eitaa logo
فدائیان اسلام
120 دنبال‌کننده
755 عکس
99 ویدیو
9 فایل
بزرگداشت نام و یاد همه شهداء بویژه شهداء فدائی اسلام و رهبر‌عالیقدرش حضرت سید مجتبی نواب صفوی ارتباط با مدیر : @AGHAYEZIA
مشاهده در ایتا
دانلود
۴_«نگاه به رویداد و خاطراتی از قیام 30 تیر 1331» در گفت و شنود منتشر نشده با زنده‌یاد ⁉️- زنان هم در این تظاهرات حضور داشتند؟ 🔺بله، نوبت دوم که می خواستیم جنازه‌ها را ببریم، ماموران کلانتری جلو آمدند که ما را به رگبار ببندند که خانم‌ها دور رئیس کلانتری را گرفتند و او را وادار کردند به مامورانش دستور عقب‌نشینی بدهد و او هم به ناچار این کار را کرد. این اولین بار بود که می‌دیدم خانم‌ها در نهضت دخالت می‌کنند. نوبت سوم که تعدادی شهید ومجروح را به منزل آیت‌الله کاشانی بردیم، از ما پرسیدند:« شعار صبح چیست؟» گفتیم،«یا مرگ یا مصدق» و «مرگ بر قوام‌السلطنه» است. ایشان فرمودند:«چرا به این چیزها می‌پردازید؟ خود شاه را نشانه بروید!». این بار که از منزل ایشان بیرون آمدیم، فریاد زدیم:«ما بنده یزدانیم/ ما پیرو قرآنیم/ ما شاه نمی‌خواهیم» بسیار شعار قشنگی بود و خیلی زود جا افتاد. ساعت حدود یک بعدازظهر بود که به نیروهای مسلح دستور داده شد، تیراندازی نکنند و آنها را در گوشه‌ای از میدان بهارستان جمع کردند. مردم همچنان به تظاهرات ادامه دادند. بعد هم نیروهای ارتش و پلیس را جمع کردند و بردند. ⁉️- در غیبت آنها چه کسی نظم شهر را به عهده گرفت؟ خود مردم وظیفه نگهبانی و حفظ میدان‌های اصلی شهر را به عهده گرفتند و جالب اینجاست که آن شب در تهران تقریباً هیچ تخلفی اتفاق نیفتاده و این نکته به لحاظ تاریخی بسیار مهم بود و رشد ملی را نشان می‌‌داد. ⁉️- حزب توده درآن روز چه کرد؟ 🔺عصر30 تیر اعلامیه داد و در آن از دکتر مصدق حمایت کرد! یادم هست کسانی می‌گفتند که حزب توده، دکتر فاطمی را واسطه کرده‌است که دکتر مصدق آنها را بپذیرد، ولی من خودم در این باره چیزی از دکتر فاطمی نشنیدم. خدا رحمتش کند. آدم شجاع و مقاومی بود، ولی با مذهبی‌ها خوب نبود. مدیر مسئول روزنامه« باختر امروز» بود و در آن صراحتاً به شاه بد گفت. شاه هم کينه‌اش را به دل گرفت و کمی بعد که ورق برگشت، او را اعدام کرد. @sayyedmojtabanavvabesafavi 👇👇👇👇👇 ادامه..........👇
۵_«نگاه به رویداد و خاطراتی از قیام 30 تیر 1331» در گفت و شنود منتشر نشده با زنده‌یاد ⁉️- چه شد که دکتر مصدق به تدریج به طرف حزب توده رفت و از مذهبی‌ها جدا شد؟ 🔺همان طور که اشاره کردم مرحوم نواب و فدائیان اسلام علیه دکتر مصدق موضع گرفته بودند، به طوری که حتی با آیت‌الله کاشانی هم به دلیل حمایت از دکتر مصدق به مقابله پرداختند و در روز 30 تیر هم کاملاً خود را کنار کشیدند و به میدان نیامدند. اگر کسی از آنها آمده باشد، بر اساس تصمیم شخصی بوده، والا فدائیان اسلام رسماً برکنار بودند و قبلا هم شورای رهبری فدائیان اسلام علیه آیت‌الله کاشانی بیانیه‌های تندی داد، در حالی که کسی در آن زمان جرئت چنین کاری را نداشت. دکتر مصدق هرگز تظاهر به مذهبی بودن نکرد. همیشه هم موضع خود را صریح می‌گفت. حتی پایان‌نامه دکترای او با مسلّمات فقه اسلامی تعارض داشت. او با احکام دینی کاری نداشت، اما مردم به عنوان یک چهره ملی خیلی قبولش داشتند. آیت‌الله کاشانی خیلی مدبرانه و معقول حرکت کرد و تا زمانی که به مذهب و قانون اساسی حمله مستقیم نشد، با دکتر مصدق همراهی کرد. همه می‌دانستند حمایت حزب توده از دکتر مصدق، برای ایجاد تفرقه بین او و نیروهای مذهبی به سردمداری آیت‌الله کاشانی است. ⁉️- برخی معتقدند فدائیان اسلام ماهیت دکتر مصدق را زودتر از آیت‌الله کاشانی شناخته بودند.