eitaa logo
فدائیان اسلام
118 دنبال‌کننده
591 عکس
72 ویدیو
9 فایل
بزرگداشت نام و یاد همه شهداء بویژه شهداء فدائی اسلام و رهبر‌عالیقدرش حضرت سید مجتبی نواب صفوی ارتباط با مدیر : @AGHAYEZIA
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ اذانی که خاموش شد 🔴 برشی از کتاب شولای شهادت از لحظات پیش از شهادت نواب صفوی و یارانش ◀️ سحرگاه یکشنبه ۲۷ دی ۱۳۳۴ نواب صفوی و یاران باوفایش را از لشکر ۱ پیاده به لشکر ۲ زرهی بردند. وسایل شخصی آنان را جمع کردند. نواب با خوشحالی به یارانش فرمود: «به خدا قسم با همین لباس شهید می‌شوم.» سپس برای آخرین مرتبه دوستانش را یکی‌یکی در آغوش کشید. آنها را به سلولهای انفرادی بردند تا صبح هنگام آنها را به جوخه‌های اعدام ببندند. ◀️ صبح، نواب و یارانش را از سلول به طرف جوخه‌های اعدام حرکت دادند. سید محمد واحدی فریاد می‌زد: «الله اکبر، الله اکبر.» مامورین جلوی دهانش را گرفتند. نواب تقاضای آب برای غسل شهادت کرد. آب سرد در اختیارش گذاشتند. نواب با عصبانیت فریاد زد: «اگر آب، گرم نباشد رنگ‌ ما می‌پرد و تو و امثال تو فکر می‌کنید ما ترسیده‌ایم. اما مهم نیست، خدا آگاه است که لحظه به لحظه اشتیاق ما به شهادت بیشتر می‌شود.» بعد فریاد زد: «خلیلم، محمدم، مظفرم زودتر آماده شوید، زودتر غسل شهادت کنید. امشب جده‌ام فاطمه زهرا سلام الله علیها منتظر ماست.» ◀️ پس از تمام شدن نماز به موعظه ماموران پرداخت و گفت: «چند روزه‌ی دنیا به زودی می‌گذرد. کاری کنید که در جهان دیگر در برابر آفریدگارتان شرمنده نباشید. شما به دستور شاه ستمگر، ما را شهید می‌کنید ولی طولی نمی‌کشد که همگی از این کردار زشت پشیمان می‌شوید. آن روزها پشیمانی دیگر سودی ندارد...» هر چه لحظه شهادت نزدیک تر می‌شد، چهره نواب برافروخته‌تر می‌شد. هر کدام از یاران، ذکرگویان و آرام قدم برمی‌داشتند. وقتی کنار جوخه‌های اعدام ایستادند، نواب با صلابت هر چه تمام نگاهی به من مامورین اعدام کرد و گفت: «ما شهید می‌شویم، اما بدانید از هر قطره خون ما مجاهدی تربیت خواهد شد و ایران را اسلامی خواهند کرد.» 🚩🚩🚩 ◀️ در همین هنگام یکی از مامورین به نواب نزدیک شد و پارچه سیاهی به او داد تا روی چشم هایش ببند. نواب با صدایی آرام گفت: «لازم نیست. می‌خواهیم با چشم باز به استقبال شهادت برویم و با چشم باز با خدا و نیاکان بزرگوار خود روبرو شویم.» سپس به یاران باوفایش گفت: «بچه‌ها به زودی به دیدار امامی عزیز می‌رویم. همزمان با هم اذان بگویید تا اینها فکر نکنند ما ترسیده‌ایم، شاد باشید به زودی امامان‌مان را می‌بینیم.» آهنگ تکبیر اذان، فضا را آکنده نمود. ناگهان صدای غرش سلاح‌های مرگبار ستم پیشگان، صدای اذان را خاموش کرد. مسجد جامع غدیر خم @masjed_ghadirkhom @sayyedmojtabanavvabesafavi
