کانال سید مجید موسوی
در حالی ما مشغول جویدن خرخره هم هستیم و به طرز فجیعی دوستان نگرانمان را داریم به زور از قطار انقلاب
معاویه - رذایل اخلاقی معاویه
معاویه و حديث لا اشبع اللّه بطنه (خدا شکمش را سیر نکند)
ابن عبّاس ميگويد: من با كودكان بازي ميكردم كه رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم آمد.
خودم را پشت دري مخفي كردم. حضرتش به پشتم زد و فرمود: برو به معاويه بگو بيايد. من آمدم و گفتم: او دارد غذا ميخورد. مجدّدا مرا فرستاد و چون برگشتم گفتم: او دارد غذا ميخورد.
حضرت فرمود: «لا اشبع اللّه بطنه».يعني خدا شكمش را سير نكند.
صحيح مسلم، ج 4، ص 2010، كتاب البرّ والصّلة والآداب، باب 25، ح 96 و 97.
او به همين نفرين به مرض «جوع» (يعني گرسنگي) مبتلا گشت و هرگز از كنار سفره سير برنخاست بلكه از خستگي دست ميكشيد.
ابن أبي الحديد معتزلي در ج 4 شرح نهج البلاغه، ص 55 اين شعر را از بعض شعرا نقل ميكند:
«وصاحب لي بطنه كالهاوية
كاَنَّ في احشائه معاويه»
ميگويد: من رفيقي دارم كه شكمش مانند «هاويه»( نامي براي دوزخ است كه به معني آتش فروزنده ميباشد.) است. گوئيا در درون او معاويه ميباشد.
بد نيست بدانيد كه «مسلم» جريان مذكور را در بابي نوشته كه به مدح معاويه نزديكتر باشد تا به ذمّ او.
نام باب چنين است: «باب من لعنه النبي صلياللهعليهوسلم او سبّه او دعا عليه وليس هو اهلاً لذلك كان له زكاةً واجرا ورحمةً». يعني: كسي كه پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم او را لعنت كرد يا دشنامش داد يا نفرينش نمود و او سزاوار آن نبود براي او پاكي و مزد و رحمت خواهد بود.
اصولاً نبي مكرّم اسلام صلي الله عليه و آله و سلم نه كسي را بيهوده لعنت ميكرد و نه زبانش به دشنام باز ميشد و نه نفرين بيجا مينمود.
بنابراين نه ما و نه هيچ مسلماني نميتواند مضمون آن باب را بپذيرد. از اين گذشته اگر ابتلا به مرض جوع براي معاويه رحمت بود ما نيز حرفي نداريم!
گرچه نوشتن يك روايت در بابي مخصوص دليل بر اين نيست كه نويسنده آن، درست تشخيص داده است. ما هستيم و معني و مفهوم روايت، نه اينكه در كدام باب آمده است.
در هر حال از اين نفرين اجابت شده ميفهميم كه پيامبر رحمت صلي الله عليه و آله و سلم از نافرماني معاويه به عذر اينكه دارد غذا ميخورد آنقدر ناراحت شد كه او را به آن عذاب مبتلا كرد و شايد سرّ آن مهمتر از اين بود كه راويان اخبار از نقل آن خودداري كردند.
يادآوري ميكنيم كه وقتي از «نسائي» ـ صاحب سنن ـ در شام پرسيدند كه از فضائل معاويه چه ميداني او گفت جز حديث «لا اشبع اللّه بطنك» چيزي نميدانم، و خدا ميداند كه بر سر او چه آوردند كه مينويسد «فاخرج من المسجد وحمل إلي الرملة فتوفي بها» يعني او را از مسجد خارج كردند و به رمله بردند و در آنجا مرد!
مقدّمه سنن نسائي تحت عنوان «ترجمة الإمام النسائي» ص 7.
#اژه_ای
#گرگیج