دیدگاه شما در این باره چیست؟ 🔺من اینطور فکر نمی کنم. آیت‌الله کاشانی مرد بسیار مدبّر و سیاستمداری بود که در عرصه سیاست، سوابق طولانی مبارزاتی داشت. آیت‌الله کاشانی می‌خواست از طریق پارلمان پیش برود و کاری کند که شاه فقط سلطنت کند و قدرت اصلی در دست مجلس و نمایندگان واقعی مردم باشد. بدیهی است که برای انجام چنین کاری به نیرو نیاز داشت. ایشان خیلی خوب می‌دانست که زمان، زمان مناسبی برای طرح حکومت اسلامی نیست و می‌خواست به تدریج جلو برود و انصافاً خیلی هم خوب عمل کرد، ولی طرفداران ایشان خوب از کار در نیامدند و بعضی‌ها اسباب آبروریزی شدند، از جمله پسرش و و بعضی از اطرافیان دکتر بقائی. @sayyedmojtabanavvabesafavi 👇👇👇👇👇 ادامه..........👇
۶_«نگاه به رویداد و خاطراتی از قیام 30 تیر 1331» در گفت و شنود منتشر نشده با زنده‌یاد ⁉️قیام30 تیر 1331 از فرازهای افتخار‌آمیز تاریخ معاصر است. به نظر شما چرا چنین قیامی در فاصله یک سال به کودتای28 مرداد 1332 منجر شد؟ 🔺در30 تیر 1331 مردم با تمام وجودشان به میدان آمدند و دکتر مصدق را برگرداندند. ساعت 4بعدازظهر 30 تیر بود که استعفای قوام‌السلطنه و نخست‌وزیری دکتر مصدق اعلام شد. حقیقتاً مردم خوب مقاومت کردند و جنبه‌های مذهبی قضیه هم قوی‌تر از جنبه‌های دیگر بود. اما در عصر 30 تیر به مصدق گزارش دادند که مردم برای شما به میدان آمدند و گفتند یا مرگ یا مصدق و او هم باور کرد و از خاطر برد که مردم به خاطر فتوای آیت‌الله کاشانی قیام کردند. مخصوصاً حزب توده شروع به تخریب جریان مذهبی در ذهن دکتر مصدق کرد، چون می‌دانست نیروی اصلی مخالف با کمونیسم، متدینین هستند. در روز 30 تیر، مردم دکتر مصدق را از انزوا بیرون آوردند و بر مسند قدرت نشاندند. اما هنوز یک سال گذشته بود که در روز 28 مرداد شعار مرگ بر مصدق سردادند! در آن روز نه بازار به حمایت از مصدق برخاست و نه دانشگاهی‌ها و صاحبان مطبوعات به میدان آمدند. دکتر مصدق هم مجبور شد از پشت‌بام خانه‌اش به ساختمان اصل4 ترومن برود و بعد هم تسلیم شد. در روز 30 تیر، مردم با مدیریت آیا‌الله کاشانی و جبهه ملی، به ویژه بخش مذهبی آن مصدق را برگرداندند، ولی او از فردای همان روز طوری رفتار کرد که همه، مخصوصاً متدینین کاملاً از او مایوس شدند. بعد هم اطرافیان مصدق و آیت‌الله کاشانی به قدری بد عمل کردند که دیگر متدینین و بازاری‌ها حتی در اطراف آیت‌الله کاشانی هم باقی نماندند. واقعیت این است که در روز 28 مرداد، مردم به صحنه نیامدند چون معتقد بودند خودشان را به کشتن بدهند! به همین دلیل است که از قضیه 30 تیر تحلیل‌های بسیار متفاوتی ارائه می‌شوند که غالباً هم ناشی از تعصبات فردی و گروهی است و طرفداران هر جریانی سعی می‌کنند همه تقصیرها را به گردن طرف متقابل بیندازند. البته دکتر مصدق اشتباهات عجیب و غریبی را هم مرتکب شد، از جمله شبی که طرفداران حزب پان ایرانیست از در و دیوار خانه آیت‌الله کاشانی بالا رفتند و عده‌ای را مجروح کردند و حدادزاده را هم کشتند. بعد هم که افشار طوسی را بردند و به آن طرز فجیع کشتند و مثله کردند و این کار را به اطرافیان آیت‌الله کاشانی، از جمله دکتر بقائی نسبت دادند. بعد از 28 مرداد، پسر آیت‌الله کاشانی، مصطفی هم که به طرز مشکوکی از دنیا رفت. شمس قنات‌آبادی هم که با دربار ساخت و نماینده مجلس شد. خلاصه طرفین تا توانستند در تخریب همدیگر تلاش کردند و دشمن