🍁خبرگزاري فارس: علامه جعفري درباره خاطره مشترك خود با نواب صفوي گفته است: اين خاطره در طول پنجاه سال، هميشه نوازشگر من بوده است و وقتي شهيد شد اشكي در سوگش بي‌اختيار از ديدگان من جاري شد. علامه جعفري: خاطره نواب نوازشگر روح من است مرحوم خاطره اي از روز هاي تحصيل خود و نواب صفوي در نجف را اين گونه بيان كرده است: هر دو جوان بوديم و هر دو به نوعي تهجد و شب زنده‌داري و زيارات را دوست داشتيم. در حوزه نجف در خدمت مرحوم تلمذ مي‌كرديم و از (صاحب الغدير) درس ايمان و ولايت مي‌آموختيم. روزي پيشنهاد كرد پياده از نجف به كربلا براي زيارت سومين پيشواي تشيع با هم حركت كنيم. موافقت كردم و بعدازظهر يكي از روزهاي پاييزي به راه افتاديم. هوا تقريبا تاريك شده بود كه ما در راه نجف - كربلا قرار گرفتيم. هنوز بيش از چند كيلومتر از شهر دور نشده بوديم كه مردي تنومند از اعراب بيابان نشين در جلومان سبز شد و با صداي خشن فرمان ايستادن داد. در نور مهتاب خنجر آذين شده‌اي كه مرد عرب بر كمر داشت، را ديدم و يكه خوردم. اما سيد آرام ايستاد. مرد عرب با خشونت گفت: هر چه دينار داريد از جيبهايتان بيرون آورده و تحويل دهيد. من ترسيده بودم و مي‌خواستم آنچه دارم تحويل دهم كه يك مرتبه متوجه شدم شهيد نواب صفوي با چالاكي، خنجر مرد عرب را از كمرش بيرون كشيده و برق آن را جلوي چشمان مرد تنومند عرب نگهداشته و با قدرت، نوك خنجر را نزديك گلويش قرار داده و مي‌گويد با خدا باش و از خدا بترس و دست از زشتيها بشوي من از سرعت و شجاعت سيد حيرت زده و مات به هر دوي آنها نگاه مي‌كردم كه مرد عرب، ما را به چادرش جهت استراحت دعوت كرد. نواب صفوي فورا پذيرفت. براي من تعجب آور بود. به سيد گفتم: چگونه دعوت كسي را مي‌پذيري كه تا چند لحظه پيش مي‌خواست لخت‌مان كند؟ سيد گفت: اينها عرب هستند و به ميهمان ارج مي‌نهند و محال است خطري متوجه‌مان باشد. آن شب من و نواب به چادر مرد عرب رفتيم و سيد تا صبح آرام خوابيده و من تا صبح بيدار بودم و همه‌اش مي‌ترسيدم كه مرد عرب، هر دوي ما را نابود كند. سيد نيمه شب براي نماز برخاست و با آوايي ملكوتي با خداي خويش به راز و نياز پرداخت و فرداي آن روز با هم عازم كربلا شديم.... اين خاطره در طول پنجاه سال، هميشه نوازشگر من بوده است و وقتي شهيد شد اشكي در سوگش بي‌اختيار از ديدگان من جاري شد. 📔 *ويژه نامه شهيد نواب صفوي و شهداي فدائيان اسلام @sayyedmojtabanavvabesafavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲 جانم نواب صفوی ! 🔹 نه ما مثل هم نیستیم ! ♻️👇🏻 @tahlil30yasi پینوشت‌ : ۱_ نماد ایستادگی جماعت ضد انقلاب برانداز ، توماج صالحی بعد از اولین سیلی ! دست بوسم ! ۲_ و سایر و قرآن شیران بیشه ولایت ، در لحظه با گردنی افراخته : آب گرم بیاورید تا کنیم با آب سرد ممکنست رنگمان بپرد و شما خیال کنید ما ترسیده ایم ! چشمانمان را نبندید ، میخواهیم با چشمان باز به استقبال شهادت برویم ! الله اکبر ! از این همه عظمت و ایمان ! @sayyedmojtabanavvabesafavi
