صالحین تنها مسیر
#نکات_تربیتی_خانواده 32 ⁉️ آرامش خودمون چی میشه؟ 🔶 حالا سوالی که بعضی از افراد میپرسن اینه که اگه
هدایت شده از صالحین تنها مسیر
#نکات_تربیتی_خانواده 34
💢 یه اشتباه بزرگ 💢
🔶 کسی که توی زندگی زناشوییش به همه آرامش میده اما کسی به اون آرامش نمیده،
باید آرامش خودش رو از در خونۀ خدا به دست بیاره...
💖 از دستان پر مهر اهل بیت (ع)...
یه موقع شیطان فریبش نده که بخواد آرامش خودش رو از نامحرمان بگیره...
😈🔞🔞🔞
⛔️ این اشتباه بزرگی هست که آدم برای کسب آرامش سراغ روابط حرام بیرون از خونه بره.😒🔞
⭕️ اتفاقا زندگی دنیا و آخرتش سیاه و تلخ خواهد شد.
هوای نفس همیشه آدم رو فریب میده و براش "حق بیجا" قائل میشه.
💢 مثلاً به آدم میگه: بابا تو این همه به همسرت محبت میکنی و آرامش میدی اما اون قدر تو رو نمیدونه! 😈
⭕️ بعد میگه: تو هم باید آرامش داشته باشی!
🔞 در کنار همسرت میتونی بیرون از خونه هم دوست و رفیق داشته باشی و باهاش درد و دل کنی!
😒
اینا فریب های هوای نفس و شیطان هست....
🌷
#نکات_تربیتی_خانواده 35
💢 فریب ابلیس 💢
✅ شما طبق برنامه خدا آرامش بده و از خود خدا هم آرامش بگیر.
⭕️ ممکنه برخی بگن اگه ما به همسرمون آرامش بدیم ممکنه اون سوء استفاده کنه. 😤
نه بزرگوار!
🔞 این دیگه فریب شیطانه؛ یکی از حیله های خیلی مکارانۀ ابلیس هست. ❌
⭕️ متاسفانه بعضی از اطرافیان هم مثلاً میخوان دلسوزی کنن، میان و همچین راهنمایی های غلطی میکنن. 😒
💢 مثلاً میگه به شوهرت رو نده وگرنه پررو میشه!😈
زیاد حرفای شوهرت رو گوش نده وگرنه زیر سرش بلند میشه!😒
⭕️ یا مثلاً بعضی مردها میخوان همون اول کار گربه رو دم حجله بُکشن!
❌ به این حرفای شیطانی گوش ندید.
✅ شما اون حرفی که خدا زده رو عمل کن.
نترس چیزی ازت کم نمیشه. در نهایت ضرر نمیکنی....
🌷 @saLhintanhamasir
💠دلـــنــوشـــتــه ❤️
به خاک سیاه فراموشی نشسته بودیم
که تو آمدی!
نگاهمان کردی...
خاک از سر و روی قلب بیمعرفتمان گرفتی...
گرچه دلت از بیحاصلی ما شکسته بود ولی،
اسممان را " نوکر " نوشتی...
«ما»ی فراموشکار بیمعرفت،
شدیم انتخاب تو،
برای یاری خودت...
وقتی با نگاه شما آبرو گرفتیم،
وقتی یا علی گفتیم و شروع کردیم،
وقتی الفبای مهرتان را برای مردم گفتیم،
وقتی بالای داربست به اعتلای نام شما مشغول بودیم،
وقتی چراغانی کردیم،
وقتی مرتب، دم در ایستادیم و خوشآمد گفتیم،
وقتی زیر باران، دعای فرج خواندیم،
یک چشممان به کار بود
یک چشممان به در...
اما...
جشن تمام شد،
کیک را خودمان بریدیم،
حسن یوسفها
دست به دست شد و رفت،
همه رفتند،
در بسته شد،
ما ماندیم،
نشستیم،
به خود آمدیم،
دیدیم " امسال هم تمام شد و تو نیامدی "...
تازه فهمیدیم خوب دعوت نکردیم...
خوب منتظر نبودیم...
تازه فهمیدیم آن قدر که دلواپس برنامهها بودیم،
نگران دیر کردنات نشدیم...
تازه فهمیدیم
چقدر برای نام و نشان " نوکر" ،
کمایم...