هم از این موقعیت به نحو احسن استفاده کرد و بدترین اتفاق ممکن، یعنی تفرقه و دلسردی -که آفت هر جریانی است- مردم را از هم و از دولت دور کرد. به نظر من نیروهای بیگانه از ابتدا توانستند توسط ایادی خود وحدت را از بین ببرند و وقتی زمینه مساعد شد، با یک حرکت ساده در 28 مرداد، زمام امور را در دست بگیرند. مردم در روز 28 مرداد کوچک‌ترین مقاومتی نکردند. شاید حتی راضی بودند که وضعیت تغییر کند و از کشمکش‌های سیاسی و بی‌ثباتی و اغتشاش خسته بودند. @sayyedmojtabanavvabesafavi 👇👇👇👇👇 ادامه..........👇
۷_«نگاه به رویداد و خاطراتی از قیام 30 تیر 1331» در گفت و شنود منتشر نشده با زنده‌یاد ⁉️می‌توان گفت در چنین فضایی و پس از سال‌ها، حضرت امام از آیت‌الله کاشانی اعاده حیثیت کردند. اینطور نیست؟ 🔺دقیقاً همین طور است. برنامه‌های حساب شده و حرکت‌های مدبرانه آیت‌الله کاشانی به خاطر رفتارهای غلط و نامعقول طرفداران ایشان به شدت لطمه خورد و مخالفان ایشان هر چه توانستند درباره ایشان گفتند انجام دادند. امام حقیقتاً از آیت‌الله کاشانی احاده حیثیت کردند. - تحلیل امام از نهضت ملی نفت و پیامدهای آن چه بود؟ امام معتقد بودند که جریان نهضت ملی، نفت را از انگلیس می‌گیرد و به امریکا می‌دهد و در عمل همین طور هم شد. ایشان با توجه به تجربه تلخ شکست نهضت ملی، در هنگام تشکیل حزب موتلفه به ما فرمودند: «دنبال عضوگیری نباشید، دنبال برادریابی باشید. کسانی را بیاورید که سال‌هاست آنها را می‌شناسید». امام هرگز اجازه ندادند کسی به نام ایشان و یا بیت حرفی بزند و کاملاً اطرافیان خود را مدیریت کردند. ایشان در پاریس هم با صدای بلند اعلام کردند که سخنگو ندارند و اگر لازم باشد حرفی را بزنند، خودشان می‌زنند و به این ترتیب جلوی شیطنت افراد را گرفتند و اجازه ندادند اطرافیان خودسرانه عمل کنند و به اعتبار ایشان و نهضت صدمه بزنند. امام با آیت‌الله کاشانی رابطه بسیار صمیمانه‌ای داشتند و بسیار به ایشان علاقمند بودند ، اما کاملاً مشخص بود که تمام آن تجربه‌ها را به یاد دارند و رعایت می‌کنند. ⁉️- و سخن آخر؟ به اعتقاد من دشمن همچنان در پی استفاده از حربه تفرقه برای تضعیف نیروهای ماست. رمز پیروزی انقلاب اسلامی، وحدت کلمه بود. تا زمانی که بین اقشار مختلف، حول محور رهبری، وحدت کلمه وجود داشته باشد، هیچ دشمنی قادر به شکست ما نیست، اما اگر خدای ناکرده این وحدت تبدیل به تفرقه بشود، غلبه بر ما کار سهل و ساده‌ای خواهد بود، کما اینکه در28 مرداد32، دشمن با کمترین هزینه توانست به اهداف خود دست پیدا کند. باتشکر از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید . منبع : امام از آیت الله کاشانی اعاده حیثیت کردند؛ 31 تیر 1396  http://emam.com/posts/view/18675 @sayyedmojtabanavvabesafavi
🔸صفحه ۸) 🔸🔸آیت الله شیرازی درباره ماهیت و ویژگیهای به تفصیل سخن می‌گوید و این ویژگیها را بیان می‌کند و بر آن است که قرآن مجید چنین حکومتی را با این ویژگیها حکومت جبابره خوانده است که همه انبیاء با آن به مبارزه برخاسته‌اند. ازجمله علائم حکومت استبدادی، نبودن رشد ملی و تقوای سیاسی، عدم ظهور شرافت اجتماعی و نبود مساوات و برابری است. وی معتقد است « که محدود است و فعلا تشکیلات ایران بر اوست و فقهاء آن را برای ایران پذیرفته‌اند، این ویژگیها را دارد.» به باور وی اگر به قانون اساسی درست عمل شود، ویژگیهای دولت استبدادی در وی نیست. آیت‌الله شیرازی هر چند را بر مشروطه ترجیح می‌داد قائل به این بود که هنوز مردم ایران آمادگی پذیرش آن را ندارند. وی در آن مقطع مشروطه را بر جمهوری ترجیح می‌دهد و معتقد است: «دین اسلام و مذهب شیعه مناسب با حکومت دموکراسی حقیقی است.» و تاکید می‌کند: «شیعه نمی‌گوید: باید حتما فقیه تکفل سلطنت و نخست وزیری کند، می‌گوید: «شاهی» و «نخست وزیری» و حکومت باید طبق دین باشد و حکمش از فقیه اخذ شود و به عهده همه مسلمانان است به نحو واجب کفائی.» 