بخشی از خاطرات فدائی اسلام علی بهاری : ...... شكنجه‌هاي ما در مقابل شكنجه‌هاي مثلاً ، خيلي جزئي بود. حتي ايشان را در كردند و آن را از پله سرازیر کرده و غلطاندند! آن‌قدر در گوشش زده بودند كه حتي در دادگاه هم با گوش‌هاي پانسمان شده آمد. مرحوم نواب را هم به همين شكل شكنجه كرده بودند؟ بله، يكي از جاها در قزل‌قلعه، دو دفتر تو در تو بود كه در آنها بازجويي مي‌كردند. من در اتاق جلويي بازجويي مي‌شدم و شهيد نواب در اتاق عقبي بود. يادم هست لاي انگشتانش مداد گذاشته بودند و فشار مي‌دادند تا انگشتانش خرد شود! و بازجو به او مي‌گفت: «با اين دست عليه شاه اعلاميه نوشتي؟»  ...... سخن آخر نواب بهنگام شهادت پس از اذان ،‌ خطاب به جوخه اعدام و ماموران : ما شهید می شویم، اما بدانید از هر قطره خون ما مجاهدی تربیت خواهد شد و ایران را اسلامی خواهد کرد... با چشم باز به استقبال شهادت میرویم و با چشمان باز با خدا و نیکان بزرگوار خود رو به رو می شویم...ˈ نقل شده که ۱۶ گلوله به پیکر شلیک کردند ، پزشک مخصوص پس از معابنه اعلام کرد هنوز زنده است و قلبش کار میکند ، آنگاه‌تیر خلاص را نیز شلیک کردند ! " " ایتا @sayyedmahmoodziaie سروش sapp.ir/khatkhatihayeman
فدائیان اسلام
بخشی از خاطرات فدائی اسلام علی بهاری : ...... شكنجه‌هاي ما در مقابل شكنجه‌هاي مثلاً #شهيد_خليل_طهماس
اخبار واصله از شکنجه های شدید فدائیان به حدی بود که پدرم مرحوم ویارانش در مشهد( ) برای آنان چهل روز ختم گرفتند تا خداوند کارشان را یکسره کند ‌! ختم به شهادت یا آزادی ...! ایتا @sayyedmahmoodziaie سروش sapp.ir/khatkhatihayeman
✍نوازش 🔸یکی از همکلاسی های نواب صفوی درمدرسه حکیم نظامی تهران می گوید: در بازگشت از مدرسه بایکی از همکلاسی هایم دعوا کردم او سنگی به من پرتاب و سر مرا شکست وگریه کنان به منزل رفتم. پدرم تا چهره خون آلود مرا دید برآشفت وبرای تنبیه آن بچه به دنبال من راه افتاد. تا به او رسیدیم اوقیافه عصبانی پدرم را دید بر خود لرزید ودر کناری پناه گرفت. ناگهان سید سید مجتبی نواب صفوی (همکلاسی من) جلو آمد وبه پدرم گفت: مابا هم شوخی می کردیم ومن سنگی پرتاب کردم وسر پسر شما شکست. اکنون برای هرگونه مجازاتی آماده ام. من تعجب کردم. گفتم نواب نبود.این ضارب سر من را شکست.اما مجتبی باقیافه جدی گفت: من بودم وبرای هرگونه مجازاتی آماده ام پدرم در برابرآن صراحت وخضوع به خانه برگشت. پس از آن از سید مجتبی پرسیدم: تو که سنگ به من نزدی، پس چرا اینقدر پا فشاری کردی که من زده ام؟ سید مجتبی در پاسخ گفت: درست است که ضارب کار بدی کرده وبه ناحق سر تورا شکست ولی او را میشناسم او یتیم است وپدرش ازدنیا رفته است. من نتوانستم حالت خشم پدرت را نسبت به آن یتیم تحمل کنم و خواستم به این وسیله تا اندازه ای از درد یتیمی او بکاهم! 📚 قصه های تربیتی / محمد رضا اکبری ✅‌‌کانال استاد قرائتی ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ http://eitaa.com/joinchat/3818061843C235cbc6c5e
آیت‌الله العظمی جوادی آملی: نظام اسلامی ایران الهی است/ وظیفه ما رفع مشکلات مردم است 💠مرجع تقلید شیعیان گفت: همیشه باید بدانیم نظام ما، نظام الهی است و تا ظهور صاحب اصلی‌اش باید بماند اما برای حفظ آن باید بدانیم وظیفه مان چیست، باید جلو دزدی‌ها و غارت‌ها گرفته و معضل اشتغال، مسکن و گرانی حل شود. 