ما
هم، لا أُحْصِي ثَنَاءَكُمایم؛
هم چشم امیدمان
به عَادَتُكُمُ الْإِحْسَان شماست...
آمدهایم بگوییم
حالا که دستمان را گرفتهای، رها نکن...
حالا که بدیم، تو خوبمان کن...
حالا که نوکریم، تو مستدامش کن...
ما را بخر
و با خودت ببر!
خودت، قنبر شدن یادمان بده...
که ما هنوز اندر خم یک کوچه ماندهایم...
💠✨💠
💠گفتگوی خودمونی
عصر جمعه
سلام
روز جمعت بخیر😉
ممنون که حالمو میپرسی😊❤️
خداروشکر
ولی دلم یه جوریه...!
انگار بدجور گرفته...
انگار تنگ شده...
انگار...
یکی
باید
باشه
ولی...
البته نه که نباشه،
هست...
اما....😢
اما نمبینمش!
صداشو نمیشنوم!
از حالش خبر ندارم!
از پیامایی که میدی،
میفهمم تو هم بی قراری!
انگار تو هم درد منو داری!!
این بی قراری الکی نیستا!
این که یه چیزیت هست ولی نمیدونی چته!
یه چیزی کم داری،
اما نمیدونی چیه!!
✨✨✨
اطرافتو نگاه کن!
همه دارن به این حال میرسن...!
این روزا بیشتر از هروقت دیگه ای جای خالی امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) احساس میشه💔
قبول داری؟؟👌
انگار داریم از یه سوراخ سوزن عبور میکنیم!
خیلی سخته!
یه جورایی بعضی چیزا غیرقابل تحمل شده!
خیلی چیزا
و
خیلی آدما
عوض شدن....!
همه چی سرعت گرفته!
هر روز همه چی بیشتر بهم میریزه!
دیگه اونایی که ادعا داشتن خیلی گنده هستن هم به بنبست رسیدن!
انگار یه خبری تو راهه...
یه آقایی داره میاد...❤️✨✨
دل تو هم اینو میگه!نه؟
با تموم وجود احساس میکنم خدا هم میخواد هرچه زودتر ولی خودش رو بفرسته...!
از نفس های به شماره افتاده ی اسرائیل میشه اینو فهمید!
تو روایت هست هرکی فرج رو نزدیک نبینه قساوت قلب میگیره...!
و تو روایات دیگه هست که خداوند امر فرج رو یک شبه اصلاح خواهند کرد❣
🌺🌺
ممکنه یه روزی تو همین نزدیکیا،چشماتو با صدای "اناالمهدی..."باز کنی!
آماده ای⁉️
آماده ای بری استقبال آقات⁉️
با چی میخوای بری ⁉️
دستت پره⁉️
یا میخوای سرتو بندازی پایین،بگی من هیچ نقشی تو ظهور شما نداشتم⁉️⁉️
البته ما هرچقدرم دستمون پر باشه،بازم کم گذاشتیم...
بازم کمه برای مولای خوبمون...
اما میتونیم بگیم
"آقا من همین از دستم بر میومد!!
قد و قوارم در این حد بود!
ببخشید کم گذاشتم
فقط خواستم بدونید بی وفا نبودم...!"
بهتر از اینه که دست خالی بریم که!!!
یه چیز خودمونی دیگه بگم👇
بیا تا نیومده آدم بشیم...!
بعد اومدنش دیگه به درد نمیخوره آدم شدن!
دیگه اونموقع فایده ای نداره!
این رسم عاشقی نیست!
تو روایات هست
دم ظهور،یه خوبایی بد میشن...
یه بدهایی خوب میشن!
👌🍃☺️
بیا ما از اون بدهایی باشیم که خوب میشن...!
تا الان هرکاری کردی،بریز دور!
نترس!
میبخشه!
به روت نمیاره!
آخه این آقا پسر همون آقاییه که حر رو بخشید....!
بیا تا وقت هست کفشامونو در بیاریم،بندازیم دور گردنمون
سرمونو بندازیم پایین😔
بریم سمتش....
به خدا قبل اینکه برسیم به خیمهش میاد استقبالمون....❤️✨
خودت بهتر از من میدونی گیر کارت کجاست!
میدونی کدوم میخ مانع پروازت شده!
بیا و تا دیر نشده، کاری بکن...!