🔸وی برای این امر به عموم آیاتی که درباره امر به معروف و نهی از منکر و نظایر آن است، استناد می‌کند. 🔸 همچنین ده ویژگی دین اسلام را بیان می‌کند. به نظر وی دین اسلام قابلیتها و ویژگیهای دیگری هم دارد، مثلا دین اسلام «قابل تطور است» یعنی ممکن است چیزی به عنوان «اولی» و «طبعی» حرام باشد، ولی به عنوان «ثانوی» جایز یا واجب شود، ازجمله، عناوین ثانویه می‌توان به عسر و حرج و ضرورت و اضطرار و الجاء و اختلال نظام اشاره کرد. وجود آزادیهای شخصی، آزادی غیر مخل به دیگران، آزادی تجارت، آزادی تصرف در اموال ، آزادی تابعین ادیان الهی و آزادی مطبوعات، رعایت حقوق زنان، رعایت حقوق مالکیت و مسائل فرعی آن و بسیاری دیگر از ویژگیهای حکومت در اسلام هست و دین اسلام شاخص اعتدال حقیقی است. وی نکات مورد نظر خود را در پایان چنین بیان می‌کند: ۱. دین اسلام و مذهب شیعه با دموکراسی حقیقی سازش دارد. ۲. دموکراسی اروپا پس از فراموشی دموکراسی یونان و روم ، از دین اسلام اخذ شده است. ۳. غیر از سنخ تشکیلات، سایر ترقیات مدنی ، حتی ترقیات در صنایع که امروز دنیا بر محور آن می‌چرخد، از اسلام و به خصوص از جعفربن محمد -علیه‌السّلام- اخذ شده است. ۴. تمام انواع تشکیلات بر اساس معنویات است، از این جهت با بودن معنویات ممکن است جامعه‌ای پس از انحطاط، زندگی را از سر گیرد. پس یاس به هیچ وجه مورد ندارد و با کمال امید باید مشغول عمل بود. ۵. مضرترین اجزاء جامعه آنها هستند که به منفی بافی پرداخته، حیثیات و ارکان جامعه را متزلزل می‌خواهند. ۱. حضرت -رحمة‌الله‌علیه- در مجلس ختم سید نورالدین شرکت کرد و گریست و موقع خروج از مجلس به بازماندگان و سید منیرالدین به این مضمون می‌فرماید: «آن مرحوم استوانه‌ای بود که شکست! » ۲. حضرت  فرموده بودند: «آقا نورالدین سدی بود در برابر کفار.»  ۳. حضرت  درباره سید نورالدین از تعبیر «انسان ساز و حیات بخش» استفاده می‌کند. ۴.  به فرزند ایشان مرحوم سید منیرالدین شیرازی می‌گوید: «بنده شیوه مدیریتیم را از مرحوم پدرتان اخذ و اقتباس کردم. ایشان دارای صراحت لهجه بود، و نسبت به قدرتمندان با لحن تلخی برخورد می‌کرد و بنایش بر این بود که صاحبان قدرت را به نحوی خرد کند.»  ۵.  خطاب به فرزند سید نورالدین می‌گوید: ** پدر شما از بنده جلوتر بود، منتهای مراتب ایشان به سمت شیراز حرکت کرد و بنده ماندم. اگر ایشان هم به اقامت خود در این جا ادامه می‌دادند، تقدمشان نسبت به ما محفوظ می‌ماند.  ** ۶.  : من مدت پنج سال، شاگرد پدر شما در حکمت بودم، ولی ایشان قبل از تکمیل دروس به شیراز نقل مکان نموده و درس را رها نمود ۷.  : درس آقا ضیاء عراقی را کسی جز سید نورالدین درک نمی‌کند ۸.   در دیدار با فرزند سید نورالدین: ** من در سن دوازده سالگی در مقام استقبال از دو تن قرآن خواندم: یکی آیت‌الله کاشانی و دیگری پدر شما! ** @sayyedmojtabanavvabesafavi ادامه👇