🔹به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی بنیاد علوم وحیانی اسراء، محمدمهدی عبدخدایی، دبیرکل جمعیت فدائیان اسلام و جمعی از اعضای مجموعه فرهنگی ـ تاریخی سعدآباد امروز دوشنبه سوم بهمن با حضور در بیت آیت الله جوادی آملی با این شخصیت حوزوی دیدار و گفت‌وگو کردند. 🔹آیت‌الله جوادی آملی در دیدار دبیر کل جمعیت فدائیان اسلام، اظهار داشت: برای همه شهدا خصوصا این عزیزان (شهید نواب صفوی و فدائیان اسلام) از ذات اقدس الهی طلب مغفرت کرده و حشر ایشان را با اهلبیت (ع) مسئلت می نماییم و امیدواریم که اگر دیگران حتی خود ما، راهی ِ راه آنها نباشیم، حداقل راه آنها را نبندیم و راهشان را هموار کنیم تا روندگان این راه به آسانی راه را طی کنند. 🔹وی تصریح کرد: قصه و تاریخ دو نبش دارد: یک سوی به گذشته دارد که تاریخ است، یک سوی به آینده دارد که پیام است. 🔹 این راه را اهل بیت (ع) احیا کردند، اصلش از وجود مبارک علی بن ابیطالب است که فرمودند برای من بی تفاوت است که به سراغ مرگ بروم یا او به سراغم بیاید! چرا که معتقد است مرگ را باید میراند! ماییم که مرگ را می میرانیم، این مکتب ادامه داشت تا اینکه به وسیله امام راحل رضوان الله تعالی، ظاهر شد. 🔹 استاد سطوح عالی حوزه با بیان اینکه این مکتب می تواند افرادی مانند نواب صفوی بپروراند، اظهار داشت: ما اگر در جریان عزیزان فدایان اسلام چند نفر داشتیم که آن گونه بودند، در جنگ دفاع مقدس هشت ساله ده ها نواب صفوی داشتیم! شهید نواب صفوی جوان تحصیلکرده بود، در تهران بزرگ شده بود، قم آمده بود، طلبه فاضلی بود، خیلی چیزها را شنیده بود و آن راه را انتخاب کرد اما عزیزانی بودند که جبهه رفتند و اصلا نخواستند تا نامی از آنها باقی بماند! خیلی از این شهداء که گمنام اند چون پلاک ها را در شب عملیات می کندند و به میدان می رفتند. 🔹وی ادامه داد: در صحنه کربلا یک عابس بود که عریان به میدان آمد، اما در جنگ دفاع مقدس هشت ساله، جوانان پاک زیادی داشتیم که پلاک های خود را کندند و هیچ نام و نشانی از آنها نیست! ما عزیزانی داشتیم که در همین زمستان کردستان، برای حفظ سنگرها آنقدر مقاومت کردند تا از سرما یخ زدند و به این شکل به شهادت رسیدند! این اصل اول که اینها چکار کردند! اما اصل دوم این است که ما باید چه کنیم؟. 🔹آیت الله جوادی آملی بیان کرد: در کتابی با نام «اسد الغابه» به معنای شیران بیشه که سرگذشت افراد خیلی شجاع نقل شده، نام شخصیتی با نام «احنف بن قیس» آمده است که باید مورد توجه قرار گیرد، او در جلسه ای که اموی ها برگزار کرده تا سختی ها، بی عرضه گی ها و گرانی ها را توجیه کنند، شرکت نمود. سخنران اموی می گفت در قرآن آمده که رازق خداست و هر چه مصلحت بداند بر مردمش نازل می کند، خداوند برای شما همین مقدار نازل کرده و اگر اهل تقوا باشید گشایشی بر زندگی شما خواهد آمد، دیگر از گرانی و سختی چه شکایتی دارید؟ احنف بن قیس برخاست و گفت: ای سخنران، اینجا سه مسئله است، چرا مغالطه می‌کنی؟ در اینکه مخزن الهی نامتناهی است هیچ تردیدی نیست. 🔹وی ادامه داد: مطلب دوم در اینکه ذات اقدس الهی از مخزن خود، روزی ما را حکیمانه و مهربانانه نازل می کند نیز حرفی نیست، ما در این دو مورد، بنده خالص خدا هستیم، اما اصل سومی هست و آن اینکه ذات اقدس الهی حکیمانه برای ما روزی را نازل کرده، ولی جنابعالی جلوی آنها را گرفته اید، تو نمی گذاری چیزی به ما برسد، ما روی این سومی مشکل داریم. 