دیگه خوددانی!
یاعلی❤️
💠✨💠
صالحین تنها مسیر
🌉 رمان شب #بدون_تو_هرگز ۹ غذای مشترک 🍲 🔹اولین روز زندگی مشترک، بلند شدم تا غذا درست کنم. من همیشه
🌠 رمان شب
#بدون_تو_هرگز ۱۱
" فرزند کوچک من "
🔹 هر روز که می گذشت علاقه م بهش بیشتر می شد...
⭕️ لقبم "اسب سرکش" بود ... و علی با اخلاقش، این اسب سرکش رو رام کرده بود ...
🔸چشمم به دهنش بود ،تمام تلاشم رو می کردم تا کانون محبت و رضایتش باشم ...
🔹من که به لحاظ مادی، همیشه توی ناز و نعمت بودم می ترسیدم ازش چیزی بخوام ...
✅ علی یه طلبه ساده بود ... می ترسیدم ازش چیزی بخوام که به زحمت بیوفته ... چیزی بخوام که شرمنده من بشه...
هر چند، اون هم برام کم نمیذاشت. مطمئن بودم هر کاری که برام می کنه یا چیزی برام می خره، تمام توانش همین قدره ...
🔶خصوص زمانی که فهمید باردارم😌
اونقدر خوشحال شده بود که اشک توی چشم هاش جمع شد...
🔹 دیگه نمی گذاشت دست به سیاه و سفید بزنم ...
🔴 این رفتارهاش حرص پدرم رو در می آورد👌
مدام سرش غر می زد که تو داری این رو لوسش می کنی
نباید به زن رو داد ...
اگر رو بدی سوارت میشه و...
🔸اما علی گوشش بدهکار نبود ...
منم تا اون نبود تمام کارها رو می کردم که وقتی برمی گرده، با اون خستگی، نخواد کارهای خونه رو هم بکنه☺️
🔹فقط بهم گفته بود از دست احدی، حتی پدرم، چیزی نخورم و دائم الوضو باشم و...
منم که مطیع محضش شده بودم. باورش داشتم ...
🔸9 ماه گذشت ...
✳️ 9 ماهی که برای من، تمامش شادی بود😊
اما با شادی تموم نشد ...
وقتی علی خونه نبود، بچه به دنیا اومد ...
🔸مادرم به پدرم زنگ زد تا با شادی خبر تولد نوه اش رو بده
اما پدرم وقتی فهمید بچه دختره با عصبانیت به مادرم گفت: لابد به خاطر دختر دخترزات ،مژدگانی هم می خوای؟😤
و تلفن رو قطع کرد ...
⭕️مادرم پای تلفن خشکش زده بود ...
و زیرچشمی با چشم های پر اشک بهم نگاه می کرد ...
🌺
🎇 رمان شب
#بدون_تو_هرگز 12
💮💖💮
"رحمت خدا"
🔸 مادرم بعد کلی دل دل کردن، حرف پدرم رو گفت ...
بیشتر نگران علی و خانواده اش بود ...
و می خواست ذره ذره، من رو آماده کنه که منتظر رفتارها و برخورد های اونها باشم ...
🔸 هنوز توی شوک بودم که دیدم علی توی در ایستاده!
👌تا خبردار شده بود، سریع خودش رو رسونده بود خونه
چشمم که بهش افتاد گریه ام گرفت...
🔹نمی تونستم جلوی خودم رو بگیرم ... خنده روی لبش خشک شد.
🔻با تعجب به من و مادرم نگاه می کرد ... چقدر گذشت، نمی دونم ... 😓
مادرم با شرمندگی سرش رو انداخت پایین:
- شرمنده ام علی آقا،دختره 😢
نگاه علی خیلی جدی شد.
هیچ وقت، اون طوری ندیده بودمش!
با همون حالت، رو کرد به مادرم:
- حاج خانم، عذرمی خوام ولی امکان داره چند لحظه ما رو تنها بزارید؟
🔹مادرم با ترس ،در حالی که زیرچشمی به من و علی نگاه می کرد رفت بیرون ...
❤️ اومد سمتم و سرم رو گرفت توی بغلش ... دیگه اشک نبود... با صدای بلند زدم زیر گریه...😭
🔻 بدجور دلم سوخته بود ...