🌅موازین شرعی مبارزات نواب صفوی و فدائیان اسلام 📝گفتاری از استاد خسروشاهی (بخش نخست) قسمت ۲_ اما مسئله «» که در عربی به معنای ترساندن دشمن است، اصولاً در مورد کارهای تروریستی کاربرد ندارد و صریح آیه شریفه در سوره انفال: «وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَیلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ» نشان می‌دهد که تجهیز و آماده سازی نیروهای مسلمان برای ترساندن دشمن خدا و یک ضرورت و امری واجب است. 🔺 بدین ترتیب و با توجه به معنی ارهاب و ترهیب، نام گذاری تروریست‌ها در بلاد عربی به ارهابیون، فاقد مفهوم واقعی است و تکرار آن در بعضی از محافل ما هم نوعی تقلید غلط و بی معنی از کلمه ارهاب و ارهابیون است. پس 🔺 تنها مصداقی که اقدامات فدائیان اسلام را می‌تواند پوشش دهد، همان دفاع مشروع و مقدس از جان و مال و ناموس مسلمانان است. بی مناسبت نیست که در این زمینه اشاره ای فهرست وار به اندیشه‌های بعضی از فقهاء بزرگوار قدیم و یا معاصر داشته باشیم. البته یادآوری این نکته ضروری است که متأسفانه مسئله دفاع از جان و مال و ناموس در اغلب کتب فقهی قدیم ما، عنوان مستقل و باب خاصی مانند کتاب «الجهاد» ندارد، بلکه بعضی از آن بزرگواران مسئله دفاع را در ضمن بحث «جهاد» مطرح ساخته و به تبیین چگونگی دفاع و اقسام آن پرداخته اند.  علامه بزرگوار در جلد چهارم اثر نفیس خود: «کشف الغطاء»، تقسیم بندی علمی روشنی از جهاد و دفاع دارد که به نظر می‌رسد کامل ترین تقسیم بندی‌ها در کتب فقهی پیشین ماست. 📔📍آیت الله کاشف الغطاء اصولاً جهاد را به پنج نوع تقسیم می‌کند: 1ـ جهاد برای حفظ وطن و میهن و جامعه اسلامی از هجوم کفار؛ 2ـ جهاد برای دفع متجاوزان از تسلط بر جان و مال و ناموس مسلمانان؛ 3ـ جهاد با کفاری که با گروهی از مسلمانان در حال نبرد و جنگ هستند؛ 4ـ جهاد برای آزادسازی سرزمین‌های اسلامی اشغال شده و طرد دشمنان متجاوز؛ 5ـ جهاد ابتدایی برای گسترش و ترویج اسلام... 📍 علامه کاشف الغطاءدر این تقسیم بندی، اصولاً چهار قسم نخست را از مصادیق «جهاد دفاعی» می‌داند و جهاد قسم پنجم را که «جهاد ابتدایی» است منوط به اذن خاص امام می‌خواند و سپس وجه تمایز این دو نوع جهاد را تبیین و روشن می‌سازد و توضیح می‌دهد که یک نوع دیگر از عناوین جهاد که دفاع از نفس و مال و ناموس است، در عین اینکه نوعی جهاد است، ولی عنوان اصطلاحی «جهاد» بر آن تطبیق نمی‌کند، بلکه آن را باید «دفاع» نامید.  در این میان، هم در کتاب معروف «المبسوط» شاید برای نخستین بار، بابی را تحت عنوان «کتاب الدفع عن النفس» باز کرده و مسائل مختلف آن را بیان می‌کند که طالبین تفصیل می‌توانند به اصل کتاب مراجعه کنند. مرحوم علامه حلی هم در کتاب «شرایع» بابی درباره دفاع مشروع و مسائل آن باز کرده و برای مسئله دفاع اهمیت ویژه ای قائل شده است و همینطور فقهای دیگر قرون ماضیه که هر کدام به نحوی و نوعاً به اجمال، به آن پرداخته اند.  اما از فقهای بزرگ معاصر، 📍مرحوم ، (ره) در جلد اول بیان جدیدی در مسئله دفاع مطرح کرده و دو نوع دفاع، یعنی دفاع سازمان یافته در مقابل متجاوزان به سرزمین و امت اسلامی و دفاع فردی و گروهی در مقابل تجاوز به نفس و ناموس و مال را تحت یک عنوان مورد بحث و بررسی قرار داده و به مفهوم «تجاوز» نیز توسعه بیشتری داده؛ یعنی آن را فقط در مورد تجاوز فیزیکی منحصر نساخته بلکه هر نوع سلطۀ اجنبی اعم از: فرهنگی، اقتصادی و سیاسی را از مصادیق تجاوز شمرده است، که مستلزم اقدام به است. فدائیان_اسلام @sayyedmojtabanavvabesafavi https://eitaa.com/joinchat/3404988610C1629cb9d4a ادامه 👇