🔹آیت الله جوادی آملی بیان کرد: ما همیشه باید بدانیم این نظام ما نظام الهی است و تا ظهور صاحب اصلی اش باید بماند اما برای حفظ آن باید بدانیم که وظیفه مان چیست و چه کار باید انجام دهیم، باید جلوی دزدی ها و غارت ها گرفته شود و معضل اشتغال، مسکن و گرانی حل شود تا موفق باشیم. 🔹وی در پایان برای همه شهداء خصوصا این عزیزان (فدائیان اسلام) و تمامی شهدای انقلاب اسلامی از ذات اقدس الهی، روح و ریحان و روضه و رضوان الهی طلب کرد و اظهار امیدواری نمود تا به برکت این ارواح و نفوس طیب و طاهر این نظام به صاحب اصلی اش برسد. @sayyedmojtabanavvabesafavi
فدائیان اسلام
📔خاطرات آیت الله سید مرتضی مستجابی (نوه ایت الله سید صدرالدین جبل عاملی ) از شهید نواب صفوی https://
از راست به چپ : شهید سید حسین امامی ، آیت الله سید مرتضی مستجاب الدعواتی متولد ۱۳۰۲ ( معروف به مستجابی در اصفهان در قید حیاتست) ، شهید نواب صفوی ، مرحوم سید هاشم‌حسینی و مرحوم ابوالقاسم رفیعی‌ ، از اعضاء فدائیان اسلام . ۱۳۲۷ @sayyedmojtabanavvabesafavi
درباره سيد هاشم حسينى طهرانى (1299-1370ش)، فقیه، ادیب، کلامی، حافظ کل قرآن، یکی از بنیانگذاران فدائیان اسلام https://fa.wikinoor.ir/wiki/%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86%DB%8C_%D8%B7%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%8C_%D8%B3%DB%8C%D8%AF_%D9%87%D8%A7%D8%B4%D9%85 @sayyedmojtabanavvabesafavi
فدائیان اسلام
درباره سيد هاشم حسينى طهرانى (1299-1370ش)، فقیه، ادیب، کلامی، حافظ کل قرآن، یکی از بنیانگذاران فدائی
و بیان مطلبی قابل تأمّل در مورد و یارانش که بیانگر اوج عظمت و مظلومیت آن بزرگان است : ایشان در ذیل این سخن شریف که «لاَ تَسْتَوْحِشُوا فِي طَرِيقِ الْهُدَي لِقِلَّةِ أَهْلِهِ» می فرمایند: اينها [نواب و یارانش] بزرگاني بودند كه در راه دين تلاش و كوشش كردند. هيچ ... مددي به حسبِ ظاهر نداشتند؛ نه دولت با آنها بود؛ نه حوزه با آنها بود؛ نه مراجع با آنها بودند؛ بالأخره هيچ كسي كمكشان نكرد. [البته] كسي از مراجع مخالف نبود اما قدرت نداشتند تأييد كنند️ اين كار بود. 🔵 تا آدم اينها را از نزديك نمي‌ديد آنچه را كه در روايات مربوط به صدر اسلام است كه ايمان درباره عمار ياسر «مِن فرقه الي قدمه» رسوخ كرده است، باور كردنش سخت بود! 🔵ادبِ اينها انسانيّت اينها شرف اينها شهامت اينها خضوع اينها تقواي اينها! 🌹 مدّتها در درس مرحوم آقاي مي‌آمد يك وقت نشد ما مثلاً تَرك اَولايي، طنزي چيزي از او بشنويم! اين تازه جزء مردان شماره دوم و سوم بود كه با [مرحوم شهيد] نوّاب همكاري مي‌كرد. @sayyedmojtabanavvabesafavi
