با عرفان ادامه دادند. انگار عرفان هنوز نتوانسته بود دل فقها را به دست آورده و نگرانی اونها رو رفع کند.
🤔 این در حالی بود که درست در همان زمان، فقها با اقبال به مکتب تربیتی و معنوی #سامراء یعنی مکتب تربیتی #ملافتحعلی_سلطان_آبادی و شاگردانش (مانند #محدث_نوری و #شیخ_عباس_قمی)، نشان دادند که مشکلی با #معنویتگرایی ندارند. پس چه مرامی از عرفان بود که فقها رو تا این حد مکدر ساخته بود؟
ادامه مطلب در 2⃣
(https://eitaa.com/s_h_taba/39)