- خانم گلم ... آخه چرا ناشکری می کنی؟!☺️
دختر رحمت خداست ، برکت زندگیه ... خدا به هر کی نگاه کنه بهش دختر میده...
عزیز دل پیامبر و غیرت آسمان و زمین هم دختر بود ...
و من بلند و بلند تر گریه می کردم ...
🔹با هر جمله اش، شدت گریه ام بیشتر می شد ...
و اصلا حواسم نبود، مادرم بیرون اتاقه و با شنیدن صدای من داره از ترس سکته می کنه ... 😭
دخترم رو بغل کرد ... در حالی که بسم الله می گفت و صلوات می فرستاد، پارچه قنداق رو از توی صورت بچه کنار زد/
چند لحظه بهش خیره شد ...
حتی پلک نمی زد ... در حالی که لبخند شادی صورتش رو پر کرده بود ... 😊
دونه های اشک از کنار چشمش سرازیر شد ...
- بچه اوله و این همه زحمت کشیدی ؛ حق خودته که اسمش رو بزاری😊☺️
🔸اما من می خوام پیش دستی کنم ... مکث کوتاهی کرد ...
زینب یعنی زینت پدر ... پیشونیش رو بوسید...💞
خوش آمدی زینب خانم... خوش اومدی عزیز دل بابا...😌
و من هنوز گریه می کردم ...
اما نه از غصه، ترس و نگرانی.... از سر شوق...
💖 @saLhintanhamasir
شب، زمان مناسبی است که بیندیشیم چه کردهایم تا جهان، بهتر و شفیقتر و دوستداشتنیتر از پیش شود.
اگر پاسخی هم نبود، باز شب وقت خوبی است که ببینیم از دستمان چه کاری برمیآید. لازم نیست کاری کنیم کارستان.
میشود به امور دست به نقد و ساده پرداخت: تلفنی که هنوز نزدهایم، نوشتن نامهای که بیخیالش شدهایم، تلافی کردن لطفی که نتوانستهایم پاسخ دهیم. برای بخشیدن عشق، فرصت نامحدود است و در دسترس همگان.
بــسم الله الــرحــمن الـــرحــیــم
📖 أَوَلَا یَذْکُرُ الْإِنْسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِنْ قَبْلُ وَلَمْ یَکُ شَیْئًا
💠 آیا آدمی (برای ایمان به معاد) متذکر آن نمیشود که اول که هیچ محض و معدوم صرف بود ما او را ایجاد کردیم؟
#مریم_آیه_۶۷
#تفسیر_صفحه_۳۱۰
🔑باور نداشتن معاد، راه توجیه گناه و فرار از عبادت است.
@saLhintanhamasir
💠کلام مولا امیرالموءمنین علیه السلام
🔔با مطالعه روزانه ده دقیقه نهج البلاغه روح خود را مصفا کن تا بیمه شود
🌹 #کلمات_قصار_نهج_البلاغه
🌴 #شماره_64
وقال عليه السلام : أَهْلُ الدُّنْيَا كَرَكْبٍ يُسَارُ بِهِمْ وَهُمْ نِيَامٌ.
اهل دنيا همچون سوارانى هستند كه آنها را مى برند. و آنها در خوابند.
شرح و تفسير
سوارانى در خواب!
امام(عليه السلام) در اين کلام حکيمانه تشبيه جالبى درباره غافلان اهل دنيا دارد مى فرمايد: «اهل دنيا همچون کاروانيانى هستند که آنان را به سوى مقصدى مى برند و آنها در خوابند».
مى دانيم دنيا مسير آخرت است و در اين مسير منزلگاه هايى است که در آنجا بايد زاد و توشه براى آخرت برگرفت تا هنگامى که انسان به مقصد مى رسد دستش خالى نباشد; ولى دنياپرستانى که در تمام عمر به دنيا مشغول اند، همچون کسانى هستند که بر مرکب سوار و در خوابند و ساربان آنها را به سوى مقصد مى برد. انتهاى اين مسير همان مرگ است آنها زمانى که سيلى اجل در گوششان نواخته شود از اين خواب غفلت بيدار مى شوند و تهى دست به سوى آخرت مى روند. همان گونه که در روايت معروف آمده است: «النّاسُ نِيامٌ فَإذا ماتُوا انْتَبَهُوا». مردم در خوابند هنگامى که بميرند از خواب بيدار مى شوند.(1)
به بيان ديگر انسان ها سرمايه دارانى هستند که وارد بازار دنيا مى شوند مدت اين بازار ـ مانند بسيارى از بازارهاى جهانى محدود است ـ و سرمايه آنها ساعات و شب ها و روزهاى عمر آنهاست هرگاه در اين مدت در خواب باشند سرمايه از دست مى رود و تجارتى حاصل نمى شود.