🔰آقای « » خبر نگار و روزنامه نگار با سابقه مصری  که در ایام اعدام توسط حدود یکماه در ایران بوده، گزارشات ومشاهدات خویش راابتدابصورت گزارش خبر نگار اعزامی در وسپس در سال 1330در کتابی بنام « ، بعنوان از طرف اداره روزنامه مذکور منتشر نموده است . 🔰این کتاب در سال 1358 توسط آقای « سید محمد اصفیائی » در قم تحت عنوان  بفارسی ترجمه شده که با انشائی ساده وروان حاوی نکات ومطالب جالبی است که به بخشهائی از آن اشاره میشود: از جمله مصاحبه های وی و خبر نگار روزنامه انگلیسی با : 🖌وی می نویسد صدای   ‌در تمام گوشه وکنار دنیا همچنان می پیچید : « از کشور ما خارج شوید و نفت ما را رها کنید » «ما میخواهیم کشورمان را ترک کنند. بله میخواهیم ، کشور ما را وهمه را ترک کنند...  »... «بزودی یاران خیانتکار انگلیس میمیرند ودستشان کوتاه میشود. همین دو روز پیش دست یکی از آنها را کوتاه کردیم وبقیه باید منتظر باشند. و قتل رزم آرا به توفیق والهام از خداوند صورت گرفت، تا اینکه خون او‌ پند و عبرتی باشد برای افراد ضعیف الایمان ومردد»... 🖌در بخش دیگری آمده است: وقتی که یکی از دیپلماتهای برجسته انگلیس در سخنانی به آیت الله حمله کرده بود، وبه دنبال آن وزیر خارجه انگلیس در باره آیت الله گفته بود: «علت همه اغتشاشات در ایران همان تحریک کننده تروریست! است». 📍یکی از نمایندگان مجلس در ضمن نطق خودش علیه انگلیس گفت: «خاک نعلین آیت الله یک ملیون مرتبه از کله های سیاستمداران انگلیس با شرافت تراست». 🖌در بخش دیگری وی می نویسد :... سومین ملاقات من با آیت الله ، روزی بود که آقای « » خبر نگار پر سر وصدای روزنامه« دیلی اکسپرس » انگلیسی خود را برای مصاحبه با آیت الله آماده میکرد. آیت الله قبلا، از پذیرفتن وی امتناع میکرد ، زیرا وی یک انگلیسی وطبعا سگ بود ولی اوسماجت وپافشاری کرد تا با آیت الله مصاحبه کرد...منظره این مرد انگلیسی وچاق وخوشحال که در مقابل آیت الله کاشانی زانوزده بود، دورنمای جالب وهیجان انگیزی داشت...در اوائل مصاحبه آیت الله سر گرم مکالمه تلفنی با رئیس ستاد ارتش بود... 📍سپس آیت الله گوشی تلفن را گذاشت ومتوجه دیلمر شد وخطاب به مترجم خود گفت : هر چه که من می گویم باید حرف به حرف برای او ترجمه کنی... فهمیدی؟ بعد رو کرد به دیلمر وگفت: 🔺« من مصاحبه ترا رد کرده بودم ... بخاطر اینکه ایل  وتبار ترا دوست ندارم. من اعتقاد دارم، همه انگلیس ها سگ هستند، ولی آنهائی که برای تو پیش من وساطت کردند، گفتند : تو مثل دیگر انگلیس ها سگ نیستی، و تو مثل کودک پاکیزه ای هستی در دامن کنیزی پست! »... 🖌در بخش دیگری« هیکل » می نویسد:....در اثناء این گفتگو، نامه مهمی به دست آیت الله رسید ...بعد از مطالعه نامه گفت : « بعضی از قسمتهای ناوگان انگلیس در با آمادگی کامل بطرف جنوب غربی ایران برای پیاده کردن نیرو حرکت کرده است و اگر انگلیسهای سگ چنین اقدامی بگنند، خوزستان را برای آنها به جهنم تبدیل میکنم ، زیرا که مقرر نموده ام : اگر لازم بود همه چاههای نفت را به آتش بکشند.» 📍 سپس آیت الله انگشت خود را بعلامت تهدید بلند کرد، و گفت: « اگر انگلیسها دوست دارند قبل از جهنم آخرت جهنم دنیا را ببینند، یک سگ از سگهای خود را در خوزستان پیاده کنند.» ................ 📔روایت حسنین هیکل از «تشیع ایرانی» به‌مناسبت درگذشت وی 👇 https://mobahesat.ir/10022 @sayyedmojtabanavvabesafavi