⚜صفحه۲
ناگفتههایی از فراز و فرودهای زندگی سیاسی #سید_شمس_الدین_قنات_آبادی در آینه خاطرات
🌐آغاز آشنایی با شمس قناتآبادی
بنده به لحاظ شرکت فعال در نهضت ملی ایران و ارتباط نزدیک با عالم مجاهد آیتالله سید ابوالقاسم کاشانی از جریانات سیاسی آن دوران خاطرات فراوانی دارم که نقل آن فرصت زیادی میطلبد.
به عنوان نمونه روزی فدائیان اسلام به دستور آیتالله کاشانی از مردم برای استماع سخنرانی علیه #صهیونیسم دعوت کردند و قرار شد فردا ساعت ۱۰ صبح در مسجد شاه سابق (امام خمینی کنونی) سخنرانی انجام شود.
⚡️جمعیت فراوانی در محله پامنار مقابل منزل آیتالله کاشانی گرد آمدند و به طرف مسجد حرکت نمودیم.
در حالی که همراه جمعیت از پلههای مسجد به داخل حیاط مسجد سرازیر میشدم، بر اولین سکوی مسجد، فرد معممی را با لباسهای معمولی ولی منظم و چهرهای گشاده مشاهده کردم. او را صدا زدم و دستش را گرفتم و به مسجد بردم.
⚡️ پس از سخنرانی به اتفاق او راهی مدرسه مروی تهران شدیم و در حجره سر بحث و سخن را با او باز کردم. خودش را شمس قناتآبادی معرفی کرد.
پدر او را شناختم. مرحوم حاج سیدمصطفی قناتآبادی که در قناتآباد تهران مسجد داشت. به هر حال، چون او را جوانی برومند یافتم، با او باب رفاقت گشودم و کم کم رفاقت ما بسیار بالا گرفت و او را در تمام شئون سیاسی آیتالله کاشانی وارد کردیم و، چون لباس مبارزه سیاسی بر تن کرد و فعالیتهایش قابل توجه بود، به زودی در جوامع مذهبی به عنوان یک روحانی انقلابی اشتهار یافت و ازجمله طلابی بود که در منزل آیتالله کاشانی سخنرانی انقلابی داشت، البته اغلب محافل سخنرانی منزل آیتالله کاشانی جنبه سیاسی داشت.
⚡️در یکی از همین سخنرانیها او را دستگیر کردند و به زندان بردند و فردای آن روز آیتالله کاشانی با موقعیتی که داشتند، شمس را از زندان بیرون آوردند و بنده یکی از کسانی بودم که برای آزادی او تلاش کردم و وقتی از زندان آزاد شد همراه او به منزل آیتالله کاشانی آمدیم. جمعیت بسیاری در منزل آقا بود و به محض ورود شمس به منزل فریاد زد:
سگ کیست روباه نازورمند / که شیر ژیان را در آرد به بند
.....
#فدائیان_اسلام
#شهید_سید_مجتبی_نواب_صفوی
@sayyedmojtabanavvabesafavi
https://eitaa.com/joinchat/3404988610C1629cb9d4a
ادامه.....👇