به گفته شاعر:
سرمايه ز کف رفت و تجارت ننموديم *** جز حسرت و اندوه متاعى نخريديم
.
@saLhintanhamasir
#خدا
صبح،
قدم كه از در خانه بيرون گذاشتم، حضورت جانم را لبريز كرد،
گل هاى رنگارنگ باغچه
اشك بر گونه هاى سرخشان مانده بود
و كاشى هاى راه باريكه
خيسِ عشق بودند
خداى عاشقانه ها!
انگار ديشب
قطره هاى وجود تو
تن زمين را تَر كرده بود
كه اينگونه لبخند
در لطافت صبح جارى شده بود...
.
روزتـــــان پر از یـــاد خدا 🌺
@saLhintanhamasir
💠پــنــدانـــه
مواظب رایحه حرفهایمان باشیم؛
کلمات رایحه دارند ، بو دارند ،
عطر دارند …
رایحه حرفهایمان تا ساعتها
روی جان و تن می نشیند …
تا مدتها در فضا می ماند …
تاسالها درخاطره ها جا خوش می کند.
عطر حرفهایمان، هر چه باشد
تند و تلخ ، گرم و شیرین،
تیز و شورانگیز،آرام و روح انگیز
ما را، در خاطره ها به یاد می آورد
شمیم رایحه حرفهایمان را انتخاب کنیم؛ بدانیم که به یاد می ماند.
پس کلماتی را برگزینید که چون عسل شیرین و چون گل رایحه دلنواز داشته باشند.
💠✨💠
صالحین تنها مسیر
#نکات_تربیتی_خانواده 34 💢 یه اشتباه بزرگ 💢 🔶 کسی که توی زندگی زناشوییش به همه آرامش میده اما کسی ب
#نکات_تربیتی_خانواده 36
سوء استفاده نمیکنن؟
🔶 شما سعی کن در هر شرایطی به همسرت آرامش بدی.
- اگه فقط ما آرامش بدیم که همسرمون سوء استفاده نمیکنه و پر رو نمیشه؟!😢
* نه نترس. پر رو نمیشه. به فرض اگه پر رو هم شد بذار بشه. نگران نباش.☺️
✅ تو خدایی داری که قول داده از بندۀ مومنش دفاع کنه...
عزیز دلم... شما بد عمل نکن.✔️☺️
💢 اولا اگه تو بخوای با "جنگ و دعوا" به منافعت برسی، این یه خیال خام هست.
زرنگ بازی در نیار!
⛔️ آدم هیچ وقت با درگیری به منافعش نمیرسه، خصوصا در دراز مدت.
⛔️ بله ممکنه یه جا هم بتونه به همسرش زور بگه، اما این زور گفتن صد جای دیگه جبران میشه!😒
دوما رو توی پیام بعدی تقدیم میکنیم 😊
🌷
#نکات_تربیتی_خانواده 37
🌷 شما خوب باش همیشه. نگران نباش کسی بهت نمیتونه ضرری بزنه.
اگه غیر از این باشه و تو بخوای با جنگ و دعوا حقت رو بگیری
اولا اینکه نمیتونی به حقت برسی!☺️
✅ بعدش هم اینکه «هیچ وقت همسرت نمیتونه به تو ضرری برسونه مگر اینکه خدا بخواد تو رو توی اون زمینه "امتحان" کنه».
✔️ پس خیالت راحت باشه که اگه ضرری هم بهت رسید آزمایش و امتحان الهی تو بوده و "یه رنج خوب" هست.
🌺 سعی کن توی امتحانات خدا سربلند بشی.
خدا تک تک این بزرگواری های تو رو حساب میکنه.
💢 ضمن اینکه اون اگه پُررو شد و اذیتت کرد، خدا به حسابش میرسه.
میزنه داغونش میکنه
⭕️ پوست از سرش میکنه هم در دنیا و هم در آخرت...
@saLhintanhamasir