🌅موازین شرعی مبارزات نواب صفوی و فدائیان اسلام؛ 📕 گفتاری از استادسید هادی خسروشاهی (بخش دوم) 🕹(9) به نظر من این عادلانه‌ترین و منصفانه‌ترین شهادتی است که شخصیتی چون (ره) درباره بیان کرده اند: «مورخ بود» دچار غرور شد و به کج راهه رفت و خود را «برانگیخته» نامید و قبلاً هم هشدار داده بود که مردم باید «با یک مشت آهنین، تخم این ناپاکان بی آبرو را از زمین براندازند...»! 🔹در پایان این بخش، بی مناسبت نیست که نمونه‌هایی چند از صدها واژه جعلی کسروی را که امام آن را «لغت جن و کلمات وحشی» می‌نامد، نقل کنیم تا اهمیت هشدار امام در آن برهه، به «پارسی زبانان» روشن تر گردد. ✅ نمونه‌هایی چند از واژه‌های ساختگی کسروی: ⚡️آبخست ـ (adxodt) جزیره، خشکی میان آب ⚡️آخشیج ـ ضد، نقیض ⚡️آدمیگری ـ انسانیت؛ ⚡️آغازیدن ـ شروع کردن، شروع شدن؛ ⚡️آغالانیدن ـ تحریک کردن، بشورش داشتن؛ ⚡️آکندن ـ پر کردن؛ ⚡️آمیغ ـ حقیقت، راست؛ ⚡️آهیختن ـ کشیدن و بیرون آوردن؛ ⚡️آیفت ـ حاجت، نیاز؛ ⚡️ازانا ـ ازاننده، مالک؛ ⚡️استردن ـ (ostordun) پاک کردن، محو کردن؛ ⚡️انگاریدن ـ (انگاشتن) فرض کردن؛ ⚡️باشندگان ـ موجودات، حاضران (حضار)؛ ⚡️باهماد ـ (bahunad) (بر وزن باسواد) ⚡️جمعیت، حزب، (دسته ای که با هم اندیشه و آرمان یکی کرده برای رسیدن به هدف متحد شده باشند)؛ ⚡️برآغالانیدن ـ تحریک کردن و بروی کسی برخاستن و هایهوی و دشمنی کردن؛ ⚡️بزیدن ـ (bezidun) بزه کردن؛ ⚡️بندواژه ـ حرف (اصطلاح دستوری)؛ ⚡️بنیاد ـ اساس؛ ⚡️بیوسیدن ـ منتظر بودن؛ ⚡️پاد آواز ـ انعکاس صدا؛ ⚡️پافه ـ اجاره؛ ⚡️پایندان ـ ضامن، کفیل؛ ⚡️پرک ـ parg (بر وزن برگ) اجازه، اذن؛ ⚡️پسادست ـ نسیه؛ ⚡️پهل ـ (pehug) (بر وزن جگر) شک؛ ⚡️توزیدن ـ تحصیل کردن، به دست آوردن؛ ⚡️چبود ـ (chebood) ماهیت؛ ⚡️دژ آگاه ـ وحشی، فرهنگ نادیده؛ ⚡️رادی ـ سخاوت، کرم؛ ⚡️رزماد ـ ruzmad دسته رزمنده؛ ⚡️زابیدن ـ اتصاف؛ ⚡️زند ـ شرح، تفسیر؛ ⚡️سات ـ صفحه؛ ⚡️سافیدن ـ رأی دادن؛ ⚡️سترسنده ـ محسوس شده؛ ⚡️ستهیدن ـ لجاجت کردن (ستیزیدن که سپس در همین معنی به کار برده شده در ستتر است)؛ ⚡️سکالاد ـ sokalad هیئت مشورت، شورا، کنگره؛ ⚡️سمرد ـ sumurd (بر وزن نبرد) وهم، خیال؛ ⚡️سهش ـ  احساس؛ ⚡️شاویدن ـ شکایت کردن؛ ⚡️شلپه ـ شیرینی؛ ⚡️فراهمیدن ـ اجتماع کردن؛ ⚡️فرهیدن ـ وحی کردن؛ ⚡️فوکا ـ جماد؛ ⚡️فهلان ـ مشغول؛ ⚡️کاچال ـ اثاث خانه؛ ⚡️کراد ـ curad هیئت اجرائیه، کمیته مرکزی؛ ⚡️کرفه کاری ـ کار ثواب کردن؛ ⚡️کوشاد ـ هیئتی که برای کوشیدن گرد آمده اند؛ ⚡️گساریدن ـ مصرف کردن؛ ⚡️مادینه ـ مؤنث؛ ⚡️مرغوا ـ چیزی را به فال بد گرفتن؛ ⚡️نوشاک ـ آنچه نوشیده شود؛ ⚡️نویساچ ـ افزار نوشتن (قلم مداد و مانند اینها)؛ ⚡️نهش ـ قرار، شرط؛ ⚡️نیوشیدن ـ گوش کردن؛ ⚡️ورجاوند ـ مقدس؛ ⚡️هات ـ حق؛ ⚡️هکانیدن ـ تعیین کردن، معین گردانیدن؛ ⚡️یوفاناک ـ آنچه مبادله می‌کنند؛ ⚡️یوفه ـ عوض، بدل؛ 🔺البته مقالات و کتاب‌های احمد کسروی مالامال از این قبیل واژه‌های وحشی جعلی و غیرمأنوس است و او سرانجام، به علت کثرت لغات جعلی خود مجبور شد واژه نامه مستقلی منتشر سازد و از ! بخواهد که آن لغات را قبل از مطالعه آثار وی، یاد بگیرند!... ادامه دارد... @sayyedmojtabanavvabesafavi
🪟🎐🪟🎐🪟🎐🪟🎐🪟2⃣ 💢محورهای مخالفت این افراد با شهید نواب صفوی بیشتر حول سه موضوع می‌چرخد: 🚫یکی اعدامهای انقلابی که این گروه انجام دادند و این جریان از اقدامات آنها با عنوان "تروریسم اسلامی" یاد می‌کنند. 🚫دوم، مخالفت امام و آیت‌الله بروجردی با نواب صفوی 🚫و سوم، همراهی فدائیان با کودتای 28 مرداد ! 💠سید مجتبی میرلوحی معروف به نواب صفوی متولد 1303، طلبه‌ای بود که در نجف تحصیل می‌کرد و بعد از اطلاع از نوشته‌های سید احمد که کتب ادعیه شیعه را آتش زد و مذهبی به نام "پاک دینی" بنیان گذاشت، به تهران آمد تا وی را از این فعالیت‌های ضد اسلامی برحذر بدارد . در مجموع سه موفق انجام دادند: احمد کسروی، عبدالحسین هژیر و حاجیعلی رزم‌آرا. 🚫اگر درنظر بگیریم فدائیان اسلام به‌طور خودسر و از سر شور مذهبی این کار را انجام داده بودند، می‌شد به آنها خرده گرفت و اقدام انقلابی آنها را عامل توسعه خشونت برشمرد ، اما نواب صفوی برای زدن احمد کسروی که از جانب مراجع مهدورالدم خوانده شده بود، فتوا گرفته بود فتوای صادره نیز نه از جانب یا ، بلکه منشا این اقدام به نجف و مراجع عراق برمی‌گشت‌، که تصور غلطی از گذشته وجود داشته که آنان کمتر تمایل ورود به سیاست داشتند. @sayyedmojtabanavvabesafavi
کشکول خط خطی: قدس سره ، به مناسبت گرامی داشت در پیامی که در تاریخ دوم آذرماه سال 67 خطاب به ملت ایران و بسیجیان صادر کردند، به نکات قابل تاملی پرداختند. متن کامل این پیام به شرح زیر است: «بسم اللَّه الرحمن الرحیم‌ تشکیل بسیج در نظام جمهورى اسلامى ایران یقیناً از برکات و الطاف جلیه خداوند تعالى بود که بر ملت عزیز و انقلاب اسلامى ایران ارزانى شد. در حوادث گوناگون پس از پیروزى انقلاب خصوصاً جنگ، بودند نهادها و گروههاى فراوانى که با ایثار و خلوص و فداکارى و شهادت طلبى، کشور و انقلاب اسلامى را بیمه کردند. ولى حقیقتاً اگر بخواهیم مصداق کاملى از ایثار و خلوص و فداکارى و عشق به ذات مقدس حق و اسلام را ارائه دهیم، چه کسى سزاوارتر از بسیج و بسیجیان خواهند بود! بسیج شجره طیبه و درخت تناور و پر ثمرى است که شکوفه‌ هاى آن بوى بهار وصل و طراوت یقین و حدیث عشق مى‌ دهد. بسیج مدرسه عشق و مکتب شاهدان و شهیدان گمنامى است که پیروانش بر گلدسته‌هاى رفیع آن، اذان شهادت و رشادت سر داده‌ اند. بسیج میقات پابرهنگان و معراج اندیشه پاک اسلامى است که تربیت‌ یافتگان آن، نام و نشان در گمنامى و بى‌ نشانى گرفته‌ اند. بسیج لشکر مخلص خداست که دفتر تشکل آن را همه مجاهدان از اولین تا آخرین امضا نموده‌ اند. @sayyedmahmoodziaie ادامه👇
🚩 نواب و ما ادراک ما نواب الاسلام یعلوا ولا یعلی علیه ،اسلام برتر از همه چیز و هیچ چیز برتر از اسلام نیست " نه شرق ، نه غرب،اسلام بهترین است No east No west Islam is The Best «امریکا از انگلیس بدتر، انگلیس از امریکا بدتر، شوروى از هر دو بدتر. همه از هم بدتر؛ همه از هم پلیدتر. اما امروز سر و کار ما با این خبیثهاست! با امریکاست. رئیس جمهور امریکا بداند- بداند این معنا را- که منفورترین افراد دنیاست پیش ملت ما. امروز منفورترین افراد بشر است پیش ملت ما» "از سخنرانی 4 آبان 1344 در مورد تصویب لایحه کاپیتولاسیون" . https://eitaa.com/sayyedmojtabanavvabesafavi
فدائیان اسلام
یکی از بهترین چهره‌ها برای دانستن بیشتر از مشی و مرام #شهيد_سيد_مجتبی_نواب_صفوی،مرحوم #سید_هادی_خسرو
(ره) در کتاب «کشف اسرار» ضمن انتقاد از «کتاب ننگین با آن اسم شرم آور که گویی با لغت جن نوشته شده و آمیخ و آخشیج‌ها و صد‌ها کلمات وحشی» می‌نویسند: «... هم‌کیشان دیندار ما، برادران پاک ما، دوستان پارسی زبان ما، جوانان غیرتمند ما، هموطنان آبرومند‌ ما، این اوراق ننگین، این شالوده‌های نفاق، این برگرداندن به مجوسیت، این ناسزا‌ها به مقدسات مذهبی را بخوانید و در صدد چاره‌جویی برآیید. با یک جوشش ملی، ‌با یک جنبش دینی، با یک غیرت ناموسی، با یک عصبیت وطنی، ‌** با یک اراده قوی، با یک مشت آهنین، باید تخم این ناپاکان بی‌آبرو را از زمین براندازید. این‌ها ودیعه‌های خدایی را دستخوش هوی و هوس خود می‌کنند. این‌ها کتاب‌های دینی شما را که با خون‌های پاک شهدای فضیلت به دست شما رسیده آتش می‌زنند، این‌ها عید آتش زدن کتاب دارند. ‌هان آبرومندانه از جای برخیزید تا «بر شما چیره نشوند» (کشف اسرار، ص ۷۴، چاپ قم، انتشارات آزادی، ۱۳۵۸) البته این لحن تند امام خمینی با توجه به هجمه‌هایی بود که در آن دوران از سوی عناصر مشکوکی مانند حکمی‌زاده و کسروی و غیره، بر ضد اصول اساسی اسلام و تشیع آغاز شده بود و «ایرانی‌ گرایی» به عنوان یک پدیدۀ نامیمون، به جای «اسلام گرایی» تبلیغ می‌شد. اما امام، پس از پیروزی انقلاب اسلامی ضمن انتقاد از روش کسروی نقطه مثبت او را یادآوری نموده و او را تاریخ‌نویس خوب می‌نامد: «... دور کردن مردم از ادعیه و کتب دعا که یک وقتی آتش می‌زدند، در روز آتش سوزی کتاب‌های عرفانی و دعا... این‌ها تأثیر دعا را در نفوس نمی‌دانند... دعا را نباید از بین جمعیت بیرون برد... این یک مطلب غیر صحیحی است که به اسم اینکه «قرآن باید بیاید میدان»، آن چیزی که «راه» هست برای قرآن، از دست داد... این‌ها وسوسه‌هایی از شئون شیطان است.. دعا و حدیث را اگر استثنا کنیم، قرآن هم رفته است... آنقدر معارف در ادعیه ائمه ـ علیهم‌السلام ـ هست و مردم را دارند از آن جدا می‌کنند ـ که احصا نمی‌توان کرد ـ لسان قرآن است ادعیه... اگر بگوییم ما کاری با ادعیه نداریم و در آتش سوزی، کتاب دعا را بسوزانیم، کتاب عرفا را بسوزانیم، از باب اینست که نمی‌دانند... وقتی انسان از حد خودش پایش را بالا‌تر گذاشت، در اشتباه می‌افتد. کسروی یک آدمی بود تاریخ نویس، اطلاعات تاریخی‌اش هم خوب بود. قلمش هم خوب بود اما غرور پیدا کرد رسید به آنجایی که گفت من هم پیغمبرم... ادعیه را هم کنار گذاشت پیغمبری را پایین آورده در حد خودش. نمی‌توانست برسد به بالا آن را آورده بود پایین ! ادعیه و قرآن و این‌ها همه با همند این عرفا و شعرای عارف مسلک و فلاسفه، همه یک مطلب می‌گویند. تعبیرات مختلف است. زبان‌ها مختلف است زبان شعر یک زبانی است. حافظ زبان خاصی دارد و‌‌ همان مسائل را می‌گویند که آن‌ها می‌گویند اما با یک زبان دیگری. نباید از این برکات، مردم را دور کرد.» (تفسیر سوره حمد، چاپ موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، صفحات: ۱۴۸ و ۱۴۹ و ۱۸۹ و ۱۹۰) به نظر من این عادلانه‌ترین و منصفانه‌ترین شهادتی است که شخصیتی‌ چون امام خمینی (ره) درباره احمد کسروی بیان کرده‌اند: «مورخ خوبی بود» دچار غرور شد و به کج راهه رفت و خود را «برانگیخته» نامید و آئین ایرانی‌گری «پاکدینی» را بجای اسلام به ارمغان! آورد تا مردم به «آخشیج»‌‌های او در «ورجاوند بنیادش» عمل کنند تا رستگار! شوند... راستی بهتر از این، چه نوع برخوردی، با چنین چالشی می‌توان تصور کرد؟! https://eitaa.com/s_m_nb https://eitaa.com/joinchat/3404988610C1629cb9d4a
(قدس سره ) : ‌‏‏هرگز امان نامه کفر و شکر را امضا نمی کنیم‏ ‏‏چیزی که در سرنوشت روحانیت واقعی نیست سازش و تسلیم شدن در برابر کفر و‏‎ ‎‏شرک است. که اگر بندبند استخوانهایمان را جدا سازند، اگر سرمان را بالای دار برند،‏‎ ‎‏اگر زنده زنده در شعله های آتشمان بسوزانند، اگر زن و فرزندان و هستی مان را در جلوی‏‎ ‎‏دیدگانمان به اسارت و غارت برند هرگز امان نامۀ کفر و شرک را امضا نمی کنیم ‏ ‏‎ ‏کتاب امام به روایت امام https://eitaa.com/s_m_nb https://eitaa.com/joinchat/3404988610C1629cb9d4a